همشهری از بحران مخاطب در سینمای ایران گزارش میدهد
قهر ۶ میلیون نفری
مسعود پویا _ روزنامهنگار
مردم کمتر از هر زمان دیگری سینما میروند. این آمار رسمی اکران بهار۱۴۰۱ است: در 3 ماهه نخست سالجاری فیلمهای موقعیت مهدی، گل بهخودی، قدغن، سگ بند، روز صفر، شادروان، مردبازنده، انفرادی، لامینور، مغز استخوان، مجبوریم، چند میگیری گریه کنی۲، علفزار، سلفی با دمکراسی، پسران دریا، بدون قرار قبلی، نقره داغ، والدین امانتی، هناس، بیصدا و حلزون» روی پرده سینماها رفته و ۳میلیونو۹۱۳ هزار و ۳۳۹ نفر تماشاگر هم داشتهاند.اگر بهار سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ را درنظر نگیریم که به واسطه بحران پاندمی کرونا، سینماها تعطیل یا نیمه تعطیل بودند و آمار حدود ۴میلیونی مخاطبان سینماها را با اکران بهار ادوار گذشته مقایسه کنیم متوجه میشویم که ریزش تماشاگر در سینمای ایران به شکل بیسابقهای افزایش داشته است. این آمار رسمی تعداد تماشاگران اکران بهار ۹۸ است؛ یک سال قبل از کرونا: ۹ میلیون و ۹۲۴هزارو۲۳۱ نفر.
۶ میلیون نفر کاهش
مقایسه تعداد تماشاگران اکران بهاری امسال با ۳ سال پیش از کاهش ۶ میلیون نفری مخاطبان سینمای ایران حکایت میکند؛ اینگونه که اعداد با ما سخن میگویند ریزش مخاطب مهمترین بحران حال حاضر سینمای ایران است. قهر مردم با سینما تقریبا در هیچ زمانی چنین جدی و عمیق نبوده است. جوری که میشود گفت سینما رفتن برای بسیاری از مردم تبدیل به سنتی منسوخ شده است. منحصر کردن بحران مخاطب به یک عامل و نادیده گرفتن بقیه عوامل، حکم گول زدن خود را دارد. نمیشود همهچیز را به گردن افزایش بهای بلیت سینماها انداخت و بستهبندی غیرجذاب فیلمهای اکران بهار را نادیده گرفت. همچنان که نمیتوان مجموعهای از عوامل اجتماعی و اقتصادی که مستقیما ربطی به سینما ندارند ولی در میزان استقبال مردم از فیلمها تأثیرگذار هستند را نادیده گرفت. در این زمینه برخی اعتقاد دارند فیلمهای اکران شده در ۳ ماه اول سال آن قدر جذاب نبودهاند که مردم خود را مجاب به دیدنشان کنند. سینماداران با اشاره به مجموعه عوامل در کاهش مخاطبان به تعداد اندک فیلمهای کمدی در اکران بهاری هم اشاره کردهاند. البته که موضوع فقط کمبود کمدی نیست. در این زمینه محمد قنبری - مدیر پردیس سینمایی مگامال به ایسنا گفت: «بهنظر من مقایسه فروش امسال سینما با سالهای ۹۸ و ۹۷ اشتباه است و حتی مقایسهای که میان استقبال مردم از بعضی کنسرتها و تئاترهای گرانقیمت میشود نیز درست نیست چون حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد مخاطب سینما از قشر متوسط جامعه هستند ولی هماکنون این قشر توان رفتن به سینما را از دست داده چرا که یکبار سینما رفتن هزینه پارکینگ، تنقلات و شام را نیز به همراه دارد که دستکم به ۵۰۰ هزار تومان میرسد. البته این تنها دلیل سینما نرفتن مردم نیست و یک دلیل دیگر به فیلمهای در حال اکران برمیگردد، یعنی انتخاب فیلمها در چرخه اکران بسیار تأثیرگذار است و متأسفانه در بهار امسال فقط 3-2 فیلم پتانسیل استقبال مخاطبان را داشتند و مابقی چندان قابلیت فروش ندارند. در کنار اینها نباید فراموش کرد که تعطیلات عید نوروز، عید فطر و نیمه خرداد هم بر کاهش مخاطب تأثیر داشت چون اولویت مردم پس از 2 سال کرونایی، سفر بود. برای برونرفت از این وضعیت یک راهحل میتواند این باشد که در یک بازه زمانی، دو فیلم کمدی و دو فیلم اجتماعی که قابلیت جذب مخاطب را داشته باشند اکران کنیم.»
