بازی امنیتی چین در خاورمیانه
چین همزمان با تقویت پیوندهای اقتصادی خود با کشورهای خاورمیانه، با میانجیگری میان ایران و عربستان به بازیگر جدید امنیتی منطقه تبدیل شده است
رضاعمویی- روزنامهنگار
دیدن نمایندگان سیاسی ایران و عربستان پشت یک میز پس از 7 سال قطع رابطه، برای اغلب رسانههای غربی شگفت آور بوده است، اما در کنار احیای روابط دیپلماتیک ایران و عربستان، شگفتآورتر نقش چین در بازسازی روابط سیاسی 2کشور شمال و جنوب خلیجفارس است. درواقع بنبست سیاسی در روابط جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی سعودی پس از وقفهای7 ساله نه در پاریس یا لندن یا واشنگتن بلکه در پکن شکسته شد.
توافقی که در پکن میان تهران و ریاض امضا شد، نشان داد که چین علاوه بر پیوندهای اقتصادی پرقدرت خود در منطقه خلیجفارس در حال وارد شدن به حوزههای سیاسی و امنیتی کلان در این منطقه پرتنش است؛ نقش پررنگی که توانست انجماد سخت روابط ایران و عربستان را پس از سالها بشکند. هفته نامه اکونومیست با اشاره به نقش پررنگ چین در تحولات اخیر در روابط ایران و عربستان مینویسد: «بهنظر میرسد چین که در سالهای قبل نگاهی صرفا اقتصادی نسبت به خاورمیانه داشته، اکنون به راحتی پا به حوزههای امنیتی و استراتژیک منطقه گذاشته است.»
دیپلماسی معتبر چین در خاورمیانه
توافق تهران و ریاض اگرچه مهمترین دستاورد چینیها در میدان بازیهای امنیتی غرب آسیاست، اما این نخستین نقش سیاسی پکن در منطقه نیست. در سال2021 وانگیی، وزیرخارجه چین طرح 5 مادهای را برای صلح خاورمیانه مطرح کرد که شامل برخی موارد کلی مانند «حمایت از احترام متقابل و همچنین حمایت از برابری و عدالت» بود. در آن زمان، بهنظر میرسید که چین تلاش دارد تا نقش سیاسی خود را در غرب آسیا پررنگ کند، اما بعد از آن چینیها گام دیگری در میدان عمل برنداشتند.
چین همچنین طی سالهای گذشته نقش پررنگی در مناقشه افغانستان و میانجیگری میان طالبان و دولت وقت کابل دنبال کرد و در چند نوبت سران گروه طالبان پیش از سلطه بر کابل برای انجام مذاکرات بینالافغانی به پکن سفر کردند. اگرچه پس از حاکمیت طالبان عمده پیوندهای چین با افغانستان همچنان در حوزههای اقتصادی بوده است. رهبران پکن در عین حال، طی این سالها در جریان جنگ یمن و جنگ سوریه صرفا به موضعگیری سیاسی پرداختند و چندان وارد میانجیگری یا ایفای نقش سیاسی فعال در این حوزهها نشدند.
با این حال آنگونه که وب سایت خبری-تحلیلی انپیآر نوشته، نقش چین در توافق ایران و عربستان پس از 4 روز مذاکره بین مقامات ایرانی و سعودی در پکن مشخص شد و تا پیش از اعلام این توافق کمتر کسی درباره میانجیگری چین در این مناقشه اطلاع داشت. این نقش امنیتی-سیاسی چین شاید بیش از هرچیز ناشی از آن است که پکن با وجود تحریمهای آمریکا علیه ایران، روابط خود را بهصورت همزمان هم با ایران و هم عربستان حفظ کرده و از هر دوکشور عضو اوپک نفت میخرد.
یو جی، کارشناس اندیشکده چتم هاوس لندن نیز میانجیگری چین در توافق ایران و عربستان را پیروزی بزرگ دیپلماتیک برای پکن میداند و با اشاره به افزایش رقابت بین چین و آمریکا میگوید: «عربستان نمیخواهد یک طرف مناقشه واشنگتن و پکن قرار گیرد و از همین رو با چین روابط نزدیکی دنبال میکند.» یو جی، همچنین دیپلماسی چین در منطقه را پراعتبار و خوشنام میداند و میگوید: «چین بهدلیل عدممداخله در امور داخلی کشورهای خاورمیانه توانسته به اعتبار خوبی در روابط با کشورها دست یابد؛ بهعنوان مثال، چین در گفتوگو با رهبران عربی هیچگاه نگرانیهای مربوط به حقوق بشر را مطرح نمیکند.»
رابرت موگیلنیکی، کارشناس اندیشکده خلیجفارس در واشنگتن نیز درباره موفقیت دیپلماسی چین در پرونده تهران و ریاض به الجزیره گفته که این میانجیگری نشاندهنده حضور رو به رشد چین و علاقه فزاینده این کشور به ایفای نقش در خاورمیانه است. این کارشناس افزوده است: «از آنجایی که آمریکا روابط خوبی با ایران ندارد، چین از موقعیت خوبی برای میانجیگری در این توافق برخوردار بود و از همین رو نیز میانجیگری چین جواب داد.»
