در عمرم نقش خبرنگار را بازی نکرده بودم!
با پرویز فلاحیپور؛ بازیگری که این روزها با «بینشان» مهمان خانههای مردم است
سعیده مرادی
«پرویز فلاحیپور» چنددهه است که با فیلمها و سریالهای مختلف ازجمله شب دهم و مرد هزار چهره و دلنوازان مهمان خانه ایرانیها بوده است؛ بازیگری که با حضور در هر 3فصل شهرزاد، به چهرهای ماندگارتر و خاصتر در حافظه سینمایی مردم ما هم تبدیل شد. سریال بینشان تازهترین کار این بازیگر با تجربه بهحساب میآید که این روزها از تلویزیون درحال پخش است. به همین بهانه سراغ یاور سریال «پهلوانان نمیمیرند» و شهابالدین «بینشان» رفتیم و با او به گفتوگو نشستیم؛ بازیگری که برای ما از نقش خاص خود در این سریال میگوید و از این روزهایش.
به تازگی سریال «بینشان» از شبکه ۳سیما به روی آنتن رفته است که شما در آن نقش یک خبرنگار را بازی میکنید. برای بازی در نقش یک خبرنگار چقدر با این حرفه آشنایی داشتید؟
همانطور که اشاره کردید من در طول سالها فعالیت هنریام، نقش یک خبرنگار را بازی نکرده بودم. درخصوص حرفه خبرنگاری هم باید بگویم اگرچه من با خبرنگاران بسیاری در ارتباط هستم، اما با این حرفه آشنایی کافی نداشتم تا اینکه پیشنهاد بازی در سریال بینشان به من داده شد و من این نقش را پذیرفتم و تصمیم گرفتم این چالش را هم تجربه کنم.
با اینکه میگویید شناختی از حرفه خبرنگاری نداشتید اما این نقش را به خوبی ایفا کردید و تا حد زیادی هم توانستید مشکلاتی را که اغلب خبرنگاران با آن مواجه هستند به نمایش بگذارید. چطور این اتفاق افتاد؟
تلاش زیادی کردم تا این نقش را طوری بازی کنم که موردقبول مردم و مخاطبان سریال، بهویژه خبرنگاران قرار بگیرد. دوست داشتم مردم بدانند خبرنگارها چقدر زحمت میکشند و در این راه با چه مخاطراتی مواجه هستند. به همین دلیل در این زمینه با تعداد زیادی از دوستان خبرنگار صحبت کردم و مشورت گرفتم. همچنین مطالعاتی نیز در این زمینه داشتم تا بتوانم نقشم را به بهترین شکل ممکن ایفا کنم.
بازخورد مردم بهویژه خبرنگاران چطور بود و فکر میکنید سریال بینشان در جلبنظر مخاطبان موفق بوده است؟
هماکنون چند قسمت از این سریال پخش شده است و من طی این مدت در فضاهای مختلف نظرات خوبی از مردم و مخاطبان سریال دریافت کردهام. برخورد خبرنگاران هم بسیار خوب بوده و این موضوع حکایت از این دارد که هم من در ایفای نقش خودم موفق بودهام و هم سریال در جلب مخاطب موفق ظاهر شده است. فکر میکنم دلیل اینکه مخاطبان بسیاری این سریال را دنبال میکنند، نتیجه قصه خوب و جذاب آن است. بهنظر من عوامل مختلفی در شکلگیری یکسریال یا فیلم خوب تأثیرگذار است که یکی از مهمترین آنها فیلمنامه است و سریال «بی نشان» هم فیلمنامه خوبی دارد. نویسندگان این مجموعه زحمت بسیار زیادی کشیدهاند و قصه سریال واقعاً خوب از آب درآمده است. البته این بهمعنای نادیده گرفتن زحمت بقیه عوامل مجموعه نیست. کارگردانی این سریال نیز بسیار خوب و حرفهای است. بازی بازیگران هم قوی و تأثیرگذار بوده است.
بازی در این نقش چه سختیهایی داشت؟
خب بازی در این نقش سختیهای خاص خودش را داشت. من هم مانند دیگر دوستان بازیگر تلاش کردم که با نقش تغییر کنم. سعی کردم که در این سریال یک خبرنگار واقعی ایرانی را به تصویر بکشم. معتقدم تفاوتها همیشه در اجرا نمود پیدا میکند؛ مثلاً اگر به هرکسی بگویید نقش یک خبرنگار را بازی کند شاید بپذیرد، اما اغلب اجراها به سمت خبرنگاران و کارهای خارجی میرود. همانطور که خیلی از کارهای پلیسی ایرانی تقلیدی از کارهای خارجی و هالیوودی است. همچنین من در این سریال نقش خبرنگاری را بازی کردم که در کنار خبرنگار بودن، یک پدر هم هست؛ پدری که بچههایش بزرگ شدهاند و سن و سالی از او گذشته. به همین دلیل مجبور شدم تا وزنم را زیاد کنم و هنوز که هنوز است درگیر مشکلات مربوط به کاهش وزن هستم. همچنین این شخصیت در خانوادهای معتقد زندگی میکند. من باید طوری این نقش را بازی میکردم که یک انسان طبیعی را به تصویر بکشد. اگر نوع رفتار و بازی من از حد طبیعی خود خارج میشد، شاید بیشتر جنبه شعارگونه بهخود میگرفت. بنابراین تلاش کردم که شخصیت «شهابالدین» در سریال قبل از خبرنگاربودن، به یک انسان واقعی و عادی در جامعه نزدیک باشد و این واقعاً کار سختی بود.
همانطور که در صحبتهایتان اشاره کردید عوامل مختلفی در شکلگیری یک فیلم و سریال قوی و موفق دخیل هستند. بهنظر شما ضعف و فقدان کدام عامل باعث شده تا این روزها برخلاف سالهای گذشته کمتر شاهد تولیدات قوی و ماندگار باشیم؟
خب بهنظر من آنچه باعث شده تا امروزه شاهد ساخت فیلم و سریالهای ضعیف باشیم، در درجه اول بهدلیل فیلمنامههای ضعیفی است که توسط نویسندگان مبتدی و تازهکاری نوشته میشود که هنوز تجربه چندانی از نویسندگی ندارند. این ضعف و مشکل اصلی است که باعث شده تا دیگر چندان شاهد تولیدات خوبی نباشیم. جالب اینجاست که به این دسته از نویسندگان زیاد سفارش کار داده میشود! همین موضوع باعث شده تا فیلمنامهها، سطحی و دیالوگها ضعیف باشند. دیالوگ یک احوالپرسی ۵دقیقهای نیست، بنابراین باید هدفدار باشد. دیالوگ وظایفی را بر عهده دارد که پیشبرد قصه یکی از آنهاست. همچنین دیالوگ باید به فضای کار رنگ و جلوه بدهد اما در اغلب فیلمنامهها ما شاهد دیالوگهای مبتدی و ضعیف هستیم.
یعنی همه ضعفهای ما در فیلم و سریال به فیلمنامه برمیگردد؟
البته همه ضعفها به نویسندگی برنمیگردد. یک فیلمنامه خوب یک کارگردان هوشمند میخواهد که بتواند شخصیتها را به خوبی کنار هم چیده و قصه را به سرانجام برساند و در مجموع یک فیلم و اثر خوب تولید کند. در کنار یک نویسنده و کارگردان خوب هم باید بازیگرانی قرار داشته باشند که بتوانند نقش خودشان را قوی اجرا کنند. همچنین تولید یک اثر خوب نیازمند یک تهیهکننده خوب است که بتواند ابزار لازم برای آرامش گروه را فراهم کرده و شرایطی را مهیا کند که دیگر عوامل کار به بهترین شکل و با فکر و ذهن باز وظایف خودشان را انجام دهند. البته باید بگویم که در سینما و تلویزیون ایران با وجود همه کمبودهایی که وجود دارد و حس میشود، هنوز هم میتوان کارهای خوب و ماندگار ساخت. همانطور که «شب دهم» یا خیلی از کارهای خوب دیگر ساخته شد.
شما در کارهایتان تا چه حد به اصل خلاقیت پایبند هستید و در اصل به چهکسی بازیگر خلاق میگویند؟
تا آنجا که بتوانم سعی میکنم در کارم خلاق باشم. بازیگر خلاق بازیگری است که اجرای او دیگر تکرارشدنی نباشد و بعد از خواندن فیلمنامه خودش بتواند آن شخصیت را خلق کند. این قبیل بازیگران ممکن است کارهای دیگر بازیگران را هم نبینند و سعی کنند بعد از خواندن فیلمنامه با قدرت فکر و اندیشه و تخیل خودشان شخصیت موردنظر خودشان را بهوجود بیاورند.
بیشتر به چه نقشهایی علاقه دارید، مثبت یا منفی؟ بازی در کدامیک سختتر است؟
خب هم نقش مثبت و هم نقش منفی را دوست دارم. بهنظرم نقش مثبت سختیهای خود را دارد. بازیگر باید طوری نقش مثبت را بازی کند که شعارگونه نشود. شخصیتهای مثبت در کشور ما شخصیتهایی هستند که غیراز اخلاق، افکار و اعتقادات خاص خود را دارند. بنابراین باید این نوع نقشها را طوری بازی کرد که تمام اینها همسطح شوند. در نقش منفی اما دست بازیگر بازتر است و این سختیها کمتر وجود دارد.
با کدام کارگردانها دوست دارید همکاری داشته باشید اما تاکنون امکان و شرایطش مهیا و فراهم نشده است؟
خب من خیلی دوست دارم با کارگردانهایی مانند داوود میرباقری، اصغر فرهادی، داریوش مهرجویی و همچنین ناصر تقوایی همکاری داشته باشم. البته تاکنون با کارگردانهای بسیاری ازجمله عسگرپور و همایون اسدی همکاری داشتهام که در زمره کارگردانهای خوب قرار دارند.
برخی از سریالهایی که شما در دهههای گذشته بازی کردهاید، از برخی شبکههای تلویزیونی بازپخش میشود یا بازپخش شده است. خودتان هم هنوز تمایل به تماشای آن سریالها دارید و فکر میکنید دیدن آنها هنوز هم برای مخاطبان جذاب است؟
بله، تقریباً هر زمان که فرصت پیدا کنم این کارها را میبینم، اما نکته جالب این است که برخی سریالهایی که بازی کردهام و در حال بازپخش است درصد بینندههای آن نسبت به پخش اولیه بیشتر است.
اگر بخواهید توصیهای به علاقهمندان حرفه بازیگری داشته باشید چه حرف و سخنی برای آنها دارید؟
دختر من سالها پیش یعنی زمانی که تازه دیپلم گرفته بود خیلی به من اصرار میکرد که او را برای بازی در یک کار سفارش کنم، اما هیچ وقت این کار را انجام ندادم. بنابراین به تلاشاش ادامه داد و فوقلیسانساش را گرفت و بهطور آزاد در کلاسهای آقای اصغرپور و آقای سمندریان شرکت کرد. من همه تلاشم این بود که دخترم خودش راهش را پیدا کند. بنابراین توصیهای که به همه جوانان علاقهمند به این حرفه میتوانم داشته باشم این است که باید تلاش کرد و با تلاش و کوشش به هدف خود رسید.
فیلم یا سریالی در دست انجام دارید؟
خیر، فعلاً کاری در دست اجرا ندارم. البته چند پیشنهاد به دستم رسید اما کارهای خوبی نبودند و من هیچکدام را انتخاب نکردم.
اگر یک روز به شما بگویند دیگر بازی نکنید، سراغ چه حرفهای میروید؟
فکر میکنم این کار تخصص من است و کار دیگری بلد نیستم انجام دهم اما فکر میکنم در خانه بنشینم و نمایشنامه یا فیلمنامه بنویسم.