وقتی مادرم داور است استرس میگیرم
رکسانا رزاقیان در رقابتهای اسلالوم قهرمانی جهان رتبهاش را ۲۰پله ارتقا داد؛ او در گفتوگو با همشهری از مشکلاتش در راه رسیدن به المپیک پاریس میگوید
لیلی خرسند
رکسانا رزاقیان روزهای گذشته در آلمان و مسابقات قهرمانی جهان اسلالوم پارو زد. او در راند دوم این مسابقات که عملکرد بهتری داشت، در رده36 قرار گرفت. از نظر آنها که در ورزش ایران عادت دارند فقط سکوها را ببینند، رزاقیان کار مهمی نکرده اما برای او و دوستانش که در این رشته فعال هستند، مسابقات آلمان بهترین نتیجه را داشته است. رزاقیان از اینکه توانسته 20پله صعود داشته باشد، خوشحال است. این مسابقه جذابیت دیگری هم داشت؛ کتایون اشرف که چندی پیش بهخاطر توسعه ورزش قایقرانی بین زنان ایران، از کمیته بینالمللی المپیک جایزه ترویج بازی جوانمردانه را گرفته بود، داور این مسابقه بود.
در آلمان بودید و در مسابقات قهرمانی جهان شرکت کردید. چطور بود؟ از عملکردتان راضی هستید؟
هر سال در اسلالوم یک دوره مسابقات قهرمانی جهان داریم و 5کاپ جهانی. این مسابقه قهرمانی جهان بود. نتیجهای که امسال گرفتم نسبت به سال قبل، خیلی بهتر بود. 20پله ترقی داشتم و یکی از بهترین نتایج من بود. مسابقه در 2راند برگزار میشود، پیست مسابقه پیست سختی بود و در راند اول پنالتی زیاد داشتم با این حال در راند دوم خیلی بهتر بودم و زمانم بهتر شد.
قایقرانی هم پنالتی دارد؟
ما در مسیر 18دروازه سبز داریم که موافق جریان آب هستند و 6دروازه قرمز که خلاف جریان آب قرار دارند. همه این دروازهها را باید بگیریم. اگر به دروازه برخورد کنیم 2ثانیه به زمانمان اضافه میشود و اگر نتوانیم دروازهای را بگیریم، 50ثانیه. این اتفاقات میتواند زمانت را خیلی بالا ببرد. در راند اول به دروازههای زیادی خوردم ولی در راند دوم بهتر رفتم و زمانم کم شد. این اتفاقات هم طبیعی است، ما در مسیر پیشرفت هستیم و طول میکشد تا اشتباهاتمان کم شود. باید بیشتر تمرین کنیم.
مادرتان خانم کتایون اشرف هم که داور مسابقه بودند.
بله درست است ولی نخستین باری نبود که مادرم داور بود. در کاپ جهانی هم این تجربه را داشتم.
بودنش کمک میکند یا استرس میدهد؟
یک مقدار فشار مسابقه را بالا میبرد. قبلا که مادرم داور بود خیلی استرس میگرفتم ولی الان دیگر به این موضوع فکر نمیکنم و راحت مسابقه میدهم.
ولی خیلی جالب است که مادرت داور مسابقه باشد. رقبایت میدانند که خانم اشرف مادر شماست؟
تقریبا همه میشناسند. در اسلالوم بیشتر ورزشکاران پدر یا مادرشان در یک مقطعی مربیشان بودهاند یا اینکه داور مسابقه بودهاند. بعضیها هنوز پدر یا مادرشان مربیشان هستند. این رشته به طرز عجیبی ارثی است.
چرا؟ شرایطش خاص است یا باید ژن خاص داشته باشی؟
بیشتر بهخاطر این است که اسلالوم با طبیعت ارتباط دارد. باید در رودخانههایی که خارج از شهر هستند تمرین کنی. پدران و مادرانی که این ورزش را انجام میدهند، آخر هفتهها خانوادهشان را هم با خودشان همراه میکنند. بچهای که با مادرش سر تمرین میرود، ناخودآگاه به این رشته علاقهمند میشود.
و شما هم بهخاطر مادر اسلالوم را انتخاب کردید؟
آبهای آرام کار میکردم ولی بعد از اینکه برای نخستین بار همراه مادرم در رودخانه در قایق نشستم، دیگر نمیشد رودخانه را با دریاچه مقایسه کرد. طبیعت من را بهخودش جذب کرد و به همین واسطه محیطزیست خواندم و فوقلیسانس این رشته را دارم.
