پایانی بر 8 ماه فتنه انگیزی در ایران
پرونده سیاسی همشهری در آستانه سالگرد« حماسه 9 دی» و بررسی ویژگیهای 9 دیهای 1401
انقلاب رنگی یا مخملی؛ ترجمهای تازه از براندازی بدون خشونت است که در اواخر قرن بیستم وارد ادبیات سیاسی شد؛ موضوعی که خیلی زود برخی کشورهای حوزه بالکان و اتحاد جماهیر شوروی سابق را که هر کدامشان کشور جدیدی را تشکیل داده بودند، درگیر خود کرد و رهبران سیاسی این کشورهای عمدتا مخالف غرب را به زیر کشیدند و حامیان غرب با چنین انقلابهایی بر سر کار آمدند. انقلاب میخک در پرتغال، انقلاب 6هفتهای در چکسلواکی، انقلاب پنجم اکتبر در صربستان، انقلاب گلسرخ در گرجستان، انقلاب نارنجی در اوکراین و انقلاب گل لاله در قرقیزستان ازجمله انقلابهای مخملی و رنگی در این قرن و ابتدای قرن21 بود. تجربهای که دنیای غرب از به راه انداختن انقلابهای رنگی در این کشورها بهدست آورده بود، بسیار ارزشمند بود، اما غرب دشمنانی داشت که باید آنها را با استفاده از همین حربه از میدان بهدر میکرد؛ بدون اینکه بخواهد هزینهای سنگین مانند جنگ سخت را بپردازد؛ هزینهای که یکبار آن را در جریان جنگ تحمیلی پرداخته بود، اما از آن عایدی بهدست نیاورده بود. با آزمایش موفقیت انقلابهای رنگی در کشورهای غیرهمسو با غرب، حالا نوبت آن بود که جمهوری اسلامی ایران بهعنوان مهمترین دشمن سیاستهای تمامیتخواه غرب در منطقه، با چنین انقلابی مهار شود. پروژهای که غرب برای اجرای طراحی رنگی خود در ایران آن را در دستور کار قرار داد از انتخابات شروع شد؛ انتخابات پرماجرای سال88.
رنگبندی انتخابات برای یک مشابهسازی
هنوز انتخابات رسما وارد مرحله تبلیغاتی خود نشده بود که ناگهان ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداهای ریاستجمهوری که بخت خود را برای رسیدن به صندلی ریاستجمهوری بالا میدید، در شهر مشهد برای خود نماد انتخاباتی تعریف کرد؛ اقدامی که تا قبل از آن از سوی هیچیک از کاندیداهای ریاستجمهوری در دورههای گذشته سابقه نداشت. این کاندیدا، رنگ سبز را نماد ستاد خود معرفی و از طرفدارانش خواست با استفاده از نمادهایی با این رنگ، همراهی و همکاری خود را با ستاد انتخاباتی این کاندیدا اعلام کنند؛ رفتاری که آغازی مشخص برای عملیاتی کردن پروژه انقلاب رنگی در ایران بود. این امید بهقدری بالا بود که هنوز تنور انتخابات گرم نشده بسیاری از رسانههای بیگانه با جانبداری علنی از یک کاندیدای انتخابات در جمهوری اسلامی برای او فرش قرمز پهن کرده و زمزمه ریاستجمهوریاش را با کلیدواژه «یار امام در مقابل یاور رهبر» در گوش مردم میخواندند.
پیروز هم اگر نشویم حتما تقلب شده
گرچه تلاشهای بسیاری در شهرهای بزرگ برای بیشمار نشان دادن تعداد طرفداران کاندیدای «سبز» انجام میشد، اما شواهد و قرائن نشان میداد کاندیدای جنبش سبز اقبالی نزد عامه مردم ندارد. در روزهای پایانی خرداد سال88، انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری برگزار شد. یک روز قبل از برگزاری انتخابات، کاندیدای سبز در گفتوگو با مجله آمریکایی «Time» خود را پیروز انتخابات معرفی کرد. خط پیروز نشان دادن خود در انتخابات، اما محدود به این ادعا نشد. روز بعد این فرد درحالیکه هنوز روند شمارش آرا ادامه داشت، در جمع خبرنگاران اعلام کرد که او با اختلاف بالایی با رقبایش رئیسجمهور ایران شده است. این رفتار نشان از آن داشت که جریان سبز فهمیده بود که رأی لازم را برای رسیدن به پاستور بهدست نیاورده است. این را میشد از اظهارات همسر یکی از بزرگان حامی این کاندیدا فهمید. همسر این چهره بانفوذ گفته بود: «امیدوارم تقلبی صورت نگیرد که اگر این اتفاق بیفتد، من در پل صراط از آن نخواهم گذشت. اگر تقلب نشود، فلان کاندیدا حتما رئیسجمهور میشود.» به کارگیری کلیدواژه تقلب، از اینجا آغاز میشود و سوخت جریان اغتشاش در روزها و ماههای بعد را با این ادعا تامین میکند.
آغاز نرم کودتای رنگی
با اعلام نتایج انتخابات، 2کاندیدا از 4کاندیدای انتخابات به فرد پیروز تبریک میگویند و به آرای مردم احترام میگذارند، اما در این میان، 2کاندیدایی که یکی از آنها آرایش کمتر از تعداد آرای باطله نیز هست مدعی میشوند که در انتخابات تقلب شده است. عصر همان روز، کاندیدای سبز با اعتقاد به تقلب در انتخابات در بیانیهای مدعی میشود که تسلیم آنچه بهگفته او «صحنه آرایی خطرناک» است، نمیشود. بلافاصله پس از انتشار این بیانیه، گویا همهچیز از قبل آماده بود و عدهای با حضور در مرکز تهران دست به آشوب با نام رمز «تقلب» در انتخابات زدند. عدهای از آشوبطلبان با استفاده از فضای ایجاد شده به پایگاه بسیج مقداد حمله کردند. در این درگیری 7نفر کشته شدند. رهبر معظم انقلاب با هوشمندی، درحالیکه هنوز صحت انتخابات از سوی شورای نگهبان تأیید نشده بود، این فرصت را به نمایندگان ستادهای انتخاباتی میدهند تا نظراتشان را درباره انتخابات بدون هیچ ملاحظهای بیان کنند. نمایندگان برخی کاندیداها از ضرورت تجدید انتخابات و باطل شدن آن و برخی دیگر از لزوم بازشماری آرای صندوقهای رأی میگویند و بر آن تأکید دارند. رهبر انقلاب اجازه بازشماری تعدادی از صندوقها را به شکل تصادفی میدهند تا معترضان شبهاتشان برطرف شود؛ اقدامی که بهانه را از دست نمایندگان کاندیداهای مدعی تقلب در انتخابات میگیرد. 3روز بعد از حوادث بیستوپنجم خرداد، طرفداران جریان سبز در گرامیداشت آنچه آن را کشتهشدگان «جنبش سبز» میخوانند در میدان امامخمینی(ره) تجمع غیرقانونی برگزار و بر ادعای تقلب در انتخابات اصرار میکنند. همه نشانهها از آغاز نرم کودتای رنگی خبر میدهد. رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه 29خرداد نسبت به ادامه اعتراضهای غیرقانونی و اردوکشیهای خیابانی هشدار میدهند.
اغتشاش به هر قیمت و با مشارکت همه
گرچه رهبر انقلاب بر پیگیری موضوع اعتراضات و رفع شبهات از مجاری قانونی تأکید میکنند و حتی با درخواست تمدید بررسی اعتراضات کاندیداها برای 5روز موافقت میکنند و نمایندگان کاندیداها برای نخستینبار در تاریخ انتخابات جمهوری اسلامی تعداد تفکیک شده آرای نامزد خود را در هر «صندوق رأی» دریافت میکنند، اما 2کاندیدای خاص نیتی دیگر را در اعتراضها دنبال میکنند. درست در چنین ایامی، ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداهای معترض با دستور قضایی بازرسی و مشخص میشود در این ستاد انتخاباتی لوحهای فشرده با محتوای جعلی درباره انتخابات تولید شده است تا با انتشار وسیع میان مردم، افکارعمومی را آماده درگیری و اغتشاش کنند. فرزندان برخی چهرههای سیاسی نیز هنگام پولپاشی میان اغتشاشگران بازداشت میشوند.
در ادامه این روند، وابستگان به برخی سفارتخانههای خارجی نیز ارتباط غیرمتعارفی با برخی عناصر آشوبگر در تهران برقرار میکنند که این رفتارها دور از چشم نیروهای نظارتی نیست و به این دلیل، دبیر دوم سفارت انگلستان بهدلیل رفتارهای غیردیپلماتیک خود از ایران اخراج میشود. با چنین اتفاقی این پیام به سفارتخانههای غربی در تهران داده میشود که رفتارها و حرکات آنان دور از چشم نهادهای مسئول در ایران نیست.
اما پیادهنظام اغتشاش محدود به برخی فریبخوردگان داخلی و مزدبگیرها نبود. موفق الربیعی، مشاور امنیت ملی وقت عراق در آن ایام به روزنامه الحیات گفته بود رد پای عناصر گروهک منافقین را در اغتشاشات اخیر ایران میبیند: «اطلاعات ما نشان میدهد گروههای بسیار کوچک و کمتعداد که در میان آنان عناصر گروهک منافقین هم بودند، به راهپیماییهای اعتراضآمیز به نتایج انتخابات ایران نفوذ کردهاند که همانها آشوب و اغتشاش را در راهپیماییها ایجاد کرده و آن را افزایش دادهاند.»
عاشورای88؛ روز واقعه
اعتراضات به دیماه رسید و طرفداران اندک کاندیدای جنبش سبز هنوز هم دست به آشوب و اغتشاش میزدند. روز ششم دیماه88 اتفاق بزرگی رخ داد که سرنوشت 8ماه آشوبگری و اغتشاش را مشخص کرد. ماجرا از شب قبل از عاشورای88 شروع شد. رسانههای صهیونیستی و همچنین بیبیسی فارسی با پخش برنامههای ویژه، بولتنسازی و سایر شگردهای رسانهای درصدد بودند تا اوضاع داخل کشور را در آستانه عاشورای حسینی ملتهب نشان دهند.
سایت جرس، ارگان رسانهای اتاق فکر لندننشین اغتشاشات، در روزهای منتهی به عاشورا نمادهای شیطانپرستی و فراماسونری را در پوسترهایی به چاپ رساند و آنها را با شعائر اسلامی و محرم درآمیخت. حتی کار به جایی رسید که علیرضا نوریزاده از عناصر سلطنتطلب در گفتوگو با تلویزیون العربیه گفت که روز عاشورا شعارهای بسیار جدیدی از داخل ایران خواهیم شنید. از ساعات اولیه جمعه 6دیماه88 درحالیکه اکثر مردم تهران به عزاداری در مساجد و تکایا مشغول بودند، آشوبگران ابتدا در خیابان آزادی تجمع کردند و سپس به طرف میدان انقلاب، میدان ولیعصر(عج) و چهارراه کالج رفتند و شعارهایی تند و ساختارشکنانه سر دادند؛ شعارهای این جریان دیگر کمتر موضوعیتی با انتخابات داشت و کاملا نظام و کلیت آن را هدف گرفته بود. آشوبگران در عاشورای88 برای حرمتشکنی از هیچ حرکت شنیعی چشمپوشی نکردند؛ بهگونهای که افراد با ظاهر مذهبی را عریان کرده و در ظهر عاشورا هلهله و شادی کردند. هنجارشکنان در ظهر عاشورا درحالیکه عزاداران یکی از هیئتهای مذهبی در حوالی خیابان جمهوری به تأسی از مولای مظلومشان در حال اقامه نماز ظهر عاشورا بودند، آنان را سنگباران کردند و به تخریب نمادهای مذهبی و آتش زدن ایستگاههای صلواتی که مزین به آیههای قرآن، ادعیه و احادیث بودپرداختند.