علاقه چین به خاورمیانه
ارتقای نقش اقتصادی چین به نقش امنیتی در خاورمیانه حکایت از آن دارد که تحولات این منطقه برای چینیها مهم است. سینا طوسی، کارشناس مرکز سیاست بینالملل در واشنگتن در این ارتباط به الجزیره میگوید: «چین علاقه زیادی به بهبود روابط و ثبات در منطقه دارد، زیرا خلیجفارس منبع حیاتی انرژی برای پکن است.» بهگفته طوسی، بدترین سناریو برای چین درگیری در خلیجفارس است، چون این درگیریها بر تامین انرژی و منافع اقتصادی این کشور تأثیر مستقیم میگذارد.
ندیم احمد مونکال، کارشناس ژئوپلیتیک و روابط بینالملل در دانشگاه مانیپال هند نیز در یادداشتی در مجله دیپلمات نوشته که سیاست خارجی پکن برای افزایش چندجانبه گرایی، چین را قادر ساخته تا روابط خود را با خاورمیانه عمیقتر کند. بهگفته این کارشناس، چین نهتنها با ایران و عربستان روابط نزدیکی دارد، بلکه در ساخت پایتخت اداری جدید مصر، بازسازی سوریه پس از جنگ، سرمایهگذاری در عراق و برنامههای توسعه اقتصادی کشورهای عربی خلیجفارس ازجمله کویت، عمان و قطر مشارکت دارد. مونکال معتقد است که روابط نظامی رو به رشد چین با عربستان سعودی، مصر، ایران و امارات متحده عربی در درک پویاییهای ژئوپلیتیک در حال ظهور منطقه اهمیت دارد.
نورتین آکچای، کارشناس مرکز مطالعات جهانی در دانشگاه شانگهای نیز حضور چین در خاورمیانه را فراتر از مسائل انرژی و نفت میداند و میگوید: «تحولات اخیر در روابط چین و کشورهای حوزه خلیجفارس نشان داده است که پکن بهشدت مصمم به ایجاد مشارکت استراتژیک جامع با جهان عرب و گسترش روابط اقتصادی با قدرتهای منطقهای درخاورمیانه است.» این مشارکت استراتژیک بیتردید محدود به حوزههای نفتی و اقتصادی نیست، بلکه چین را وارد یک بازی بزرگ امنیتی و استراتژیک در منطقه خواهد کرد.
مکث
«پترویوان» و «بریکس پلاس» جدیتر میشوند؟
توافق دیپلماتیک ایران و عربستان با میانجیگری چین ممکن است سنگ بنای سیستم پترویوان به جای سیستم پترودلار باشد؛ یعنی نفتی که بهجای دلار به یوان چین فروخته میشود. یک سال پیش، روزنامه وال استریت ژورنال به نقل از منابع آگاه نوشت که عربستان در حال بررسی فروش بخشی از نفت خود به چین به «یوان» است. فارغ از این، توافق اخیر با میانجیگری چین، با وجود زمزمههایی درباره ورود ایران و عربستان به سازمان بریکس و تبدیل آن به بریکس پلاس باعث خواهد شد تا این سازمان سیاسی علاوه بر چین، برزیل، هند و آفریقای جنوبی شامل 3غول انرژی جهان یعنی روسیه، ایران و عربستان باشد و در این صورت بریکس پلاس در نظم جدید جهان، حرفی برای گفتن خواهد داشت.
تحلیل
سیاست چینی به جای سیاست آمریکایی در خاورمیانه
آنل شلین، کارشناس خاورمیانه در مؤسسه کوئینسی واشنگتن:توافق عربستان و ایران با میانجیگری چین نشان میدهد که چین برخلاف آمریکا میتواند بدون آنکه بهدنبال روابط تسلیحاتی و نظامی با کشورهای منطقه باشد، یک نقش پررنگ تجاری، اقتصادی و سیاسی دنبال کند. تعاملات تسلیحاتی و نظامی با کشورهای منطقه نقشی است که تاکنون آمریکا در منطقه داشته است. بنابراین با گسترش روابط اقتصادی و سیاسی چین با کشورهای خاورمیانه، آمریکا برای رقابت با چین در منطقه باید روی ترویج صلح و رفاه برای مردم منطقه کار کند، نه آنکه فقط به فکر فروش سلاح به حاکمان مستبد و نیروهای نظامی آنها باشد. چین در واقع در برابر نقش آمریکا در منطقه، یک رویکرد جایگزین ارائه میدهد و این رویکرد جایگزین میتواند آمریکا را به چالش بکشد. فروش تسلیحات و افزایش احتمال جنگ با ایران، نتیجه مستقیم سیاستهای آمریکا در منطقه است و در مقابل این سیاست آمریکا، ما با سیاست کاهش تنش و امکان صلح در جاهایی مثل یمن روبهرو هستیم که این سیاست نتیجه مستقیم دیپلماسی چین است.