• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
دو شنبه 1 اسفند 1401
کد مطلب : 186016
+
-

در جست‌وجوی شهر زنده

دریچه
در جست‌وجوی شهر زنده

عیسی محمدی‌؛  دبیر گروه جامعه

در دهه 80 که رویکرد شهرداری تهران تغییر پیدا کرده بود، یکی از انتقاداتی که به آن وارد می‌کردند، چنین بود: این وظایف و رویکردها و چشم‌اندازهای جدید تعریف‌شده چه ربطی به شهرداری دارد؟ البته در دهه 80 و قبل‌تر از آن، چنین استدلالی شاید موجه جلوه می‌کرد. همه انتظار داشتند که شهرداری، خیابان‌ها را آسفالت کند، زباله‌ها را جمع کند، به سر و وضع ظاهری شهر برسد و کارهایی از این دست را دنبال کند. طبیعی بود با چنین نگاهی، انجام کارهای فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و... توسط شهرداری، می‌توانست برای همه مسئله‌ساز و غیرقابل درک باشد. اما با وجود همه این انتقادها، رویکرد جدید دنبال شد و نگاه به شهرداری از یک خدمات‌دهنده صرف در برخی از حوزه‌های شهری، به حکمروایی شهری تغییر پیدا کرد؛ نهاد یا ارگان یا ابرسازمانی که می‌توانست چشم‌اندازهای بلند فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و... هم داشته باشد و از همه عناصر شکل‌دهنده یک شهر به این منظور سود ببرد.
امروزه اما نگاه به شهرداری، با آن نگاه دهه هشتادی متفاوت است؛ حالا همه درک کرده‌اند که بهتر است نگاه‌شان به شهرداری نه به‌عنوان یک خدمات‌دهنده صرف شهری، که باید یک ابرسازمان چندجانبه و جامع باشد که در همه حوزه‌ها، حرفی برای گفتن دارد. به واقع چنین رویکردی، باعث شد تا حتی نگاه و تعریف ما از شهر نیز تغییر پیدا کند؛ حالا شهر جایی بود که می‌توانست هم قرارگاه ما باشد، هم آرامشگاه ما و هم محلی برای گذران وقت و اوقات فراغت؛ که می‌تواند باعث رشد روح و روان و شخصیت ما نیز بشود.
ماجرای رقابت 6 هزار گیمر در برج میلاد، در قالب نخستین جام بازی‌های الکترونیکی و در قالب جشنواره‌های آرمان نیز از همین‌جا ناشی می‌شود و با همین رویکرد قابل توجیه و دفاع است. به واقع این رقابت، که امید است دنبال شود و پر و پیمان‌تر نیز به کارش ادامه بدهد، ادامه همان نگاه حکمروایی شهری به شهرداری داشتن است تا نگاه صرفاً خدماتی. این نگاه، از آنجا ناشی می‌شود که درک کنیم باید نسبت به مقتضیات زمان و نسبت به نسل‌های جدیدتر، سرگرمی‌ها و فراغت‌های به‌روزتر دغدغه و تعهد جدی داشته باشیم. نسل‌های امروز، انیمیشن را دوست می‌دارند، با بازی‌های الکترونیکی زندگی می‌کنند و گوشی هوشمند، تبلت و... از دست‌شان نمی‌افتد. تا مدت‌ها متولیان امر عادت داشتند که مدام گلایه کنند این چه وضعش است؟ چرا اینها به جای کتاب خواندن، فعالیت‌های فرهنگی سالم و... درگیر چنین وضعیتی هستند؟ اما گاهی باید گلایه را کنار گذاشت و به جای تفسیر وضعیت و بحران پیش‌آمده، آستین بالا زد و به تغییر وضعیت پیش‌آمده فکر کرد. خب، حالا که نسل‌های امروز و حتی نسل‌های دیروز ما درگیر رسانه‌های جدید، تولیدات رسانه‌ای و الکترونیک جدیدتر شده‌اند، چه باید کرد؟ یا باید به گلایه‌ها ادامه داد و این جامعه مخاطب، به همان مصرف فرهنگی غالباً خارجی بپردازد و هر کسی در دنیای موازی خودش سیر کند یا اینکه با توجه به ظرفیت‌هایی که وجود دارد، کاری کرد.
البته بازی‌های رایانه‌ای تولید شده در داخل کشور کم نیستند و بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای هم در این زمینه فعالیت‌های پرشماری داشته است. البته که شرکت‌های خصوصی و متخصصان کارکشته و جوان بسیاری هم در این حوزه دارند کار می‌کنند. با این حال تولیدات داخلی به قدر نیاز نیستند. پس بهترین شیوه آن است که در رقابت‌هایی کنترل‌شده، گیمرها و علاقه‌مندان امروزی چنین سرگرمی‌هایی دور هم جمع شوند. همین اجتماعات است که شهر را زنده‌تر می‌کند، جوانان و نوجوانان را شادمان‌تر می‌سازد و امکان کنترل بیشتری نسبت به بازی‌های رایانه‌ای و محصولات فرهنگی موجود در سبد خانوارها را می‌دهد.
اجتماعاتی که برخلاف تبلیغات گسترده ماه‌های اخیر، نشان می‌دهد همین دهه هشتادی‌ها و هفتادی‌ها، اتفاقا بیشتر پای کار هستند و بیشتر مایه می‌گذارند و در رقابتی با عنوان یک شهید، گرد هم می‌آیند و چه چیزی بهتر از این؟
 این، تنها یکی از جلوه‌های نگاه حکمروایی شهری داشتن به شهرداری می‌تواند باشد. پس باید نسبت به انتقادهایی از این دست که این موارد چه ارتباطی به شهرداری دارد، گذشت و جهانی‌تر فکر کرد؛ چرا که دنیای امروز دارد به این سمت می‌رود: استفاده از همه عناصر شکل‌دهنده یک شهر برای سرزندگی و رشد آن... .

 

این خبر را به اشتراک بگذارید