متروی آزادی، واگن زنان ندارد!
مهدی محمدصادقی*
هرچند برخی بلاگرهای مجازی با سادهانگاری معتقدند: «نسل نوجوان و جوان نسبت به گفتمان فرهنگی جامعه معترض هستند؛ بنابراین برای ختم غائله باید تغییر اصول فرهنگی را پذیرفت.» اما واقعیت مسئله بیانگر شکلگیری یک «نبرد تمدنی» در قامت شعار«زن، زندگی، آزادی» است.
یکی از اصول منطقی برای پیروی از هر جنبشی، شناخت زوایا و ابعاد پنهان آن نهضت است. زیرا افراد حول یک شعار و آرمان سیاسی مشترک قصد دارند، تحول یا تغییرات اجتماعی مدنظر خود را به سرانجام برسانند. در همین راستا، ضرورت دارد درباره اهداف آتی اعتراضات1401 و پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن، تبیینگری صورت بگیرد تا جوانان گروه هدف که از قضا بسیار هوشیار و آگاه هستند، با دیدگانی باز، هزینه فرصت مشارکت در آشوبهای کنونی را بسنجند.
از آنجا که بسیاری از نخبگان اجتماعی دغدغهمند، خانواده را مرز تمدنی ایران قلمداد میکنند، نگارنده این سطور نیز درنظر دارد، در این یادداشت به نبرد جبهه باطل علیه گفتمان خانواده بپردازد. در همین راستا، بهطور ویژه به مسئله نقض حریم خصوصی زنان بهعنوان محوریترین عضو خانواده، اشاره میشود. در ابتدا، لازم است اشاره شود که نگارنده هیچ ادعایی نسبت به رمزگشایی از این نبرد اجتماعی ندارد. زیرا این مهم، سالها پیش توسط «ویلیام گاردنر»، استاد دانشگاه استنفورد با نگارش کتاب 600صفحهای «جنگ علیه خانواده» محقق شدهاست. به رنگ و لعاب گفتمان مدعی آزادی زنان نگاه نکنید؛ در پس این وعدههای توخالی و پوچ، در کل جهان جنگی تمامعیار علیه زنان و خانواده شکل گرفته است. یک سوی این پیکار، گفتمان خانوادهمحور اسلامی که حافظ کرامت زنان ایرانی است و طرف مقابل، جبههای باطل و مکار، که خیال خام کالامحوری و برهنگی زنان ایرانی را تئوریزه میکند. در این بین، هرچه از برکات حاکمیت فعلی ایران برای ارتقای جایگاه اجتماعی زنان صحبت شود، نمیتواند عظمت گفتمان و خدمات ارزنده این حکومتاسلامی به بانوان را به تصویر بکشد.
البته ممکن است به دلیل هجمه تمامقد جریان فمینیسم علیه اصالت خانواده، برای برخی از زنان ایرانی، این گزارهها کلیشهای بهنظر برسند اما در این مورد اجازه بدهید کمی صاف و پوستکنده با زنان میهنمان، گفتوگوکنم. در حکومت غیردینی ورود آقایان به آرایشگاه زنانه، ممنوع نیست! در دهه چهارم انقلاباسلامی، زن و دختر ایرانی مختار است با توجه به روحیات و سلایقاش، سبک زندگی مشارکتکننده در جامعه و مدیر خانهبودن را انتخاب کند. دختر ایرانی طی این سالها پابهپای پسران، بلکه پیشرو جامعه، تمامی قلههای علمی را پیموده است. در این مسیر، حاکمیت اسلامی برای تامین امنیت زنان سرزمین، با عبرت از سرنوشت زنان در دوران عریان پهلوی و نگاه ابزاری به زنان در جوامع دیگر، قانون پوشش را به اجرا گذاشت. برای حفظ این مهم نیز طی سالهای متمادی آرمانها، قربانی کرد. اگر مصداقیتر به مسئله نگاه شود تمایز 2گفتمان اسلامی و سکولار درخصوص مسئله «حریم خصوصی زنان» روشن میشود.
در دوران حکومتاسلامی، حفظ حریم خصوصی زن بر جان مردان اولویت دارد. در این شرایط حاکمیت حاضر است برترین جوانانش از دمشق تا تهران برای امنیت زنان و دخترانش شهید شوند؛ تا احدی بهخود جرأت ندهد به زنان ایرانی تعرض کند. دختر و زن ایرانی با امنیت کامل برای رفتن به محل تحصیل یا اشتغال، از وسایل حملونقل عمومی نظیر مترو استفاده میکند. در جامعهاسلامی است که حکومت با اختصاص واگن ویژه بانوان، حامی زنی میشود که قصد دارد آزادانه در اجتماع زندگی کند. متروی حکومت سکولار که اغواگرانه شعار «زن، زندگی، آزادی» میدهد؛ واگن زنان ندارد. اساسا گفتمان باطل در پس ادعای آزادی زن، به دنبال برهنگی و تحجر دوران پهلوی است. شک نکنید در حکومت غیردینی که طاغوت حاکم میشود؛ دیگر ورود آقایان به آرایشگاه زنانه، ممنوع نیست. تمامی استخرها مختلط میشود و هیچ سانس بانوانی وجود ندارد. پناه به خدا، چقدر وحشتناک.
در دوران طاغوت، «بزرگآقاها» تعیینمیکنند، دختران رعیت با چهکسی ازدواج کنند! البته شاید این گزارههای آیندهپژوهانه، تقلیلگرایانه بهنظر برسد ولی فکرش را بکنید این روزها، برخی دختران و زنان وطن برای بهدست آوردن آزادی، پاکترین برادران خود را به قربانگاه بکشانند؛ آنوقت فردا اجبارا به بردگی گرفته شوند. امروز در دانشگاهها برای سرویس بهداشتی مختلط پایکوبی کنند و فردا برای نقض حریمخصوصیشان، اشک بریزند. اینک خواستار سلف مختلط باشند و سالهای آتی مجبور به ازدواج اجباری. بله اجباری، چون دیگر در دوران طاغوت ساختارهای سیاسی- اجتماعی تغییر میکند و اصالت خانواده از بین میرود. در این شرایط «بزرگآقاها» تعیینمیکنند، دختران رعیت با چهکسی ازدواج کنند و عاشق راهی قتلگاه میشود. بنابراین دود حکومت مدعی آزادی زنان، بیش از همه به چشم خود زنان میرود. طرح این گزارههای واپسگرایانه را برکوچکترین عضو جامعه مردان که هدفی جز آبادی میهن ندارد، ببخشید. هدف ترسیم تصویری واقعگرایانه برای به تامل واداشتن اندک دختران فریبخورده در حرم مقدس و شکوهمندمان ایراناسلامی است و بس.