• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
دو شنبه 7 خرداد 1397
کد مطلب : 18057
+
-

آیا تنبیه بدنی روش کارکردپذیر تربیت کودکان در تاریخ بوده است

حبس‌خانه تاریک مدرسه‌های نوین قاجار

کتک‌زدن و تنبیه ‌بدنی، بخشی از روش تربیت کودکان در زیست روزمره مردم در تاریخ ایران به شمار می‌آمده است. بررسی منابع تاریخ‌نگاری در گستره تاریخی‌ـ‌اجتماعی نشان می‌دهد که این روش، نه همچون پدیده‌ای غیرطبیعی، که در جایگاه یک اصل پذیرفته‌شده و عادی در شیوه تربیتی، آموزشی و پرورشی کودکان در خانواده و جامعه، مطرح بوده و خاطره‌های بسیاری در این‌باره در منابع تاریخی به‌ویژه خاطره‌نگاری‌ها، روایت شده است. این پدیده، به‌ویژه در گستره آموزش، رواجی بسیار داشته و همچون ابزاری برای اطاعت‌پذیری کودکان به شمار می‌آمده است. بخشی از سازوکار آموزشی و پرورشی مکتبخانه‌ها در تاریخ ایران بر پایه کتک و تنبیه بدنی بوده و باوری رایج در این باره وجود داشته است. جعفر شهری ـ تاریخ‌نگار فرهنگ و زیست روزمره مردم در تهران روزگار قاجار و پهلوی اول ـ در کتاب پربرگ «طهران قدیم» به تصنیف‌هایی اشاره می‌کند که «هر شاگرد مدرسه‌ای» درباره کتک‌زدن معلمان و ناظمان برمی‌ساخته و از بر می‌کرده است.این پدیده با برچیده‌شدن مکتبخانه‌ها و پیدایش مدرسه‌های نوین از میانه‌های روزگار قاجار، نه‌تنها به تاریخ نپیوست که سازوکار و چهره‌ای نو یافت. اگر تنبیه مکتبخانه‌ها به ترکه‌زدن محدود می‌شد، بیشتر مدرسه‌های نو، مکانی ویژه تنبیه داشتند که برای کودکان، هول‌انگیز بود.

جعفر شهری روایتی جذاب در این‌باره دارد. او نه‌تنها تنبیه و کتک را به مکتبخانه‌های قدیم منحصر نمی‌داند، بر آن است که پیدایش مدرسه‌های نوین نیز نتوانست به این شیوه تربیتی پایان بخشد؛ «چوب و فلک و تنبیه و توبیخ، جزء لاینفک تعلیم و تربیت بود که به هیچ صورت تعدیل و تعطیل نمی‌گرفت و با آنکه مدارس جدید با تمدن تازه و روش اروپایی شروع می‌نمود و اولیایشان توقعات‌شان کمتر می‌گردید اما توبیخ و تنبیهات‌شان به‌مراتب زیادتر می‌گشت.» آنگونه که او روایت کرده، اصلا یکی از ویژگی‌های ساختمانی که مدیران مدرسه‌های نوین می‌خریده‌اند یا اجاره می‌کرده‌اند، داشتن زیرزمینی تاریک برای حبس و شکنجه بوده است؛ مکانی که هراس دانش‌آموزان را برمی‌انگیخته؛ «داشتن زیرزمین تاریک جهت «حبس‌خانه» شرط اول اجاره منزل‌هایی که برای مدرسه می‌گرفتند می‌آمد و چه بچه‌هایی که از افتادن به آن زیرزمین‌ها که در آنها وسایل فراوان ارعاب و ترس نیز تعبیه شده بود دچار بیماری‌های غش و ترس و مانند آن می‌شدند و چه‌بسا شاگردان که از ضرب و شتم و ضربات سیلی و لگد و توسری و پس‌گردنی از چشم و گوش، نابینا و کر و از مغز و هوش عاری گردیده و چه بسیار که از صدمات چوب و فلک و پشت‌دستی و کف‌پایی و چوب روی ناخن و امثال آن ناقص می‌شدند.»

این تاریخ‌نگار البته تنبیه و کتک را گونه‌ای سازوکار ویژه و مناسب برای ساختار آموزشی و تربیتی در آن روزگار برمی‌شمرد و کارکردهایی برای آن روایت می‌کند؛ «شاید درباره تنبیه تا اندازه‌ای هم حق به جانبشان بود که هیچ‌چیز جز ترس، جان آدمی را مطیع و فرمانبردار نمی‌سازد و همین تادیب و تنبیه‌های مدرسه و بزرگ‌نمایاندن معلم و مدیر و ناظم و اولیای طفل در خانه بود که شاگرد را شایسته و بایسته نام محصل می‌نمود؛ با فواید بسیار دیگر ازجمله دل‌به‌کارآوردن خود محصل و آسودگی آموزگار و نظم کلاس و وجود انضباط و رعایت و مراقبت شاگرد بر افعال و حرکات خود در منزل و کوچه و بازار و انجام‌دادن وظایف و دقت در تکالیف فراوان مسائل دیگر که در شاگرد جز از طریق داشتن ترس و وحشت از معلم صورت نمی‌گرفت.»

این خبر را به اشتراک بگذارید