مسعود پویا - روزنامهنگار
اکران بهار۱۴۰۱ درحالی به نقطه پایانی رسید که شاهد کمرونقترین موسم نمایش عمومی تاریخ سینمای ایران بودیم؛ اکرانی که فقط نسبت به زمان مشابه در بهار سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ پررونقتر بود؛ دورانی که کرونا سیاهترین روزگار اکران را رقم زده بود. در بهار۹۹ که تقریبا اکرانی در کار نبود و کرونا کرکره سینماها را نه فقط در ایران که تقریبا در سراسر جهان پایین آورده بود. در بهار۱۴۰۰ هم وضعیت تفاوت چندانی با سال قبلش نداشت؛ بنابراین اگر بخواهیم به مقایسه وضعیت گیشه بهار امسال با ادوار گذشته بپردازیم باید سراغ سالهای قبل از کرونا برویم؛ مقایسه ای که سینما دیلی با قیاس میان گیشه بهار امسال با اکران بهار۹۸ انجام داده است؛ یعنی یک بهار قبل از بحران کرونا.
کاهش ۶۰ درصدی مخاطبان
بحران کرونا در ایران تقریبا تمامشده، اما برای سینما اتفاقی نیفتاده است. بلیتهای گرانقیمت کنسرتهای سهراب پورناظری و همایون شجریان به سرعت فروخته و حتی نایاب میشود و بلیت ۴۵هزار تومانی سینما روی دست میماند؛ وضعیتی که باعث شده با پایان بهار۱۴۰۱ آمار مخاطبان سینمای ایران نسبت به همین مقطع از سال ۹۸ تقریبا یکسوم شود! با بررسی 3بهار گذشته سینمای ایران (منهای سالهای ۱۴۰۰ و ۱۳۹۹ که سینمای ایران عملا تعطیلات کرونایی را پشت سر میگذاشت) به این نتیجه میرسیم که سینمای ایران به نسبت سالهای ۹7 و ۹8 افت ۶۰درصدی مخاطب را تجربه کرده است. در سالهای ۱۳۹7 و ۱۳۹8 بهترتیب ۹میلیونو۹۶۰هزار نفر و ۹میلیونو۸۳۰هزار نفر در فصل بهار به سینما رفتند. بهار سال۱۴۰۱ در شرایطی به پایان رسید که تعداد تماشاگران کل اکران بهار به رقم ۳میلیونو۸۰۰هزار نفر رسید که نیمی از این تعداد هم در فروردینماه به سینما رفتند و در اردیبهشت و خردادماه شاهد افت شدید مخاطب بودیم. در بهار سال۱۴۰۱ تنها یک فیلم با بیش از یکمیلیون مخاطب داشتیم و در میان آثار غیرکمدی بیشترین مخاطب را فیلم «موقعیت مهدی» با ۴۰۰هزار تماشاگر بهخود اختصاص داده است؛ یکپنجم پرفروشترین فیلم غیرکمدی سال۹۸! حالا سراغ سال۹۸ برویم؛ در این سال و با بلیت ۲۰هزار تومانی فیلم اجتماعی «متری شیش و نیم» بهتنهایی ۲میلیونو۲۰۰هزار تماشاگر داشت و 2فیلم کمدی «رحمان۱۴۰۰» و «تگزاس۲» هم حدود ۲میلیون تماشاگر را به سینما کشانده بودند. همچنین در بهار۹۷ و با بلیت ۱۵هزار تومانی هر ۳فیلم «لاتاری»، «مصادره» و «به وقت شام» بیش از 1.5میلیون مخاطب را جذب کردند و در همان فصل بهار هم فیلمهای «تگزاس» و «فیلشاه» یک میلیون مخاطب داشتند. نشانهها آنقدر هست که سینمای ایران و مدیرانش دیر یا زود باید بحران قهر تماشاگر را بپذیرند؛ مدیرانی که خیلی زود باید یک ستاد بحران برای سینمای ایران تشکیل دهند؛ پیش از آنکه ناچار به مدیریت یک صنعت ورشکسته باشند.
بلیت گران برای فیلمهای غیرجذاب
از ابتدای سال، رسانهها بارها به مسئله گرانی بلیت سینماها اشاره کردهاند. اینکه بلیت ۴۵هزار تومانی برای مخاطب سینمای ایران (که معمولا بیشتر در دایره طبقه متوسط قرار میگیرد) گران است واقعیتی است انکارناپذیر. اما کنار موضوع مهم بهای بلیت، باید نکته دیگری را هم درنظر گرفت؛ اینکه فیلمهای اکران شده در این ۳ماه چقدر واجد جذابیت بودهاند؟ همین ترکیب اخیر اکران بهار را در نظر بگیرید، در چیدمان فیلمها چقدر موضوع جذابیت لحاظ شده است؟ سینمای ایران با این بهای بلیت و این میزان تورم، چگونه قرار است مخاطب کمحوصله و خسته را جذب کند؟ مدیران سینمایی باید ابتدا به این پرسشها پاسخ دهند. هرچند بیشتر فیلمهای اکران شده در بهار امسال در دولت قبل پروانه ساخت گرفتهاند، ولی چیدمان و انتخاب فیلمها را باید به پای محمد خزاعی و همکارانش نوشت که مدتی هم در غیاب شورای صنفی نمایش، عملا به تصدیگری اکران پرداختند؛ موضوعی که بهنظر میرسد با انتخاب اعضای جدید شورای صنفی نمایش، ختم به خیر شده است. مشکل اصلی اما همچنان پابرجاست؛ اغلب محصولات سینمای ایران نمیتوانند مردم را مجاب به سینما رفتن کنند.
آنچه به شهادت گیشه میتوان گفت این است که فقط کمدی ممکن است در حد متوسطی تماشاگر داشته باشد و بقیه فیلمها که در ژانرهای دیگر ساخته شدهاند نباید انتظار موفقیت تجاری و بازگشت سرمایه داشته باشند. نکته تلخ و نگرانکنندهای که نه تحلیل که خبر است؛ خبری مبتنی بر آمار گیشه که با این روزها فقط با موضوع گرانی بلیت توجیه میشود، اما همه میدانند که داستان فقط بهای بلیت سینماها نیست و بخشی از بحران موجود را باید در خود فیلمها و فرایند گزینش و چیدمان اکران جستوجو کرد؛ بحرانی که با تداوم این روند، ابعاد نگرانکنندهتری بهخود خواهد گرفت.
فصل بارانهای موسمی
اکران بهار ۱۴۰۱ یکی از کمرونقترین موسمهای نمایش عمومی در همه این سالها بود
در همینه زمینه :