• جمعه 31 فروردین 1403
  • الْجُمْعَة 10 شوال 1445
  • 2024 Apr 19
یکشنبه 18 دی 1401
کد مطلب : 182211
+
-

روایت مکان رویدادهای سالروز فرمان کشف حجاب

گوهرشاد در کوچه پس کوچه‌های تهران

گوهرشاد در کوچه پس کوچه‌های تهران

مؤسسه همشهری برای حفظ و زنده نگهداشتن هویت و تاریخ شفاهی تهران این کهنه پایتخت ایرانی یک هفته در میان تور تهرانگردی را برگزار می‌کند. تور تهرانگردی همشهری در واقع تلاش می‌کند شهر را با مردمان، با تاریخ و با فراز و نشیب و تلخ و شیرین‌‌هایش معرفی کند. در این طرح علاقه‌مندان با روایت عینی و زنده شاهدان و پژوهشگران با قصه‌ها و داستان‌های فراموش شده در غبار زمان شهر تهران آشنا می‌شوند. در نخستین هفته از برگزاری این رویداد که مصادف با ایام 17دی ماه سال 1314سالروز صدور فرمان کشف حجاب بود همراه با جمعی ازدانشجویان، پژوهشگران و استادان مدرسه همشهری به دل تاریخ و مکان‌هایی که در جریان ماجرای کشف حجاب اتفاقات و ماجراهای تاریخ‌سازی‌ را رقم زدند، سفر کردیم.

اجبار به کلاه به سرگذاشتن در جشن فارغ التحصیلی

«نصرالله حدادی» تهران شناس با بیان روایتی از واقعه کشف حجاب روز 17دیماه سال 1314می‌گوید: «حضور بی‌حجاب خاندان سلطنتی در مراسم جشن فارغ‌التحصیلی دختران در دانشسرای مقدماتی‌ نقطه شروع ماجرای کشف حجاب بود. آن زمان وزیر معارف ایران «علی‌اصغر حکمت» بود. براساس برنامه‌ریزی‌های انجام شده دختران باید بی‌حجاب حاضر می‌شدند که این اتفاق برای بسیاری از زنان و دختران حاضر در مراسم خجالت‌آور بود. بسیاری از آنها از خجالت صورتشان را سمت دیوار گرفته بودند و بعضی‌ دیگر با حالت معذب‌ ایستاده بودند. به همین دلیل اگر به عکس‌های آن روز نگاه کنید خیلی از دختران کلاهشان را کج گذاشته بودند.»

مصائب زنان محجبه برای زیارت حرم حضرت عبدالعظیم(ع)

در ادامه مسیر جریانات‌ وقایع سال‌های کشف حجاب راهی حرمحضرت ‌عبدالعظیم(ع) کانون مهم مبارزات و مردمی و علما شدیم؛ جایی که کلی حرف و حدیث و ماجرا از روز‌های کشف حجاب در دلش به یادگار مانده است. البته در این بخش میهمان آقای ماجدی از ری‌شناسان شدیم تا برای ما خاطرات شفاهی روز‌های کشف حجاب و محدودیت سوارشدن زن‌های محجبه در ماشین دودی‌های تهران قدیم که از میدان خراسان تا حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) مردم و زائران را جابه‌جا می‌کرد تعریف کند.
او می‌گوید: «بعد از اعلام قانون کشف حجاب نظامیان رضا خان دقت و کنترل زیادی در سوار شدن مسافران محجبه داشتند و درصورت مشاهده حتماً آنها را پیاده می‌کردند. به همین دلیل بیشتر بانوان برای زیارت و سوار ماشین شدن سرخط سوار نمی‌شدند، مسیر طولانی را پیاده می‌رفتند تا بین راه سوار ماشین شوند. ‌»

آب  انبار  پناهگاه  مادر و مادر بزرگم  شد

صحبت‌ها از روز‌ها و ماجرا‌های حواشی کشف حجاب حسابی گل انداخته بود که خانم مساحتی از دیگر اهالی محله سرتخت به خاطرات جالبی از مبارزات مادربزرگ و مادرش برای حفظ حجابشان اشاره می‌کند: «برای مقابله با فرمان حکومتی در کوچه پاچنار دبیرستان دخترانه‌ای برای تحصیل دختران محجبه راه‌اندازی می‌شود. همچنین «آیت‌الله اثنی‌عشری» از بزرگان شهرری اعلام کرده بودند از میدان شهر ری به سمت حرم هیچ زنی بدون حجاب تردد نکند. یک روز مادرم همراه مادربزرگم درحال گذر از همین میدان سر تخت بودند که پاسبانی برای برداشتن چادرشان به‌دنبال آنها می‌افتد و هردوی آنها برای فرار از دستش، وارد آب انبار پر پله میدان سرتخت می‌شوند. پاسبان هردوی آنها را تهدید می‌کند و می‌گوید:  «بالاخره شما بالا که می‌آیید!‌» مادرم و مادربزرگم تا ساعت‌ها در آب انبار می‌مانند تا بالاخره آن پاسبان ساعت کارش به پایان برسد و بعد از چند ساعت طولانی به خانه برگشتند.» خانم کریمیان از پاسبان‌های با انصاف خدا‌شناس هم یاد می‌کند: «یکی از مشکلات زنان در دوران کشف حجاب حمام رفتن بود. بسیاری از زن‌ها سال‌ها خانه نشین شدند. بسیاری از زن‌ها شب‌ها تردد‌ می‌کردند. البته در میان بعضی پاسبان‌ها انسان‌های شریفی بودند و خبر می‌دادند که در زمان کشیک کدام‌یک از آنها زنان می‌توانند با چادر از خانه خارج شوند.»

به پیرزن چادری هم رحم نکردند
خانم مساحتی از ماجرای غم‌انگیز پیرزنی که پاسبان‌ها چادر از سرش برداشتند به نقل از مادرش می‌گوید: «پیرزنی را دیدم که مأموران به شکل وحشیانه‌ای به او حمله کردند و چادر از سرش کشیدند. آنها فقط به این کار بسنده نکردند و چادر پیرزن را پاره پاره کردند. او گریه‌کنان به آنها التماس می‌کرد که حداقل یک تکه از چادرش را به او بدهند تا سرش را بپوشاند اما نظمیه‌چی‌ها نه‌تنها توجهی به التماس‌های او نمی‌کردند بلکه پیرزن بی‌چاره را بیشتر زیر بار مشت و لگد گرفتند.»




بانوی محجبه را به افتتاحیه مدرسه راه ندادند

مسیر سفر ما در صبح یک روز برفی همراه با مهمانان ویژه از زینبیه همشهری به سمت شهر ری، یکی از کانون‌های مهم اصلی شهر تهران برای مقابله با قانون کشف حجاب که در ۱۷ دی ماه سال ۱۳۱۴ صادر شد، شروع می‌شود. میدان سر تخت شهر ری که این روز‌ها بسیاری از نمادهاتی قدیمی و خاطره‌انگیز آن حسابی تغییر کرده است. نخستین مسیر گشت و‌گذار در دل تاریخ و روز‌های مبارزه با قانون مدنی حکومتی دوره رضاشاه است.«حسین حافظی»، از اهالی قدیمی شهر ری با یادی از حال و هوای قدیمی محله به‌ویژه آب انباری که مأمن بسیاری از زنان مبارز در روز‌های کشف حجاب بود تعریف می‌کند: «سال ۱۳۴۸ مدرسه کنی در همین مکان با حضور وزیر آموزش پرورش آن زمان خانم «فرخ روی پارسا» افتتاح شد. آن سال‌ها در مدرسه آیت‌الله فیروز آبادی مشغول تحصیل و فراشی مدرسه بودم. برای افتتاحیه مدرسه به‌عنوان نیروی خدماتی دعوت شده بودم، یک پاسبان برای کنترل ترددها‌ی مدرسه جلوی در بود که مانع ورود یک خانم محجبه شد و گفت: «یا برداشتن چادر یا برگشتن به خانه؛ شرط حضور در این مراسم این است که باید همه بی‌حجاب باشند.»آن خانم هم به خانه بازگشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پیگیر شدیم تا از او تقدیر کنیم اما متأسفانه پیدایش نکردیم.»

مدرسه  آیت‌الله فومنی برای دختران محجبه

 بعد از دستور کشف حجاب رضاخانی و محدودیت دختران محجبه برای ورود به مراکز آموزشی، ۲مدرسه در شهر تهران برای تحصیل دختران با چادر و روسری ساخته شد. نخست مدرسه دوشیزگان حوالی میدان منیریه که به همت عباسعلی اسلامی راه‌اندازی شد و مدتی بعد آیت‌الله جواد فومنی حائری نیز یک مدرسه و مسجد در خیابان خراسان ساخت تا دختران بتوانند با چادر و روسری در این مدرسه ادامه تحصیل دهند. مرحوم آیت‌الله فومنی با این طرز تفکر که متدینین، باید از راه فرهنگ و تاسیس دبستان‌ها و دبیرستان‌ها و حتی دانشکده‌ها، فرزندان خود را از چنگال بدآموزی‌های دیگران نجات داده و مستقلا در آموزش و پرورش نوباوگان خود دخالت داشته باشند، حدود سال۱۳۲۶هـ . ش در زمانی که به‌دنبال سیاست‌های آموزشی رژیم، فقط دبستان‌های دولتی با شیوه و برنامه‌های ضد‌دینی و غربی وجود داشت، اقدام به تاسیس دبستان ‌ دخترانه کرد و با همکاری همسر گرامی خود که مسئولیت مدرسه را به دوش گرفته بود، توانست هزاران دختر و مادر مسلمان و با فضیلت تحویل جامعه دهد.

مخالفت مراجع و پهلوانان

«علی اربابی» از نوادگان پهلوان بنام شهر ری «حسین اربابی» از دیگر میزبانان تور گردشگری در موزه آستان مقدس حضرت عبدالعظیم است، او با مرور خاطرات آن روزها می‌گوید «با اعلام رسمی قانون کشف حجاب، علما مخالفتشان را اعلام کردند. یکی از معروف‌ترین آنها «آیت‌الله محمد تقی بافقی» بود که به تهران آمد و به شهر ری تبعید شد. درکنار روحانیون، پهلوانان هم پرچم حمایت و محافظت از زنان را به‌دست گرفتند. «آسید حسن رزار»، «محمد صادق بلور فروشان» و پدربزرگم «حسین اربابی» در شهر ری به مخالفت با این قانون برخاستند. آنها با مشاهده مزاحمت مأموران با پاسبان‌ها درگیر می‌شدند. نظمیه چی‌ها بدون تذکر چادر را از سر زنان می‌کشیدند اما اگر پهلوان و معتمد مورد اعتماد محله را می‌شناختند زنان را رها می‌کردند.»




 

این خبر را به اشتراک بگذارید