خانوادههای مذهبی سینما نمیروند
رئیس سازمان سینمایی اعتقاد دارد یکی از دلایل کاهش مخاطب این است که خانوادههای مذهبی سینما نمیروند. محمد خزاعی در نشست شورای اداری دستگاههای فرهنگی و هنری استان کرمانشاه با تأیید برخی مشکلات در سینما گفت: «مخاطبان سینما در کل کشور ۱۰ تا ۱۲ درصد جمعیت را تشکیل میدهند که معادل ۷ تا ۸ میلیون نفر از جمعیت کشور را شامل میشود.» خزاعی مشکل اساسی صنعت سینمای کشور را کمبود مخاطب عنوان کرد و گفت:« اگر همه سالنها و مجتمعهای فرهنگی را مجهز کنیم باید به این مسئله نیز توجه شود که در جذب مخاطب و رونق سینماها چگونه میتوان اثرگذار بود. مردم از حضور در دستگاههای دولتی برای دیدن فیلم پرهیز میکنند و اقبال آنها به سینماهای خصوصی است.» وی با اشاره به کمیت مخاطبان سینما افزود:«هماکنون بنابر دلایل مختلف ۸۰ درصد خانوادههای مذهبی و انقلابی ما به سینما نمیروند، مگر اینکه آثاری مانند موقعیت مهدی یا بدون قرار قبلی روی پرده باشد. یادمان باشد مخاطب دوست دارد مضامین و مفاهیم دلخواه خود را در یک سالن مدرن تماشا کند.»
صدایی که شنیده نشد
تعداد مخاطبان سینمای ایران سالهاست که روند کاهشی دارد. مثلا در گزارشی که مرکز آمار ایران درباره میزان تماشاگران سینما در سال۹۶ منتشر کرد چنین آمده است: در سال۱۳۹۶ تنها ۱۹درصد از مردم به سینما رفتهاند که حدود ۳۰درصد این تعداد فقط یکبار، ۲۸درصد آنها 2بار و ۴۲درصد هم بیش از 2بار به سینما رفتهاند. به این ترتیب و طبق این آمار در واقع ۸۱درصد مردم اصلا به سینما نرفتهاند. یعنی براساس آمار یادشده از جمعیت ۸۰میلیونی ایران در حدود ۶۴میلیون نفر اساسا بیننده سینمای ایران نیستند. ۲سال بعد اوضاع بهمراتب بدتر شده بود و خبرگزاری ایرنا با این تیتر گزارش هشداردهندهای درباره ریزش مخاطبان منتشر کرد: «۷۸درصد مردم سینما نمیروند.» این آمار براساس پیمایش «مصرف کالاهای فرهنگی در ایران» در سال۹۸ بهدست آمده است پژوهشی که در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با 3 محور «فعالیت فرهنگی»، «مصرف» و «تقاضای فرهنگی» مورد بررسی و سنجش قرار گرفت و ابعاد مختلفی داشت. جمعآوری اطلاعات مورد نیاز این طرح، با تعداد نمونه ۱۵هزارو۵۰۰نفر از افراد بالای ۱۵سال ساکن شهر و روستا و در گستره ملی انجام شد و در این پیمایش، پرسشگران برای تکمیل پرسشنامه، به هموطنان ساکن در ۳۱مرکز استان، ۸۵شهر (غیر مرکز استان) و ۵۰۰روستا مراجعه کردند.محمد سلگی، رئیس پژوهشگاه در ۱۶بهمن۹۸ در گفتوگو با ایرنا، براساس این نظرسنجی اعلام کرد:«سریالهای خانگی عدد مصرف قابل توجهی دارد و مردم نزدیک به ۲۰درصد از سریالهایی را که عرضه میشود، تماشا میکنند. مردم در روز حدود یک ساعت از دستگاههای صوتی، تصویری، سینمای خانگی و ستاپ باکس استفاده میکنند. ۷۲درصد مردم حدود یک ساعت و 7 دقیقه در روز موسیقی گوش میکنند. در این آمارگیری مصرف موسیقی سنتی، رتبه اول را دارد. البته این رقم با فاصله کمی جلوتر از موسیقی پاپ قرار گرفته است. در حدود 3 درصد از مردم، موسیقی راک و رپ ایرانی گوش میدهند. حدود ۳۳درصد از کامپیوتر و لپتاپ، ۶۰درصد از اینترنت استفاده میکنند و در حدود ۹۰درصد گوشی تلفن همراه دارند. بیشترین میزان مصرف اینترنت در ایران از طریق موبایل انجام میشود. حدود ۷۸درصد مردم اصلا به سینما نمیروند که این عدد نشاندهنده وضعیت وخیمی است.» براساس این نظرسنجی میتوان نتیجه گرفت که بخش عمدهای از اوقات فراغت مردم با رسانههای رقیب پر میشود و این یکی از عوامل ریزش مخاطبان است. اگر در دهه۶۰ سینما رفتن یکی از معدود گزینههای موجود برای سرگرمی بود، از دهه۷۰ به مرور رسانههای رقیب قدرت گرفتند و از دهه۸۰ بحران مخاطب به مسئلهای جدی مبدل شد. در دهه۹۰ با فراز و نشیبهایی روند کاهشی مخاطبان همچنان قابل مشاهده بود. هرچند در نیمه دوم دهه۹۰ تعداد تماشاگران سینما نسبت به اواخر دهه۸۰ و اوایل دهه۹۰ بالاتر رفت که بخشی از آن را باید محصول احداث پردیسهای مدرن و چند سالنه در این سالها دانست. با این همه مجموعهای از عوامل باعث شد روند ریزش مخاطبان بعد از بحران کرونا شدت بیشتری بیابد که نتیجهاش را میتوانیم در ریزش ۶میلیون نفری مخاطبان در اکران بهار۱۴۰۰ مشاهده کنیم. یافتن راهحل برای بازگرداندن مخاطبان گریزپا به سینما میتواند مهمترین ماموریت سازمان سینمایی باشد.
مکث
گول فروشهای چند میلیاردی را نخورید
نگاهی به وضعیت فروش فیلمهای در حال اکران که حکایت از گیشهای ۱۲۷میلیارد تومانی دارد شاید در نگاه اول چشمگیر بهنظر برسد ولی این فروش به ظاهر بالا محصول گران شدن بلیت است. ضمن اینکه با توجه به افزایش هزینههای تولید، فیلمهایی هم که به فروش چند میلیاردی دست مییابند نیز اغلب شکست خورده هستند. برای درک حاد بودن وضعیت و کاهش چشمگیر تعداد مخاطبان سینما مقایسههای مختلفی میان آمار فروش و مخاطبان سینما در سالهای پیش از کرونا با امسال انجام میشود که نشان میدهد میزان فروش سینما در 3ماهه نخست سال۱۳۹۸ نسبت بهمدت مشابه آن در سال۱۳۹۷، ۳۵درصد افزایش داشت؛ یعنی سینماها از فروش ۸۴میلیاردو۷۵۳میلیونی با حدود ۹میلیونو۸۱۷هزار مخاطب در سال۱۳۹۷ به فروشی معادل ۱۱۴میلیاردو۱۶۲میلیون با ۹میلیونو۸۴۶هزار تماشاگر رسیده بودند. این در حالی است که در بهار امسال اگرچه به لطف افزایش قیمت بلیت میزان فروش به ظاهر افزایش داشته و به رقم ۱۲۷میلیارد تومان رسیده، اما تعداد تماشاگران فیلمهای اکران شده سال۱۴۰۱ تا به امروز حتی به 4میلیون نفر هم نرسیده است.