عیسی محمدی- روزنامهنگار
از نکتههای بسیار مهم حوزه اخلاق، آن است که ابتدا فضیلتها را بشناسید و سپس درک کنید که هر فضیلتی را به نسبت موقعیت و زمان استفادهاش، چطور خرج کنید. ما میدانیم که بخشندگی یک فضیلت انسانی است. اما اینکه چگونه و چه وقت و به چه میزان باید این فضیلت را اجرایی کنیم، خودش نیاز به دانشی دارد که شاید فقدان همین دانش، باعث شود تا دچار مشکل شویم. یا بحث عصبانیت را داشته باشید؛ که تقریبا همه ما میدانیم که یک رذیلت است. اما اگر رذیلت است، پس چرا ما عصبانی میشویم و چرا چنین چیزی در ذات و طبیعت ما قرار داده شده؟ اگر چنین چیزی در طبیعت ما قرار داده شده، پس باید جنبه مصرفی هم داشته باشد. اینجاست که به چنین نتیجهای میرسیم که عصبانیت در اوقاتی خاص که مالی، جانی، انسانی و ناموسی در معرض خطر قرار میگیرد، باید ظهور و بروز پیدا کند. اما اینکه عصبانیت کجا ظهور و بروز پیدا کند یا نکند، نیاز به دانش و نوعی حکمت دارد که کمکم در ما انسانها ایجاد میشود. به واقع یکی از مهمترین نکتههای اخلاق نیز همین نکته است؛ اینکه فضیلتها و رذیلتها را به خوبی مطالعه کنیم تا درک کنیم جایگاه استفاده از هر کدام کجا، چگونه و در چه سطح و اندازهای است.
حالا اینها را گفتیم که چه بشود؟ میخواهیم در ماجرای یک سبک زندگی سالم ایرانیاسلامی، به این سؤال جواب بدهیم که بالاخره ما باید قناعت داشته باشیم یا جاهطلبی و توسعهطلبی؟! شاید این سؤال برای خیلیها مطرح شده باشد. معمولا میبینیم که در سبک زندگی اسلامی و دینی، اهمیت زیادی به قناعت و کم مصرف بودن داده میشود. خیلیها هم در ابتدای امر دچار این مشکل میشوند که بله، اگر قناعت و کممصرف بودن چنین است، پس ما با چه روحیه و ذهنیتی، تلاش کنیم؟ نکته جالبتر اینجاست که حدیث داریم که هیچ بندهای نزد خدا، مغبوضتر از بنده تنبل و بیمصرف نیست که صبح تا شب و شب تا صبح را فقط به خواب و استراحت و تنبلی میگذراند و نه شبانگاهان بیدار میشود که ذکری بگوید و نمازی بهجا بیاورد، نه در طول روز برای معاش حلال خانوادهاش تلاش جدی میکند. خب، اینها را چطور باید با هم جمع کنیم؟
این در واقع عصاره اخلاقیات است؛ اینکه چطور تضادهای ظاهری اخلاقی در حوزه رذیلتها و فضیلتها را با هم جمع کنیم. چرا که میدانیم آدمی همیشه نمیتواند درگیر یک فضیلت یا گریزان از یک رذیلت باشد و طبیعی است که باید رویکرد متفاوتی به این موارد نیز داشته باشد. حقیقت امر این است که در حوزه قناعت، تلاش و جاهطلبی، ما با 2 حوزه روبهرو هستیم؛ حوزه اول مصرفگرایی و حوزه دوم تولیدگرایی است.
در حوزه مصرفگرایی، شما مدام دنبال بهدست آوردن چیزهای بهتری هستید که مصرفشان کنید. مدام دنبال ماشین بهتر هستید، درحالیکه میدانید ماشین قبلیتان کارتان را راه میاندازد و خوب است. مدام دنبال خانه بهتر هستید، درحالیکه میدانید خانه قبلی کفایت میکند. در واقع همه بحث ما همین بحث «کفایت» است. وقتی که چیزی کفایت میکند ولی شما باز هم حرص بیشتر و بهتر بودن و داشتن در آن حوزه را دارید، این میشود مصرفگرایی و تبدیل به یک رذیلت اخلاقی میشود. به واقع چیزی است که روان و روح شما را حسابی به هم میریزد. گاهی شما حتی پول خوبی هم دارید، ولی صلاح نمیدانید که بیشتر از حد کفایت، چیزی بخرید و وسیله و خانهای را تهیه کنید. چرا باید تهیه کنید؟ اینجاست که میتوانیم به یک نسبت معنادار در هماهنگی قناعت، تلاش، جاهطلبی و توسعهطلبی برسیم.
یکی از کارآفرینان مطرح کرهجنوبی، عادت داشت که موقع پروازهای کاری، در بخش اکونومیک یا اقتصادی هواپیما بنشیند که متعلق به کارگران و اقشاری با درآمد کم بود. او البته پول زیادی داشت، اما ترجیح میداد در این صندلیها و این بخش از هواپیما بنشیند. چرا؟ خودش میگفت برای اینکه عادت به یک سبک زندگی لاکچری و باکلاس پیدا نکند. او اشاره میکرد که اگر سطح زندگیتان پایینتر از سطح درآمد و اقتصادیتان باشد، همیشه احساس آرامش خواهید داشت. اگر چنین است، پس برعکس آن هم درست باید باشد؛ اگر سطح زندگیتان را بالاتر از سطح درآمد خودتان تعریف کنید، مدام دنبال اقساط، اضافهکاری و... خواهید بود.اگر این حرفهایی که میزنیم درست باشد، پس جایگاه توسعهطلبی و جاهطلبی کجا میتواند تعریف شود؟ این جایگاه در عرصه تولیدگرایی میتواند تعریف شود. به واقع شما در عرصه اجتماعی و اقتصادی، باید به سطحی از رقابت پایبند باشید تا بتوانید پیش بروید. اگر به این سطح از رقابت و کیفیت پایبند نباشید، دیگران به راحتی شما را پشت سر میگذارند و شما بهعنوان یک فرد و جامعه بهعنوان یک ملت، کمکم از چرخه توسعه خارج میشود. وقتی از چرخه توسعه خارج شوید، در نتیجه این دیگران خواهند بود که برای شما تصمیمگیری میکنند.اجازه بدهیم در پایان کار، چیزی را که گفتیم خلاصه کنیم: فضیلتهای اخلاقی را باید با نوعی تیزهوشی، متناسبسازی کنیم تا بدانیم در چه زمانی و مکانی و با چه سطحی از آنها سود ببریم. مثلا قناعت و جاهطلبی را باید در جای درستشان مورد استفاده قرار دهیم؛ اولی در عرصه مصرفگرایی تعریف میشود و دومی در عرصه تولیدگرایی، توسعه اجتماعی و اقتصادی. اینجاست که قناعت میشود گنجی بیپایان و در عین حال روحیه تهاجمی و پیشرفت خود را از دست نخواهید داد؛ چنین است که اخلاق، کاملا کاربردی میشود.
یکشنبه 11 دی 1401
کد مطلب :
181547
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/lORG5
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved