• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
چهار شنبه 9 خرداد 1397
کد مطلب : 18406
+
-

حق بر منظر، حق بر کیفیت زندگی است

حق بر منظر، حق بر کیفیت زندگی است


رحیم نوبهار/ عضو هیأت علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی



1- رویکردی در دوران ما تمایل دارد بر قامت بسیاری از «مصلحت»‌ها و «منفعت»‌ها لباس زیبای «حق» بپوشاند. دلیل این امر، جذابیت مفهوم حق و بار اخلاقی و بُرندگی آن در کشمکش‌های حقوقی و اجتماعی‌است. همین ‌که امری با نام حق شناخته ‌شود نقض آن توسط دیگران اخلاقا ناموجه قلمداد می‌شود؛ با این حال، گفتمانی که به توسعه مفهوم حق تمایل دارد با این ایراد هم مواجه شده است که همه مصالح و منافع را حق قلمدادکردن به پدیده «تورم حق»‌ می‌انجامد. وقتی همه‌‌چیز حق باشد، حق «حق» چنانکه باید ادا نمی‌شود؛ همان‌گونه که سعدی ـ استاد سخن پارسی ـ گفته است: «اگر شب‌ها همه قدر بودی، شب قدر، بی‌قدر بودی». افزون بر این، اگر بتوانیم حق‌های به‌ظاهر نوپیدا را در زیرمجموعه حق‌های بنیادین و شناخته‌شده قرار دهیم و بررسی کنیم، دلیلی ندارد که پیوسته سیاهه حق‌ها را طولانی‌تر کنیم.

2- جدا از این منازعه، ازجمله حق‌های نوپیدا «حق بر منظر» است. مقصود از منظر یا چشم‌انداز، ناحیه‌ای‌است که از نظر مردم، ویژگی آن، محصول عمل و تعامل عوامل طبیعی یا انسانی باشد. منظر که امروزه بر اهمیت و لزوم پاسداشت آن تاکید می‌شود تنها چشم‌اندازهای عالی و برجسته نیست؛ چشم‌اندازهای معمولی و عادی هم در هر حال منظرند و باید از آنها محافظت کرد. چشم‌انداز ممکن است در مناطق طبیعی، روستایی، شهری یا مناطق پیشاشهری در دریا یا خشکی یا جزیره باشد. منظر پدیده‌ای همه‌جایی‌است و می‌تواند بالقوه یا بالفعل باشد. اگر بنا باشد به چشم‌انداز اهمیت بدهیم باید به چشم‌اندازهای در حال شکل‌گیری هم که گاه با احداث مناطق روستایی یا شهری نوپیدا مطرح می‌شود اهمیت بدهیم.

3- وجود منظرها به زندگی و حیات انسان، کیفیت می‌بخشد. می‌دانیم که امروزه فراتر از حق حیات، از حق بر کیفیت حیات سخن گفته می‌شود. کافی نیست که آدمیان زنده باشند بلکه حیات و زندگی آنان باید باکیفیت باشد. بی‌گمان منظرها و چشم‌اندازها به نوبه‌ خود به حیات، کیفیت می‌بخشند. همان‌گونه که پاسداشت حیات آدمی ضروری‌است صیانت از هر آنچه به حیات آدمی کیفیت می‌بخشد نیز ضروری‌است. احترام به منظر، نمادی از احترام به رفاه انسان و ارزش‌های بنیادینی مانند عدالت و برابری‌است. از ‌نظر عملی، ازبین‌بردن منظرها بی‌گمان به کاستی‌های روانی و اجتماعی فراوانی می‌انجامد و زندگی را با فسردگی و بی‌نشاطی همراه می‌کند.

4- از نگاهی دیگر چشم‌اندازها میراث مشترک بشری‌اند. اگر بخواهیم با ادبیات حق سخن بگوییم آنها به نوعی به عموم تعلق دارند و ملک مُشاع همه مردمند. در ادبیات حقوق بشر، منظر، یک کالای عمومی ضروری (vitalpublic good) و یک حق جمعی از نوع حق‌های نسل سوم است که بی‌گمان‌ گونه‌هایی از تصرف در آنها مصداق تصرف در حقوق دیگران است. از این نظر، دولت‌ها، فعالان بخش خصوصی و دولتی و حتی یکایک مردم، موظفند در نگهداری منظرها بکوشند. به‌ویژه در برنامه‌های توسعه روستایی و شهری باید به حفظ چشم‌اندازها و تعلق آنها به عموم، پایبند بود. دولت‌هایی که دلمشغول کیفیت زندگی مردمند به حفظ چشم‌اندازها اهمیت می‌دهند. آنها نه‌تنها در برنامه‌ریزی‌های شهری و روستایی در حفظ و حمایت از چشم‌اندازها می‌کوشند که مردم را نیز نسبت به اهمیت چشم‌اندازها آگاه می‌کنند؛ همچنان که کنوانسیون اروپایی چشم‌انداز، دولت‌های عضو را به پیش‌بینی درسی در مقاطع تحصیلی دبیرستان و دانشگاه برای افزایش آگاهی و حساسیت به چشم‌انداز موظف کرده است.

5- ساخت‌وسازهای ناموجه و نامناسب در شهر، هم به حق بر شهر و هم به حق بر چشم‌انداز، زیان می‌رساند. می‌دانیم که از دهه‌1970 مفهوم حق بر شهر توسط برخی اندیشمندان مطرح شده و گفتمان آن پیوسته در حال فربه‌ترشدن است. ایده حق بر شهر می‌تواند الهام‌بخش مفاهیمی مانند دسترسی برابر همه شهروندان به خدمات شهری، مشارکت عمومی و مردم‌سالارانه در اداره شهر، حق غریبه‌ها و مهاجران بر شهر، تعلق فضاهای عمومی به همگان و اداره دمکراتیک این فضاها باشد. البته می‌توان حق بر شهر را هم بر پایه منازعه‌ای که در بند یکم به آن اشاره شد به عنوان زیرمجموعه حق‌های بنیادینی مانند برابری، مشارکت و... در نظر گرفت. در هر حال زندگی در شهر باید باکیفیت باشد. نمی‌توان با ساخت‌وسازهای ناموجه، چشم‌اندازهای طبیعی را از عموم گرفت. فضای عمومی شهر باید در مجموع، چشم‌نواز و گیرا باشد. در واقع اهالی شهر تنها به تصرفاتی رضایت ضمنی دارند که متعارف، مقبول و چشم‌نواز باشد و منظر عمومی شهر را از آنان نگیرد یا منظرها را زشت نسازد. گونه‌هایی از رفتار در شهر به خودی خود به ‌حق مردم به منظر، زیان می‌رساند. برای مثال گونه‌هایی از دوره‌گردی می‌تواند ‌به منظر شهر آسیب بزند.

6- فضاهای عمومی شهری جایگاه فعالیت‌های اجتماعی هم هست. به دلیل ارتباط دو مقوله حوزه عمومی و فضای عمومی، فضاهای عمومی هم به لحاظ وسعت و اندازه و هم به لحاظ چشم‌نوازی نباید به‌ گونه‌ای باشند که مردم به حضور در آنها بی‌رغبت شوند. مارشال برمن در مقدمه‌ای با عنوان مدرنیسم در خیابان‌ها بر کتابش «تجربه مدرنیته» یادآور شده است که وجود فضاهای عمومی فیزیکی برای حوزه عمومی و مردم‌سالاری، ضروری‌است. او با اشاره به بازدید خود از برازیلیا ـ پایتخت برزیل ـ می‌گوید: «نوعی غیاب عمدی حوزه عمومی در این شهر احساس می‌شود. برازیلیا فاقد فضایی‌است که مردم بتوانند همدیگر را ببینند و با هم صحبت کنند؛ در نتیجه در این شهر حس تنهایی و گمگشتگی به انسان دست می‌دهد (در این‌ باره نک: نوبهار، فاطمه، از حوزه عمومی تا فضاهای عمومی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، بهار1392). نامطلوب‌بودن فضاهای عمومی می‌تواند مردم را به نشستن در خانه و گوشه‌گیری و انزوا سوق دهد. بی‌میلی به حضور در فضاهای عمومی حتما به پیامدهای روانی و اجتماعی نامطلوبی می‌انجامد و کیفیت مادی و اجتماعی زندگی را تضعیف می‌کند. بدین‌سان کیفیت زندگی در شهر هم ایجاب می‌کند که در کنار توجه به چشم‌اندازهای فضاهای خصوصی، به چشم‌انداز فضاهای عمومی هم اهتمام داشته باشیم.

7- در ادبیات دینی از دیرباز بر حفظ حریم در ساخت‌وساز تاکید شده است. رعایت حریم به‌ویژه اگر درست طراحی و اجرا شود به نوبه ‌خود هم به کیفیت زندگی در شهر و هم به حفظ چشم‌اندازها کمک می‌کند. تنها پرهیز از تخریب و امحای چشم‌اندازها کافی نیست؛ باید ساخت‌وساز شهری را به ‌گونه‌ای طراحی کرد که شهروندان در عمل از چشم‌اندازها بهره‌مند شوند. بنا نیست منظر و چشم‌انداز مردم تنها سنگ و آجر و آهن باشد. انبوهی از متون دینی و به‌ویژه آیات قرآنی هم بر تعلق زمین به همه آدمیان و هم بر لزوم نظر و نگاه به طبیعت به مثابه آفریده خداوند تاکید می‌کنند. همنوایی با این آموزه‌ها می‌طلبد که بگذاریم نگاه بندگان خدا به آسمان زیبا، زمین گسترده و فراخ او، کوه‌های برافراشته، جنگل‌های سرسبز و رودخانه‌های پرآب یا حتی کم‌آب و خشک، کویرهای خشک و زیبا گشوده باشد و انسان هرچه بیشتر با طبیعت به مثابه صُنع و آفریده پروردگار، همنشین و مأنوس باشد. دور نیست که ارمغان این همنشینی، همنوایی و هماهنگی بیشتر با طبیعت و دوری از بسیاری از نابسامانی‌های فردی و اجتماعی باشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید