23نفر که در قالب 2باند بیش از یکصد موتورسیکلت را سرقت کرده بودند دستگیر شدند
سرقت موتور در یک دقیقه
محمد جعفری-روزنامهنگار
اعضای 2باند حرفهای، با استفاده از شاهکلید، دست به سرقت بیش از 100دستگاه موتورسیکلت زدند و اموال مسروقه را از طریق مالخران فروختند. حالا اما سرکرده یکی از این باندها که به تازگی دستگیر شده میگوید نیازی به پول ندارد و فقط بخاطر هیجانِ سرقت و فرار از پلیس و در کمتر از یک دقیقه دست به این کار زده و دیگر توبه کرده است. اما دستگیرشدگان چه موتورهایی را برای سرقت انتخاب میکردند و چگونه نقشه هایشان را عملی میکردند؟
به گزارش همشهری، سرهنگ علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ درباره دستگیری اعضای این دو باند حرفهای سرقت میگوید: همکارانم در پایگاههای سوم و نهم پلیس آگاهی تهران از مدتی قبل با چندین پرونده سرقت موتورسیکلت روبهرو شده و تحقیقات گستردهای را در اینباره آغاز کردند تا اینکه سرانجام موفق شدند23متهم را که سارق و مالخر موتورسیکلت بودند دستگیر کردند.
او ادامه میدهد: سارقان در قالب 2باند فعالیت داشتند که موتورسیکلتها را شناسایی کرده و با تخریب سوئیچ دست به سرقت میزدند و با تغییر ارکان، موتورسیکلتها را در فضای مجازی میفروختند. که با هماهنگی قضایی دستگیر شدند و به بیش از 100فقره سرقت موتورسیکلت اعتراف کردند و با بررسیهای انجام شده 40دستگاه موتور مسروقه کشف شده و متهمان با قرار قانونی در بازداشت هستند.
سرهنگ ولیپور گودرزی در ادامه میگوید: پلیس وظایف ذاتی خودش را با قدرت انجام میدهد و بهرغم وظایفی که از قبل داشتیم طبق تدابیر سردار فرماندهی کل در این چند هفته طرح تشدید مبارزه با سارقان نیز در حال انجام است که توفیقات خوبی بهدست آوردهایم و قرار است به پرونده سارقان باندی و موارد ویژه در شعبات ویژه رسیدگی شود و آنها به سرعت مجازات شوند تا این اقدامات بازدارندگی داشته باشد.
او در ادامه میگوید: لازم است مردم هم موتورسیکلت و خودروهایشان را در جاهای امن مثل پارکینگها نگهداری و نکات ایمنی را رعایت کنند. توصیه دیگر اینکه شهروندان در خودرو و موتورسیکلتهایشان از وسایل الکترونیکی مثل ردیاب و جیپیاس استفاده کنند که درصورت وقوع سرقت کشف کمک بزرگی به پلیس میکند. اما اگر هم اتفاقی بیفتد پلیس با تمام قوا آماده است تا فاصله وقوع سرقت تا کشف را کوتاه کرده و اموال مردم را به آنها بازگردانده شود. شهروندان نیز باید توصیههای پلیس را جدی بگیرند.
گفتوگو
سرقت، با طعم هیجان
کامران، سرکرده یکی از باندهای سرقت موتورسیکلت است. او میگوید آنقدر در کارش تبحر دارد که در کمتر از یک دقیقه میتواند موتورسیکلت مورد نظرش را سرقت کند. او که سرگذشت عجیبی دارد میگوید وضعیت مالی خوبی داشته و فقط بهخاطر هیجان سرقت دست به این کار میزند.
چند سال داری و به اتهام چند فقره سرقت دستگیر شدهای؟
27ساله هستم. فوق دیپلم دارم و به خاطر سرقت10موتورسیکلت دستگیر شدهام.
موتورها را چطور سرقت میکردی؟
از خیابان و با استفاده از شاهکلید.
شاهکلید را از کجا آوردی؟
خودم درست کردم. با پیچگشتی دوسو. چیز خاصی نیست. سر پیچگشتی را میبریدم و شاهکلید درست میکردم.
بیشتر سراغ چه موتورسیکلتهایی میرفتی؟
موتورهای قفلدار و دزدگیردار را دست نمیزدم. چون نمیتوانستم آنها را سرقت کنم. بیشتر میرفتم سراغ موتورهایی که دردسر کمتری داشتند. بیشتر هم موتورهای آپاچی و اناس سرقت میکردم. قیمت این موتورها بین 100تا 200میلیون تومان بود اما من 20تا 30میلیون میفروختم.
سرقتهایت معمولا چقدر طول میکشید؟
بستگی به موقعیت داشت. اگر روز و شلوغ بود 2دقیقه و شب هم یک دقیقه.
با موتورهای سرقتی چه کار میکردی؟
سوار میشدم و لذت میبردم تا وقتی که دلم را میزد، آن وقت میفروختم. موتورهای مسروقه را بیشتر از 6روز نگه نمیداشتم و میدادم به مالخر. ما که دستگیر شدهایم فقط دو نفرمان سابقه داریم و بقیه همه مالخر و واسطه هستند. همهمان هم بچه محل هستیم که از بچگی عشق موتور و پیست و دوردور و...داشتیم.
بهترین موتوری که داشتی چی بود؟
سیدیآی. موتور سنگین هم داشتم اما بهترین موتور سیدیای بود.9ساله بودم که موتورسواری یاد گرفتم.
تا حالا وقتی سوار موتور بودی پلیس تعقیبت کرده است؟
بله، ولی نتوانستند دستگیرم کنند. چون موتورسواریام خوب بود.
هنگام فرار ترس نداشتی؟
نه نداشتم. بیشتر هیجان بود. هیجان باعث میشود ترس از آدم دور شود. هرچه سرعت بالاتر، تعقیب و گریز بیشتر، هیجان هم بیشتر.
مواد مصرف میکنی؟
نه تا حالا حتی امتحان هم نکردهام.
انگیزه اصلیات از سرقت موتورسیکلت چه بود؟
انگیزهام برای پول نبود. من برای هیجان سرقت میکردم و نیازی به پول نداشتم چون کاسب و مغازهدار بودم و نمایشگاه ماشین دارم. اسم دزد بد است اما هر 5انگشت یکی نمیشود. یکی به خاطر پول مواد میرود دزدی و یکی هم بهخاطر هیجان و عشق این کار. کل سابقه من را بررسی کنید، من فقط سابقه درگیری دارم و سرقت موتور. اگر واقعا دزد بودم، ماشین میدزدیدم، خانه مردم میرفتم، طلا میدزدیدم. پس دزد نیستم. عشق و علاقه زیاد به موتور باعث شد که من بشم دزد. البته اسم دزد بد است.
اگر اینقدر به موتور علاقه داری چرا با پول خودت موتوری که دوست داشتی نمیخریدی؟
چون پلیس دنبال کسی که موتورسیکلت خودش را داشته باشد نمیرود و تعقیب و گریز نمیشود. این کار هیجان دارد و من بیشتر به خاطر هیجانش سرقت میکردم. من از بچگی دوست داشتم پلیس شوم اما برعکس شد. بهخاطر مشکلات زندگی و دعواهایی که در زندگیام میشد وارد این راه شدم.
متاهلی؟
بودم. زندگیام خراب شد. همسرم اول همهچیز زندگیام را میدانست اما بعد که همهچیز رسمی شد گفت تو خلافکاری و رفت. او پولهایم را خورد و برد.
نمیتوانستی به خاطر همسر و زندگیات کار خلاف را کنار بگذاری؟
کنار گذاشته بودم. یکسال خلاف نمیکردم. اما آخرش چی شد؟ بلایی که همسرم سرم آورد باعث شد که تشویق شوم به خلاف و بیرحمی. در این مدت 3مرتبهخودم را دار زدم. 2مرتبه دیگر هم سابقه خودکشی دارم. با همین وضعیت 2مرتبه سابقه بیمارستان روانی دارم. از بچگی پدر و مادرم جدا شدند و در شرایط خوبی بزرگ نشدم. بعد از 6سال حبس که از زندان آمدم بیرون عاشق یک دختر شدم و میخواستم زندگی خوبی داشته باشم. یکسال و نیم با هم زندگی کردیم اما همهچیز را خراب کرد.
چرا 6سال زندانی شده بودی؟
سال93 یکی از دوستانم به یک نفر گل فروخته بود اما به او پول قلابی داده بودند. تلفن کرد که پول را بگیرد به او فحش دادند و بعد قرار دعوا گذاشتیم و در دعوا یک نفر فوت شد. من هم به اتهام مشارکت در قتل دستگیر شدم و 6سال زندانی بودم. امیدوارم که هیچ جوانی همسن و سال من به این راه کشیده نشود. انشاالله سرنوشتش را خودش بسازد. من سرنوشتم را میتوانستم بهتر از این بسازم اما حماقت و بچگی کردم. حالا هم به عشق مادرم توبه کردهام.