• چهار شنبه 6 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 19 ذی الحجه 1445
  • 2024 Jun 26
پنج شنبه 28 اردیبهشت 1402
کد مطلب : 192101
+
-

شاعر کوزه‌ها

تقویم
شاعر کوزه‌ها

اسمش عمر بود؛ پسر ابراهیم. هیچ‌گاه ازدواج نکرد و فرزندی نداشت. لقبش غیاث‌الدین و نصرالدین بود و در اکثر منابع باقیمانده از عصر خودش، با عناوینی مثل «خواجه امام» یا «حجت‌الحق» از او یادشده. مردی عجیب بود. گفته‌اند قدی بلند و سری بزرگ داشت. کم‌حرف بود و سرگرم‌شدن به رموز اعداد و ستارگان را به مصاحبت با مردمان ترجیح می‌داد. چنان حافظه‌ای داشت که کتابی مفصل را در اصفهان خواند و در نیشابور تمامش را از حفظ نوشت. بیشتر عمرش را در نیشابور در محله شادیاخ -یعنی همان جایی که در آن مدفون است- گذراند. در تمام علوم روزگارش یعنی در الهیات، فلسفه، کلام، ریاضیات، فیزیک، نجوم، پزشکی و موسیقی سرآمد بود. مورد احترام علما و شاهان بود. در یاد‌دادن، خست داشت. هیچ کتابی ننوشت و 13رساله‌ای که از او مانده، همگی یادداشت‌های پراکنده‌اش هستند. نابودی دنیا عذابش می‌داد و هر چند می‌دانست زیبایی زندگی در همین نابودی است، اما همواره به فکر چاره‌ای برای گریز از جادوی زمان بود. این کار را رباعی‌هایش برایش کردند؛ همان چهارمصراع‌هایی که هیچ‌وقت خودش در زندگی جدی‌شان نگرفت.
 
در هیچ‌یک از منابع معاصر خیام، صحبتی از شاعری او نشده و نخستین کتابی که یک رباعی از خیام آورده، 55سال پس از مرگ او نوشته شده. این حرف البته به‌معنای تردید در وجهه شاعری خیام نیست. او در روزگاری می‌زیست که شعر رونق تمام داشت و تقریبا هر کسی که سواد خواندن و نوشتن داشت، شعر می‌گفت و طبیعی است که کسی مانند خیام که درباره مبانی ریاضی و موسیقی، کتاب نوشته، آثار شعری فوق‌العاده‌ای داشته. اینکه هیچ‌کدام از معاصران خیام درباره جنبه ادبی و شاعری او حرف نزده‌اند، مسلما به این علت است که جنبه علمی شخصیت خیام بسیار بزرگ‌تر بوده. خیام بزرگ‌ترین ریاضی‌دان عصر خودش بوده. او روشی برای حل معادله درجه3 ارائه داده که هنوز هم بهترین است. اصل پنجم اقلیدس را اثبات کرده، مثلث جبری‌ای ارائه داده که امروزه به نام «مثلث خیام -پاسکال» معروف است. دقیق‌ترین تقویم بشری را - همین تقویمی که ما از آن استفاده می‌کنیم و قرارهایمان را با آن تنظیم می‌کنیم- تنظیم کرده. روش توزین اجسام در آب را ارائه کرده و کلی کار علمی مهم دیگر. ویل دورانت در «تاریخ تمدن»‌اش درباره عمر خیام نوشته است که مرگ خیام، پایان دوره‌ای بود که در آن علم فقط به مسلمانان اختصاص داشت. با این حال، امروز ما همه او را به نام شاعر می‌شناسیم. فیتز جرالد - مترجم معروف رباعیات خیام به انگلیسی - یک‌بار در نامه‌ای نوشته بود: «این اشعار پراکنده به گمان من منظومه‌ای بلند و پیوسته است؛ منظومه‌ای که با تصویرهای بامداد و گل آغاز می‌شود و با تصویر شب و گور پایان می‌پذیرد و در آن میان، سرنوشت و احوال آدمیان که شبیه به کوزه‌های سفالی‌اند، بیان می‌شود.»

این خبر را به اشتراک بگذارید