هراس غرب از «مثلث راهبردی» شرق
گسترش همکاریهای ایران، روسیه و چین حساسیت غربیها در زمینه شکلگیری یک ائتلاف ضدآمریکایی را برانگیخته است
راهبرد «نگاه به شرق» که با آغاز بهکار دولت سیزدهم در اولویت سیاستخارجی جمهوریاسلامی قرار گرفت، به مرحله ثمردهی رسیده و ناظران بینالمللی بر این اعتقادند که ایران، روسیه و چین در حال شکلدهی به یک ائتلاف راهبردی هستند؛ ائتلافی که نگرانی غربیها و بهویژه واشنگتن را بههمراه داشته است. بهگزارش همشهری، مثلث استراتژیک تهران – مسکو – پکن مدتی است که در کانون توجه محافل سیاسی غرب قرار گرفته و رسانههای اروپایی و آمریکایی در ماههای اخیر بارها با انتشار گزارشهایی، بر این موضوع تأکید کردهاند که ایران، روسیه و چین به آرامی در حال شکلدهی به یک ائتلاف ضدآمریکایی هستند.
شبکه خبری بلومبرگ در روزهای اخیر در گزارشی تحلیلی، ضمن اشاره به توسعه روزافزون همکاریهای این کشور طی ماههای اخیر در حوزههای مختلف، تأکید کرد که اکنون واشنگتن به هرکجا که نگاه میکند، درمییابد رقبای ژئوپلیتیکش در حال ایجاد اهداف مشترک هستند؛ «این کشورها اگرچه مانند واشنگتن، ائتلافهای نظامی رسمی ندارند، اما به آرامی در حال ایجاد اتحادی علیه آمریکا هستند که از برخی جهات آنها را خطرناکتر میکند.»
تشکیل یک مثلث راهبردی
این گزارش میافزاید که ایران، روسیه و چین بهگونهای که آمریکاییها معمولاً از این اصطلاح استفاده میکنند (ائتلاف نظامی تمامعیار) متحد نیستند، اما در سالهای اخیر مسکو و پکن بهدنبال روابط قویتر با ایران بودهاند؛ «ایران و روسیه در سال2015 در سوریه متحد بودند و برای نجات دولت بشار اسد، رئیسجمهور سوریه تلاش کردند و سیاست آمریکا را که بهدنبال برکناری او بود، مات کردند. فروش تسلیحات روسیه و چین مدتهاست که ارتش ایران را تقویت کردهاست. بهعلاوه روابط اقتصادی و دیپلماتیک به تهران کمک کرده تا تأثیر تحریمهای بینالمللی را کاهش دهد.»
همچنین در این گزارش تأکید شدهاست که «ایران و چین روابط دیرینه خود را از طریق یک توافقنامه مشارکت استراتژیک 25ساله که در سال2021 امضا شده، رسمیت بیشتری بخشیدهاند. همچنین روسها با برنامه ماهوارهای به ایران کمک و دسترسی ترجیحی به ذخایر غلات را برای این کشور فراهم میکنند. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالاتمتحده در اینباره گفت که این همگرایی روسیه و ایران چیزی است که کل جهان باید به آن بهعنوان یک تهدید عمیق نگاه کند.»
در این گزارش بهوضوح به نگرانیهای واشنگتن نسبت به اتحاد استراتژیک ایران، روسیه و چین اشاره شده و اینکه این سهکشور درحال بیرون راندن آمریکا از عمق راهبردی خود هستند؛ موضوعی که نویددهنده ایجاد نظم نوینی در ساختار نظام بینالملل است.
نگرانی غرب از تعامل تهران – مسکو
آنچه بیشاز همه نگرانی استراتژیستهای غربی و آمریکایی را بهدنبال داشته، همکاریهای روبه گسترش ایران، روسیه و چین در حوزههای متکثر است که در ماههای اخیر نمود ویژهای داشته و کارشناسان معتقدند این راهبرد به برگ برنده جمهوریاسلامی در جریان مذاکرات برجامی نیز تبدیل شده؛ چراکه اکنون طرفهای غربی به این درک روشن رسیدهاند که تهران همه تخممرغهای خود را در سبد آنها قرار نداده و در مسیر بیاثرسازی تحریمها گام برداشته است. همین چند روز قبل بود که وزیر امورخارجه در سفر به مسکو، با همتای روس خود دیدار و گفتوگو کرد و دوطرف به تشریح زمینههای متکثر همکاری میان خود پرداختند. همکاری در حل مسائل منطقه قفقاز و جلوگیری از مداخلات فرامنطقهای، همکاری تهران و مسکو در مذاکرات برجامی، توسعه مناسبات اقتصادی – تجاری در چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا و همکاریهای راهبردی در زمینه مبارزه فعال با تروریسم در خاورمیانه و خلیجفارس، ازجمله حوزههای همکاری مشترکی است که ایران و روسیه در ماههای اخیر گامهای قابلتوجهی برای تحقق اهداف مدنظر برداشتهاند.
علاوهبر اینها سند راهبردی همکاریهای 20ساله ایران و روسیه درحال طی کردن مراحل تصویب است؛ سندی که کارشناسان معتقدند میتواند ضمن افزایش سطح همکاریهای اقتصادی، نظامی، امنیتی میان 2کشور، به امنیت و ثبات حوزه قفقاز جنوبی و منطقه پرتنش غرب آسیا نیز کمک کند.
مکث
تعمیق روابط تهران - پکن
تعمیق روابط راهبردی تهران - مسکو در شرایطی است که ایران و چین نیز در ماههای اخیر گامهای قابلتوجهی را در مسیر توسعه مناسبات دوجانبه برداشتهاند؛ مناسباتی که سند جامع ۲۵ساله همکاریهای 2کشور نمود روشنی از آن محسوب میشود و روابط ایران و چین را وارد مرحله نوینی از همکاریهای همهجانبه کردهاست. این سند که از سالگذشته شکل اجرایی بهخود گرفت، با توجه به ظرفیتها و قابلیتهای 2کشور بهویژه در حوزههای اقتصادی، صنعتی، انرژی و علم و فناوری، همکاریهای راهبردی و همهجانبه ایران و چین را وارد مرحله نوینی کرده و چشمانداز نوینی پیشروی توسعه مناسبات دوجانبه گشودهاست. در این میان مقامهای ارشد 2کشور نیز در ماههای اخیر بارها بر عزم خود برای توسعه روابط راهبردی ایران و چین تأکید کردهاند؛ همین ماه قبل بود که روسایجمهور 2کشور در جریان یک گفتوگوی تلفنی از افزایش همکاریهای دوجانبه و چندجانبه اقتصادی در بستر ترتیبات منطقهای و فرامنطقهای، مانند سازمان همکاری شانگهای و گروه بریکس استقبال کردند.
رئیس انجمن دوستی ایران و چین در گفتوگو با همشهری تشریح کرد
چرا «نگاه به شرق»
رئیس انجمن دوستی ایران و چین با اشاره به گامهای مهم ایران، روسیه و چین در مسیر شکلدهی به یک ائتلاف راهبردی در سطح نظام بینالملل به همشهری گفت: ما بیش از 40سال است که غرب را آزمودهایم؛ آنها ثابت کردند که هیچگاه به دوستی برای ایران تبدیل نخواهند شد. در این سالها آمریکاییها امتحان خود را به بدترین شکل ممکن پس دادند و اروپاییها نیز ثابت کردند که استقلال سیاسی ندارند و تابعی از تصمیمگیریهای آمریکا و همچنین رژیم صهیونیستی هستند.
علاءالدین بروجردی با اشاره به سیاست خصمانه آمریکا و همچنین انگلیس در قبال ایران در دهههای اخیر، افزود: اکنون که از چهارمین دهه از عمر جمهوریاسلامی گذر کردهایم، برای همگان به اثبات رسیدهاست که اروپاییها، اگر نگوییم خصمانه، سیاست غیردوستانهای در مواجهه با کشورمان در پیش گرفتهاند؛ موضوعی که در پیش گرفتن راهبرد «نگاه به شرق» را ناگزیر کردهاست.
وی با اشاره به گوشهای از رفتارهای غیردوستانه برخی کشورهای اروپایی در قبال جمهوریاسلامی ادامه داد: از طراحی تحریمهای حقوقبشری گرفته تا باز گذاشتن افسار گروهک تروریستی منافقین در غرب، نشاندهنده رویکرد غیردوستانه اروپاییها در قبال ایران است. این درحالیاست که دست این گروهک به خون حدود 17هزار انسان بیگناه آلوده است و یک گروه تروریستی تمامعیار بهحساب میآید. بروجردی با بیان اینکه پیشینه غربیها در مواجهه با جمهوریاسلامی ایران بهخوبی گویای این است که اولویت بخشیدن به راهبرد «نگاه به شرق» بر چه اساسی طراحی شدهاست، گفت: با توجه به شرایطی که گفته شد، ایران حتما به فکر گسترش روابط با چین بود؛ کشوری که تاکنون در مواجهه با جمهوریاسلامی سوءنیت سیاسی نداشتهاست. روابط ایران و چین پساز پیروزی انقلاب اسلامی، همواره براساس یک رویه منطقی پیش رفته و 2کشور در روابط خود براساس احترام متقابل عمل کردهاند.
اصلاح یک اشتباه راهبردی
رئیس کمیسیون امنیتملی و سیاستخارجی در مجلس دهم گفت: روابط ایران و روسیه نیز در دهههای گذشته همواره روبهگسترش بودهاست. باید یادمان باشد زمانی که آلمانیها پروژه نیروگاه هستهای بوشهر را رها کردند، این روسها بودند که پروژه را دست گرفتند و تکمیل کردند و اکنون هم همکاریهای این حوزه ادامه دارد.
بروجردی ادامه داد: نکته مهم اینجاست که روابط با غرب و چین و روسیه را هرگز نباید در یک کفه ترازو قرار داد. چنین سنجشی یک اشتباه راهبردی محسوب میشود و حتما باید میان آنها تفاوت قائل شویم. این درس و تجربهای است که با گذشت بیشاز 4دهه از عمر جمهوریاسلامی آن را آموختهایم. وی با بیان اینکه در شرایط کنونی روسیه و چین بالقوه بهعنوان 2متحد راهبردی جمهوریاسلامی بهحساب میآیند، گفت: ما در حوزهها و عرصههای گوناگون میتوانیم شاهد گسترش همکاریها با چین و روسیه باشیم. گسترش مناسبات با این 2 کشور ثمرات بسیاری برای ما بههمراه خواهد داشت. بروجردی با بیان اینکه برخلاف اروپاییها، اکنون چین از بزرگترین ظرفیتهای اقتصادی برخوردار است، افزود: اگرچه فعلا چین در رده دوم اقتصاد جهان قرار دارد و جایگاه نخست متعلق به آمریکاست، اما شاهدیم که چین توانسته بخش اعظم فناوریهای نوین غرب را بهسوی خود جذب کند. امروز همه اذعان دارند که برندهای برتر دنیا در چین درحال فعالیت هستند. وی ادامه داد: چینیها از یکسو فناوری و قدرت اقتصادی دارند و ازسوی دیگر با ما مشکل سیاسی ندارند و زمینه مناسب برای همگرایی روزافزون فراهم است. آنها در حوزههایی مانند فناوریهای حملونقل، هوش مصنوعی و... جزو برترینهای دنیا هستند؛ موضوعی که گسترش مناسبات را ناگزیر کردهاست.
سرنوشت کشور را به برجام گره نزنیم
رئیس انجمن دوستی ایران و چین همچنین با بیان اینکه نباید سرنوشت کشور را با برجام گره زد، ادامه داد: همانگونه که در گذشته هم به اثبات رسید، امید بستن به برجام و تفاهم با غربیها انتظار بیهودهای است که سرانجام مطلوبی برای ما بههمراه نخواهد داشت.
بروجردی با بیان اینکه در گذشته چندبار حسننیت غربیها را آزمودهایم و دستاورد مثبتی نداشتهایم، افزود: در گذشته پساز امضای برجام شاهد بیمهری دولت به شرکتها و سرمایهگذاران چینی بودیم؛ با وجود اینکه چینیها شرایط مناسبی داشتند، اما مقامهای دولتی وقت آنها را بهنوعی کنار گذاشتند و بهسمت همکاری با شرکتهایی مانند «شل» و «توتال» رفتند که البته سرانجامی هم نداشت و نتیجه آن را دیدیم.
وی ادامه داد: نتیجه این گرایش به شرکتهای غربی این بود که شاهد بودیم با اندک تشری ازسوی دولت آمریکا، آنها کار را رها کردند و رفتند. این موضوع نشان میدهد اعتماد دوباره به آنها یک خطای راهبردی است که دیگر نباید تکرار شود.
بروجردی با تأکید بر اینکه آزموده را آزمودن خطاست، عنوان کرد: چه مذاکرات برجامی که اکنون در جریان است به نتیجه برسد و چه نرسد، انتخاب محوری ما باید گسترش همکاریهای راهبردی با کشورهایی مانند چین و روسیه باشد. باید درنظر داشته باشیم که در هر صورت «نگاه به شرق» باید انتخاب نخست جمهوریاسلامی در عرصه معادلات جهانی باشد.
پایان هژمونی آمریکایی
رئیس کمیسیون امنیتملی و سیاستخارجی در مجلس دهم با اشاره به جنبههای ضدآمریکایی موجود در ائتلاف راهبردی ایران، روسیه و چین تأکید کرد: در شرایط کنونی و با توجه به تحولات جاری در عرصه جهانی، چین و روسیه عملا با آمریکا درگیر هستند؛ بنابراین درواقع ائتلاف تهران – پکن- مسکو بیش از هرچیز رنگ و بوی ضدآمریکایی و مقابله با هژمونی این کشور در ساختار جهانی را دارد. بروجردی افزود: درحالیکه تا پیش از این، شاهد سیاست محافظهکارانه چین در قبال تحولات نظام بینالملل بودیم، اما دخالتهای واشنگتن در مسائل داخلی چین و بهویژه در موضوع تایوان، پکن را بهسمت مقابله با هژمونگرایی آمریکا سوق دادهاست؛ موضوعی که در ماههای اخیر نمود ویژهای در محافل سیاسی و رسانهای جهان داشته است.
وی ادامه داد: ازسوی دیگر در ماههای اخیر و با آغاز جنگ در اوکراین، شاهد بالا گرفتن تقابل میان مسکو و واشنگتن بودهایم. درواقع باید گفت که تحولات اوکراین جنگ آمریکا با روسیه بهحساب میآید و واشنگتن درحال صحنهگردانی این عرصه است. براین اساس باید اذعان کرد که اوکراین کشوری نیست که بتواند چند ماه روسیه را معطل جنگ نگه دارد و این واشنگتن است که جنگ علیه روسیه را هدایت میکند. بروجردی با بیان اینکه در سوی دیگر تحولات اخیر، چین اعلام کرده که تایوان «خط قرمز» این کشور بهشمار میرود، ادامه داد: غربیها نمیخواهند قدرتهای نوظهور جهان هژمونی آنها را تحتتأثیر قرار دهند، اما آنگونه که از شرایط برمیآید قطعا شکست خواهند خورد. وی با تأکید بر اینکه جهان در حال تغییر و تحولات اساسی است، افزود: اکنون دیگر میتوان گفت که نظام تکقطبی که آمریکا داعیهدار آن است، عملا دیگر وجود ندارد. شاهد بودیم که در عراق با صرف هزینههای کلان و برجا گذاشتن حدود 4، 5 هزار کشته مجبور به خروج از این کشور شدند.
بروجردی ادامه داد: آمریکاییها در سوریه، لبنان، افغانستان و حتی یمن با شکستهای سنگینی مواجه شدند؛ بنابراین آنها اکنون دیگر ابرقدرت نظامی دنیا نیستند و هیمنه آنها شکسته است. ازنظر اقتصادی نیز آمریکا درحال افول است.
وی اضافهکرد: با توجه به شرایط پیش گفته، معتقدم باید سیاست «کار با همه» را کنار بگذاریم و بهسمت همکاری با قدرتهای نوظهور جهان مانند چین و روسیه برویم. در پیش گرفتن سیاست متوازن در قبال کشورها نفع چندانی برای ما بههمراه ندارد. روابط ما با جهان که بر مبنای تامین منافع ملی استوار شدهاست، باید تعاملی باشد.