• سه شنبه 1 خرداد 1403
  • الثُّلاثَاء 13 ذی القعده 1445
  • 2024 May 21
پنج شنبه 29 دی 1401
کد مطلب : 183268
+
-

بانوان در بحران‌ها و مواجهه با مشکلات روحی و روانی رفتار متفاوتی بروز می‌دهند

نبرد مادرانه

برای کنترل افسردگی توجه به انتخاب‌ سبک زندگی‌، روابط و مهارت‌های مقابله به اندازه ویژگی‌های ژنتیکی اهمیت دارند

نبرد مادرانه

نیلوفر ذوالفقاری

مادران، قلب خانواده‌اند و خوب‌بودن حال همه اعضای خانواده، به شکل واضحی به خوب‌بودن حال مادران بستگی دارد. کافی است مادر خانواده دچار مشکلات روحی و جسمی باشد تا خانه سوت و کور شود. زنان به دلایل متعددی در دوره‌های مختلف زندگی در معرض آسیب‌های روانی قرار می‌گیرند و مادری، یکی از حساس‌ترین دوران برای آنهاست. عارضه‌های روانی مانند افسردگی، اضطراب، خشم و احساس عذاب‌وجدان، بعضی از پررنگ‌ترین مشکلات روحی هستند که مادران زیادی تجربه می‌کنند. ویدا ساعی، روانشناس و روان‌درمانگر درباره این مشکلات و روش‌های مواجهه با آنها توضیح می‌دهد.

سایه افسردگی
هرچند افسردگی یکی از شایع‌ترین بیماری‌های روانی جوامع است اما در بعضی گروه‌ها، عوامل ایجاد افسردگی بیشتر مشاهده می‌شود. مادران زیادی به دلایل گوناگون در معرض ابتلا به افسردگی هستند. با اینکه افسردگی پس از زایمان آشناترین نوع افسردگی مادرانه است، اما مادران در سال‌های بعد از تولد نوزاد هم ممکن است افسردگی را تجربه کنند. نشانه‌های پررنگ افسردگی معمولا غم و اندوه مداوم و از بین‌رفتن علاقه به فعالیت‌هایی است که باعث لذت می‌شود. مادران افسرده با انواع اختلالات خواب، مشکل در تمرکز، تغییر در اشتها، کاهش سطح انرژی و افکار منفی مختلف درگیر هستند. نکته مهم این است که غم و رنج حاصل از افسردگی، مانع از تعامل مثبت مادر با فرزندان می‌شود. مادر افسرده نمی‌تواند برای فرزندش دلبستگی ایمن ایجاد کند و همین موضوع باعث می‌شود احساس غریبگی میان مادر و فرزند به‌وجود بیاید که ممکن است تا نوجوانی فرزند هم ادامه پیدا کند. هر چه افسردگی مادر شدیدتر و تعداد عوامل استرس‌زا در زندگی او بیشتر باشد، شرایط بدتر می‌شود. این اوضاع وقتی بغرنج‌تر می‌شود که مادر از حمایت اجتماعی کمتری برخوردار باشد. همه مادران افسرده، بعد از مادرشدن به این بیماری مبتلا نشده‌اند بلکه بسیاری از آنها از قبل به افسردگی مبتلا بوده‌اند. گاهی حتی اشتیاق شدید آنها برای مادرشدن، بهانه‌ای است برای اینکه بتوانند تمام تنهایی‌ها، محبت‌ندیدن‌ها و کم و کاستی‌هایی که در کودکی داشته‌اند، برای فرزندشان به شکل افراطی جبران کنند. غافل از اینکه این رویکرد ممکن است آسیب‌هایی برای فرزند داشته باشد.

چه باید کرد؟
باید بدانیم افسردگی، تنها نتیجه عدم‌تعادل شیمیایی در مغز نیست که بتوان به سادگی آن را با دارو و درمان معالجه کرد. ترکیبی از عوامل بیولوژیک، روانی و اجتماعی در ایجاد افسردگی نقش دارد، به همین دلیل هم در مراحل درمان، توجه به انتخاب‌های سبک زندگی‌، روابط و مهارت‌های مقابله به اندازه ژنتیک اهمیت دارد.

استرس و نگرانی
واقعیت این است که به هم‌ریختن اوضاع روانی هم در مادران و هم در پدران، تا حد زیادی قابل درک و پیش‌بینی است. به هر حال آنها با سنگین‌ترین مسئولیت زندگی خود روبه‌رو هستند و این موقعیت به‌خودی خود، اضطراب‌زاست. اگر مادری هستید که تازه صاحب فرزند شده‌اید، تولد یک نوزاد شما را از جنبه‌های زیادی مثل هورمونی، فیزیکی، عاطفی، روان‌شناختی و شیمیایی به چالش می‌کشد و مضطرب می‌کند. شما در این دوران احتمالاً احساس خستگی شدید، هیجان، کلافگی، نگرانی و شادی را با هم و در یک زمان تجربه خواهید کرد. در این شرایط نه فقط عجیب نیست، بلکه طبیعی هم هست که دچار استرس و اضطراب باشید.

