ماجرایگعدههایشعریرهبرانقلاب
حجتالاسلامحسینکاظم زاده
مقام معظم رهبری از قبل انقلاب در جلسات ادبی شرکت میکردند؛ هم شعر گوش میدادند و هم نقد میکردند. در مطلب زیر به مرور تاریخی برگزاری محافل ادبی با حضور رهبر معظم انقلاب پرداخته شده است.
از نخستین جلسات محافل شعر و ادبیات، انجمن ادبی نگارنده (فردوسی) مشهد بود. این محفل ادبی را سال ۱۳۲۵ آقای نگارنده و دوستان شعرپرداز او پایهگذاری کرده بودند. آیتالله خامنهای، شخصیت سرگرد نگارنده را اینگونه توصیف میکنند: «عبدالعلی نگارنده، سرگرد بازنشسته و پیرمرد خیلی نازنینی بود. چیزی که به او نمیآمد، این بود که یک روز سرگرد بوده باشد! همیشه من تعجب میکردم و میگفتم شما که سرگرد بودی، چهکار میکردی؟! مرد بسیار لطیفی بود. خانه او مرکز انجمن ادبی فردوسی بود.» جلسات این انجمن شبها برگزار میشد؛ ابتدا بهصورت دورهای در منزل اعضا، اما بعد از مدتی سرگرد نگارنده، میزبانی جلسات را بر عهده گرفت و حتی در مواقع دوری از مشهد، از این جلسات غافل نبود: «زمانی که قم بودم، از قم که به مشهد میآمدم، برنامه را جوری ترتیب میدادم که جلسه آن هفته انجمن ادبی را درک کنم.» دوستی با طلبههای شعردوست مانند محمدرضا حکیمی، محمدرضا شفیعیکدکنی و ذبیحالله صاحبکار از طلبههای مدرسه نواب به همین انجمن برمیگشت. فقط انجمن فردوسی نبود که پاتوق آیتالله خامنهای در آن دوران باشد: «در منزل مرحوم فرخ در مشهد، انجمن ادبیای بود که روزهای جمعه تشکیل میشد و من تا هنگامی که در مشهد بودم، روزهای جمعه در این انجمن شرکت میکردم. در آن مجموعه ادبی، یکی، دو شاعر برجسته افغان هم شرکت میکردند.»
استادان مشهور ادبیات و تاریخ دانشگاه مشهد نظیر دکتر علیاکبر فیاض، غلامحسین یوسفی، دکتر رجاییخراسانی و... نیز در جلسات انجمن فرخ شرکت میکردند. علاوه بر این استادان، افرادی چون شیخ آقابزرگ تهرانی، عبدالحسین زرینکوب، سیدمحمدحسین شهریار، محمدابراهیم باستانیپاریزی، ایرج افشار و سیدکریم امیریفیروزکوهی رفتوآمد میکردند و کسانی چون اخوان ثالث هم در سفر به مشهد به انجمن میآمدند.
اولین شعر
اولین شعرش را سیدعلی جوان سال ۱۳۳۴ یا ۱۳۳۵ گفت. مدتها 2دفترچه داشت؛ در یکی غزلهای شاخص و در دیگری تکبیتهای درخشان را مینوشت؛ شبیه دفترچهای که برای نوشتن حدیث داشت. دفتری داشت که در آن شعرهای برگزیده را مینوشت. یکبار دفتر را به کسی امانت داد، گم کرد. محمدحسین بهجتی مشهور به شفق میگوید: «در جلسهای آقای خامنهای شعرهای بسیار زیبایی از دفترچهاش خواند. مرا نمیشناخت. پس از جلسه خواستم دفترچه را 3روز به من قرض دهد.» آقای خامنهای یادداشت مفصلی پشت دفترچه نوشت: «دفترچه قبلی را کسی به امانت گرفته و مفقود شده؛ دفترچهای که حاصل مطالعات فراوان بود.» نوشته بود که نخواسته خواسته شفق را بیجواب بگذارد؛ «اما خواهشمندم این دفترچه به سرنوشت دفترچه پیش مبتلا نشود و همانطور که وعده کردید پس از 3روز آن را به من برگردانید.»
همچنین سیدعبدالله حسینی از شاعران پیشکسوت انقلاب درباره چگونگی شکلگیری جلسات دیدار شاعران با رهبر انقلاب میگوید: «ما جلساتی را در مشهد از سال 63تا 68برگزار میکردیم. آن زمان ایشان – رهبر انقلاب - رئیسجمهور بود؛ تا اینکه در سال 68ایشان رهبر شدند. وقتی بهعنوان رهبر برای نخستینبار به مشهد آمدند تمامی دور و بریهایشان تقریباً عوض شده بودند و ما نمیشناختیمشان. کسانی که با روحیه ایشان زیاد آشنا نبودند. برای هماهنگی جلسه شعر سراغ آقای گلپایگانی رفتیم و گفتیم که ما طبق سنت هرسال جلسات شعری با حضور ایشان برگزار میکنیم. ایشان گفت دیگر گذشت آن زمان. آن زمان ایشان رئیسجمهور بود، الان رهبر شدهاند و مسئله فرق دارد. این کار شدنی نیست. ما فکر کردیم حتماً خود رهبری نیز دیگر تمایلی به ادامه این جلسات ندارند؛ تا اینکه بعدها یک روز به همراه عدهای از فضلا خدمت ایشان رسیدم. چشمشان که به من افتاد، بلافاصله گفتند: «جلسه شعر ما کی برگزار میشود؟» من قضیه را مطرح کردم و گفتم که آقای گلپایگانی اینچنین گفتند. بلافاصله آقای گلپایگانی را صدا کردند و گفتند: «آقای گلپایگانی شما جلسه ما را چه موقع گذاشتید؟» آقای گلپایگانی گفتند: «آقا ما فکر کردیم دیگر شما تمایلی به برگزاری این جلسات نداشته باشید.»
گفتند: «آقای گلپایگانی! حتماً این جلسه را بگذارید. تفریح من این جلسات است.»
جریانسازی شعر انقلاب
شاید به جرأت بتوان ادعا کرد که رهبر انقلاب، جریان شعر و شاعری در خدمت انقلاب و مردم را در ایران احیا کرد.
جلسات نیمهماه مبارک که از همان ایام ریاستجمهوری تا به امروز بهصورت نمادین برگزار میشود، زمینهای برای شکلگیری یک طبقه اجتماعی به نام شعرای انقلابی شد؛ شاعرانی که با همت حوزه هنری، از دورافتادهترین روستاهای کشور هم در این جلسه حاضر میشوند و اثر هنری خود را به جامعه هنری در یک بستر رقابتی طبیعی عرضه میکنند.
توجه رهبری به جزئیات برنامه هم در جای خود جذاب است. ظاهراً یک سال توی بازرسیها سیگار و فندک استاد یوسفعلی میرشکاک را میگیرند و نمیگذارند با خودش به داخل ببرد. وقتی رهبری متوجه میشوند بیحوصلگی استاد میرشکاک بهخاطر سیگار است، دستور میدهند از این به بعد برای سیگار کشیدن شاعران فضایی فراهم کنند! شرکت روزافزون شاعران خانم و شعرای کشورهای دیگر یکی از نقاط برجسته این شب شعر رمضانی است. رهبری بیشک یک کارشناس در مسئله شعر فارسی است؛ به همین جهت، علاوه بر بیانات انتهایی جلسه، نکات ویژه هر شعر هم برای شعرا، مغتنم است.