بهنظر که ورزش خیلی سختی میآید.
خیلی سخت است. در آب خروشان هستی و هر اتفاقی ممکن است برایت بیفتد.
تا حالا اتفاق خاصی برای شما افتاده؟
اتفاق حاد نه. یکبار دندانم شکست و یکبار هم سرم به سنگ خورد.
در شروع صحبت از پیشرفت گفتید و اینکه بهترین نتیجه را امسال گرفتید. شما در راند دوم که عملکرد بهتری داشتید نفر سیوششم بودید. به هر کسی بگویی قایقران ایران در مسابقات قهرمانی جهان سیوششم شده، میگوید کار مهمی نکرده. اذیت نمیشوید از اینکه این نگاه نتیجهگراست و کاری که کردید خیلی به چشم نمیآید؟
من که اذیت نمیشوم، چون میدانم چقدر زحمت کشیدهام و میدانم که چه کار کردهام. ما سال2015 نفر آخر جدول جهانی بودیم، در یک راند حتی نمیتوانستیم یک دروازه را هم بگیریم. این رشته در کشور ما نوپاست و به هر کسی که بگوید مقام سیوششم چیزی نیست، حق میدهم. ولی آنهایی که در این رشته هستند و با سختیهایش آشنایی دارند، میدانند چقدر مهم است که بتوانی تایمات را بهتر کنی، دروازهها را بگیری و رده جهانیات را بالاتر ببری.
سال قبل که تایلند برای مسابقات انتخابی بازیهای المپیک توکیو به شما ویزا نداد، گفته میشد که میتوانستید سهمیه بگیرید. واقعا توانایی این کار را داشتید؟
قبل از انتخابی در مسابقات قهرمانی جهان شرکت کرده بودم. در اسپانیا به تایم خوبی رسیده بودم و براساس آن انتظار میرفت که سهمیه را بگیرم. حالا به هر دلایلی نشد.
نشد و روحیه شما را به هم ریخت.
روحیهام که خیلی به هم ریخت. بعد از آن اتفاق خیلی طول کشید که دوباره بتوانم به تمرینات برگردم و مسابقه بدهم. مسابقات قهرمانی جهان در آلمان نخستین مسابقه بزرگ بعد از آن اتفاق بود. میتوانم بگویم در حدی که باید آماده میبودم، نبودم. از نظر روحی واقعا تأثیر بدی داشت ولی باز هم خوب است که توانستم مسابقه بدهم.
قبل از المپیک به فرانسه رفته بودید تا آنجا تمرین کنید. چه شد که ماندگار شدید؟
فرانسه جایی بود که همیشه دوست داشتم آنجا تمرین کنم و زبانش را یاد بگیرم و آنجا تحصیل کنم. خوشبختانه این اتفاق افتاد و برای تحصیل به فرانسه و شهر تولوزین رفتم. علوم ورزشی میخوانم ولی هم برای باشگاه شهر پارو میزنم و هم برای تیم دانشگاه.
به همهچیز با هم رسیدید.
میرسی و بعد میبینی این چیزها کافی نیست و باید یک مقدار دیگر جلوتر بروی.
تا کجا باید بروید؟
نمیدانم. فعلا به نیمهنهایی مسابقات قهرمانی جهان و کاپ جهانی فکر میکنم. بعدش به سهمیه بازیهای المپیک.
ذهن قویتر
ما 2مدل پیست داریم؛ طبیعی و مصنوعی. پیستهای ما طبیعی است چون پیست مصنوعی هم هزینه بالایی میخواهد و هم آب زیاد که کشور ما کمآب است. کار در پیست طبیعی سختتر است چون شرایط طبیعی است، عمق آب فصل به فصل فرق میکند، سنگها جابهجا میشوند و... ولی در همین شهری که در فرانسه تمرین میکنم، پیست طبیعی است. ما در ایران با اینکه پیستهای کمی داریم ولی استقبال از اسلالوم خیلی خوب است بهخصوص زنان. نمیدانم چرا زنان ما در این رشته قویتر هستند. البته من از این بابت خیلی خوشحالم. اسلالوم قدرت و جسارت بالایی میخواهد و بهنظر میرسد برای زنان سخت باشد. ولی بعضی از چیزها به ذهن برمیگردد. شاید ما زنان ذهن قویتری داریم.