چه باید کرد؟
با اینکه مادران با عوامل اضطراب‌زای بیشتری مواجه هستند، اما در نهایت بدون بچه یا با داشتن بچه‌ها، اضطراب بخشی از زندگی ماست که با کمک گرفتن از اشخاص آگاه و درست می‌توانیم از آن رهایی پیدا کنیم. به‌عنوان یک مادر به‌دنبال راهکارهای مدیریت اضطراب باشید، وقتی نشانه‌های بروز اضطراب را تجربه می‌کنید، سعی کنید روی آنها تمرکز نکنید و در عوض، خودتان را به چیزی مشغول کنید تا حواستان پرت شود.

عذاب وجدان مادرانه
حتما شما هم تا به حال با مادرانی روبه‌رو شده‌اید که با احساس گناه و عذاب وجدان درگیرند. شاید هم خودتان جزو این دسته از مادران باشید. بد نیست بدانید این اختلال شایع است و خیلی از مادرها گاهی در برخورد و تربیت کودک دچار عذاب وجدان و احساس گناه می‌شوند. آنها تصور می‌کنند تصمیماتشان نادرست بوده است، غافل از اینکه همه ما براساس موقعیتی که در آن قرار داریم تصمیماتی می‌گیریم و آنچه اهمیت دارد این است که والدین خوب در نهایت دلبستگی و علاقه به فرزندانشان این تصمیمات را می‌گیرند. اما مادران اغلب احساس گناه می‌کنند، با اینکه هیچ کار اشتباهی انجام نداده‌اند. بسیاری از مادران در شکل افراطی‌تر این مشکل، برای اتفاقاتی احساس گناه می‌کنند که اصلا مسئول آنها نیستند. بدترین عذاب وجدان در مادران زمانی اتفاق می‌افتد که تصور می‌کنند تصمیمات آنها به فرزندشان آسیب زده است. برای جلوگیری از این احساس، باید به‌خاطر بسپاریم که هیچ‌کس نمی‌تواند آینده را پیش‌بینی کند و همه ما فقط می‌توانیم با اطلاعاتی که در زمان تصمیم‌گیری داریم، بهترین انتخاب را انجام دهیم.

چه باید کرد؟
یکی از راه‌های کاهش عذاب‌وجدان مادرانه، به‌دست‌آوردن اطلاعات دقیق درباره والدگری است. احساس مداوم گناه و عذاب وجدان مادران اثرات جبران‌ناپذیری بر جسم و روح آنها می‌گذارد. این احساس با افزایش خطر بروز افسردگی یا اضطراب، سلامت عمومی مادران را تهدید می‌کند. این مادران
به مرور زمان اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند، خودشان را دوست نخواهند داشت و میزان رضایت آنها از شغل و زندگی مدام کاهش پیدا می‌کند.

عصبانیت مادرانه
با اینکه مردان بیشتر به بروز نشانه‌های خشم معروفند، اما این به آن معنا نیست که زنان کمتر خشمگین می‌شوند. اتفاقا برخلاف اینکه تصور می‌شود خشم اغلب در مردان بروز می‌کند، بسیاری از زنان در روز به دفعات با علائم خشم مواجه می‌شوند. موضوع مهم درباره احساس خشم و عصبانیت این است که آسیب‌های آن نه فقط به اطرافیان شخص وارد می‌شود، بلکه پیامدهای منفی بر جسم و روح خود فرد باقی‌می‌گذارد. مادران در روز موقعیت‌های زیادی را تجربه می‌کنند که می‌تواند هر فردی را عصبانی کند؛ از نافرمانی بچه‌ها تا لجبازی‌ها و بازیگوشی‌های خطرناک آنها گرفته تا حجم مسئولیت‌های پرتعدادی که برعهده دارند. نکته قابل توجه این است که اگر راه‌های کنترل خشم در مادران مورد توجه قرار نگیرد، به‌دلیل نقش حساسی که آنها در خانواده دارند، ممکن است مشکلات خانوادگی مختلفی به‌وجود بیاید و ناتوانی مادر در انتخاب رفتار درست، تنش‌هایی میان بقیه اعضای خانواده به‌وجود بیاورد. مادرانی که عصبانی هستند در اکثر موارد تلاش‌هایشان را بی‌نتیجه می‌بینند و به همین دلیل همیشه ناراضی هستند و خسته به‌نظر می‌رسند.

چه باید کرد؟
اگر به‌عنوان یک مادر که زیاد در معرض عصبانیت و خشم قرار می‌گیرید، محرک‌هایی را که باعث می‌شود عصبانی شوید پیدا کنید و توجه داشته باشید که در چه زمانی کنترل‌تان را از دست می‌دهید. به این ترتیب می‌توانید با دیدن نشانه‌های بروز خشم، روش‌هایی به‌کار بگیرید تا به آرامی عصبانیت خود را کنترل کنید. حواستان به عوامل کاهش سطح تحمل باشد، مثلا خواب ناکافی یکی از دلایلی است که شما را به مادری عصبانی تبدیل می‌کند. بعد از هر تجربه خشم با خودتان تکرار کنید که عصبانی‌شدن به این معنی نیست که مادر بدی هستید بلکه نشانه این است که نتوانسته‌اید محرک‌های عصبی‌شدن خود را بشناسید، عصبانیت خود را کنترل کنید و بر اعصابتان مسلط باشید. در نتیجه به جای سرزنش‌کردن خود، به‌دنبال راهکارهایی برای اصلاح این وضعیت باشید.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید