• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
سه شنبه 18 مرداد 1401
کد مطلب : 167928
+
-

همسر علامه شهید عارف‌الحسینی، از سیره او می‌گوید

پیشرفت همه‌جانبه زنان از دغدغه‌های مهم او بود

نگاه
پیشرفت همه‌جانبه زنان از دغدغه‌های مهم او بود

علی احمدی فراهانی _ تاریخ‌پژوه

روایات بانوان از منش همسران خویش، به‌ویژه ناموران آنها، هماره با نوعی دقت، ظرافت و نازک‌اندیشی همراه است. روایت همسر علامه شهید عارف‌الحسینی از سیره آن بزرگ نیز، واجد چنین خصیصه‌ای است و می‌تواند ما را به جوانبی مهم، از منش وی رهنمون سازد. وی در باب نحوه تعامل رهبر فقید شیعیان پاکستان با خانواده خویش، چنین می‌گوید: «چون زندگی‌مان خیلی ساده بود، معمولا تلخی و ناراحتی در خانه‌مان ایجاد نمی‌شد. زندگی شهید همیشه طبق اصول و قواعد اسلامی بود لذا در آن حقوق همه مراعات می‌شد. البته اهتمام به تربیت اسلامی فرزندان و پایبندی به اصول و اخلاق اسلامی، موجبات شادی او را فراهم می‌کرد و کوتاهی و سهل‌انگاری در این امور، موجب ناراحتی شهید می‌شد. ارتباط وی با فرزندانش، بسیار عالی بود و فراوان به آنها محبت می‌کرد. با توجه به سن کم فرزندان ما، شهید به تربیت فرزندان و تحصیل‌شان، اهتمام فراوان می‌ورزید. البته بیشتر وقت شهید، صرف فعالیت‌های فرهنگی و دینی می‌شد و اوقات کمی را در خانه بود ولی همان زمان اندک را نیز، تماماً صرف خانواده می‌کرد. بسیار بامحبت بود و اخلاق خوشی داشت. رفتارش طوری بود که همیشه حضورش در خانه، شادی به همراه می‌آورد و حتی همسایه‌ها هم، از دیدن او خوشحال می‌شدند. هدف شهید از تربیت اسلامی فرزندان، ساختن آنان برای یاری امام‌زمان(عج)، همراه با خدمت به جامعه و ملت بود. ایشان حتی به شوخی هم، قائل به دروغ گفتن به بچه‌ها نبود، به بچه‌ها نیز اجازه نمی‌داد که حتی به شوخی دروغ بگویند! به همه فرزندان نیز، توجه و محبت مساوی داشت و با آنان یکسان رفتار می‌کرد. شهید شیوه‌ای را اتخاذ می‌کرد که به موجب آن، فرزندانشان طبق سیرت و تعلیمات آل محمد(ص) بزرگ شوند...».
نگاه شهید علامه سیدعارف الحسینی به نقش خانوادگی و اجتماعی زنان، از مدخل‌های مهم به شناخت شخصیت اوست. این امر توسط همسرش، اینگونه روایت و توصیف شده است؛ «شهید حیات خویش را نیز، برای امام زمان(عج) و ملت و وطن خود وقف کرده بود. با توجه به مسئولیت شهید، ایشان بسیار فعال، اما تأثیرات او روی خانواده و دیگر افراد بسیار زیاد بود. در تنظیم حالات درونی خانواده، رفتار با فرزندان و تربیت آنان، بسیار توفیق داشت. ایشان همراه با تصدی اجتماعی، مسئولیت‌های خانوادگی را نیز به نحو احسن ایفا می‌کرد. ایشان احترام زیادی برای مقام زن قائل بود و به مادر و همسرشان، احترام زیادی می‌گذاشت. همراه با تعلیم و تربیت مردان، بر تعلیم و تربیت زنان نیز تأکید فراوان داشت. ایشان به تربیت یکسان و همزمان معتقد بود. 
شهید می‌خواست در وضعیت فعلی جامعه، خانم‌ها نیز در همه ابعاد زندگی پیشرفت کنند و دانش و هنر را فرا گیرند. شهید نسبت به حجاب خانم‌ها، تأکید فراوانی داشت. در نظر شهید و در تعلیم و تربیت بانوان، حجاب از اهمیت والایی برخوردار بود. تمامی زندگی مشترک با ایشان، برای من مملو از خاطرات شنیدنی است. با شهید در طول زندگی، هیچ‌گونه تلخی‌ای روی نداد. ما نسبت به زندگی ساده‌مان، مطمئن و شاد بودیم. شهید هر کاری را، برای رضای خداوند انجام می‌داد. اگر کار خیری هم انجام می‌داد و از ایشان تشکر می‌شد، می‌گفت: برای خدا بوده است. ساده‌زیستی شهید قبل و بعد از رهبری شیعیان، مساوی بود. همزمان با بالاتر رفتن جایگاه و مسئولیتش، محبتش نیز به خانواده و دیگران بیشتر می‌شد. معروفیت بیرون از خانه، هیچ تأثیر منفی بر رفتارش نگذاشت... .»
رهبر پرآوازه و نامدار شیعیان پاکستان، پس از عمری تلاش بی‌وقفه برای ارتقای معنوی و مادی آنان، در صبحگاه 14مرداد 1367، توسط دشمنان به شهادت رسید و روی به جاودانگی نهاد. همسرش توصیفات خویش از این رویداد را، اینگونه به تاریخ سپرده است؛«خبر شهادت ایشان، برایمان قابل تحمل نبود و نمی‌دانم این واقعه را چگونه تحمل کردم! جدا شدنم از ایشان تأسف‌آور بود، اما خوشحالم که به درجه رفیع شهادت نایل شد. شخصیتی که زندگی، جان و مالش را فدای سید‌الشهدا(ع) کرده بود، واقعا لایق شهادت بود. من در آن زمان، در پیوار (یعنی جایی که خانه پدری شهید در آنجاست) بودم. فقط برای چند لحظه پیکر مطهرش را دیدم و این هم، در لحظه تشییع جنازه‌اش بود. من هم شهادتش را به او تبریک گفتم. مراسم عزاداری‌اش در همه پاکستان و همچنین در کشورهای اسلامی و حتی غربی برگزار شد. ما چون در محلی زندگی می‌کردیم که فرهنگ خاصی دارد، لذا شرکت در مراسم برایم میسور نبود. البته از عظمت برگزاری تشییع و مراسم عزاداری برای ایشان، مطلع می‌شدم که اصلا سابقه‌ نداشت. به‌نظر من کسانی ایشان را به شهادت رساندند که از نقش مؤثر و تعیین‌کننده او در اعتلای اسلام و شیعه در پاکستان، آگاه بودند و نمی‌خواستند چنین چیزی پیش بیاید. آنان نمی‌خواستند که یکی از شاگردان امام خمینی(ره) با الگوگیری از ایشان، در احقاق حقوق شیعیان و تمامی مردم این کشور مؤثر باشد... .»

این خبر را به اشتراک بگذارید