مکث
این کار خداست
چنین اتفاق ساختارشکنانهای باعث شد مردم به این رفتار اعتراض کنند. 3روز پس از اتفاقات ظهر عاشورای88، در 9دی جمعیتی علیه فتنهگران راهپیمایی کردند. گرچه این راهپیمایی در روز چهارشنبه برگزار شد، اما برخی ناظران و تحلیلگران سیاسی تعداد جمعیت حاضر در تهران را بالغ بر 5میلیون نفر برآورد کردند. جمعیت پرشور شعاردهنده تا حدی بود که از نخستین ساعات بعدازظهر ۹دی۸۸ مسیرهای منتهی به میدان انقلاب همچنین خود میدان انقلاب مملو از جمعیت شده بود و تردد راهپیمایان را به سختی میسر میساخت. میلیونها عاشق اباعبدالله الحسین(ع) با تجمع در مسیرهای اعلامشده و خیابانهای منتهی به مسیرها ضمن تجدید پیمان با رهبر انقلاب، مرگ فتنهگران و بدخواهان نظام و همچنین بصیرت برای خواص را فریاد زدند. با پایان یافتن راهپیمایی، خبری از حضور اغتشاشگران در خیابانها نبود. زندگی بعد از 8ماه در کشور روال عادی بهخود گرفت و طومار آنهایی که هزاران امید برای اجرای کودتای رنگین خود را در ایران داشتند، بر باد داد. بعد از آن حماسه عظیم، رهبر انقلاب در دیدار با مردم قم در سالگرد قیام 19دی ماه، گفتند: «مطمئن باشید که روز نهم دی امسال هم در تاریخ ماند؛ این هم یک روز متمایزی شد. شاید به یک معنا بشود گفت که در شرایط کنونی - که شرایط غبارآلودگی فضاست - این حرکت مردم اهمیت مضاعفی داشت؛ کار بزرگی بود. هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر میکند، دست خدای متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن علی (ع) را میبیند. این کارها کارهایی نیست که با اراده امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست؛ این دست قدرت الهی است؛ همانطور که امام در یک موقعیت حساسی - که من بارها این را نقل کردهام - به بنده فرمودند: من در تمام این مدت، دست قدرت الهی را در پشت این قضایا دیدم.»
چکیده
مهمترین نماز جمعه تاریخ انقلاب
دانشگاه تهران یک روز تاریخی دیگر را برای همیشه به نام خود ثبت کرد و آن هم برپایی عظیمترین نمازجمعه تاریخ جمهوری اسلامی، به امامت رهبر معظم انقلاب بود. ایشان در خطبههای نمازجمعه با طرح مسائل مختلفی ازجمله حوادث بعد انتخابات، تأکید بر رسیدگی قانونی به اعتراض معترضان توسط شورای نگهبان، نقاطقوت و ضعف مناظرات تلویزیونی قبل انتخابات، اشتباه در نام بردن افراد در مناظرهها، تفاوت نظرهای بین مسئولان ارشد نظام، نزدیکی نظر رئیسجمهور نسبت به هاشمیرفسنجانی به ایشان، عدم امکان وقوع انقلاب مخملی در جمهوری اسلامی، تأکید بر رقابت درون نظام هر 4نامزد انتخابات، باج ندادن به قانونشکنان، ضرورت پرهیز از اردوکشیهای خیابانی، رسوایی سران جنایتکار آمریکا و انگلیس در جهان و... بهطور مفصل با مردم صحبت کردند.
پیگیری مطالبات از مسیر قانون
غلامعلی حدادعادل 27خردادسال88 گفت: «اگر بازنده انتخابات بخواهد که انتخابات ابطال شود و دفعه بعد هم که انتخابات برگزار شد، بازنده آن هم بگوید که انتخابات باید باطل شود، آن وقت دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. باید به آقای موسوی بگوییم که بالاخره کشور قانون دارد؛ این همان قانونی است که برحسب آن در انتخابات ثبتنام کردید، برای رأیگیری و شمارش آرا هم قانون وجود دارد. شما همانگونه که از اول وارد کوچه قانون شدید باید ادامه بدهید و مشکلات و اعتراضات را هم از طریق قانونی حل کنید.»
واقعیت یک ادعا
اغتشاشات در کشور کلید خورده بود و در این میان، یکی از نزدیکان جریان کاندیدای سبز از واقعیتی پرده برمیدارد که کمتر کسی در جبهه سبز مایل به بیان آن بود. سیدامیرحسین مهدوی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب و سردبیر روزنامه اندیشهنو در یک نشست خبری اعتراف میکند که کاندیدای مورد حمایت این جریان با استناد به جعلیات، خود را پیروز انتخابات دانسته است: «پیش از انتخابات با ارائه برخی نظرسنجیهای جعلی به کاندیدای سبز، او را درخصوص پیروزی قطعیاش در انتخابات به توهم انداخته بودند.» این اظهارات نشاندهنده آن بود که اغتشاشاتی که قرار بود پایان آن با سرنگونی جمهوری اسلامی همراه باشد، مبنایی براساس دروغ و توهم داشته است.