• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
یکشنبه 29 خرداد 1401
کد مطلب : 163625
+
-

مادر واقعی من‌کیست؟

ادامه سرگشتگی آلمودوار در بحران هویت

نقد
مادر واقعی من‌کیست؟

جمال رهنمایی - روانشناس تحلیلی‌

احساس تعلق ما به والدین و نوع احساسی که به آنها داریم اصلی‌ترین بخش هویت ماست. اما ما نسبت به کدام بخش از مادر احساس تعلق بیشتری داریم؟ بخشی که ما را به دنیا آورده و خلق کرده یا بخشی که ما را پرورش داده و در کنار او آموخته‌ایم و بزرگ شده‌ایم و شده‌ایم آنچه هستیم؟
آخرین ساخته پدرو آلمودوار، کارگردان مشهور اسپانیایی کماکان در دایره هویت‌یابی و نقش کهن‌الگوی مادر در هویت‌یابی انسان قرار دارد. فیلم تازه او به نام «مادران موازی» حکایت دو مادری است که در یک روز در یک بیمارستان نوزادان خود را به دنیا می‌آورند و همین اتفاق یک آشنایی پایدار را بین آن دو رقم می‌زند. تماشاگر در اواسط فیلم متوجه می‌شود فرزندان این دو مادر در بیمارستان جابه‌جا شده‌اند و کودکی که توسط پنه لوپه کروز بزرگ می‌شود، دختر مادر جوانی است که با بی‌تجربگی سبب مرگ نوزاد جابه‌جا شده خود شده است. در یک خط داستانی دیگر سرنوشت فرزندان سرزمین/ مادر اسپانیا به تصویر آمده است؛ ماجرای کشف گور دسته‌جمعی روستای مادری پنه لوپه که ساکنان مرد آن توسط مزدوران ژنرال فرانکو قتل‌عام شده‌اند. روایتی کهنه و فراگیر در تاریخ معاصر اسپانیا که زخم‌های عمیقی از جنگ‌های داخلی و خونریزی‌های هم‌میهن دیکتاتور، نابکار و خونریز سرزمین مادری بر پیکر خود دارد. فیلم مادران موازی مالامال از کاراکتر‌های زنانه است و ردپای تمامی مردان در آن حذف شده، کشته شده یا فراری است. گویی در دنیای ذهنی آلمودوار کسی غیر از زنان وجود ندارند و او این سؤال همیشگی خود درباره هویت زن/ مادر را این بار در یک قصه تازه جست‌وجو می‌کند. کهن الگوی مادر قدیمی‌ترین، بزرگ‌ترین و عمیق‌ترین مجموعه باوری یا ارکتایپ انسانی است. وسعت، عمق و ابعاد گوناگون این مفهوم وسیع حقیقتا انسان را در خود بلعیده است و اگر کسی نتواند با یک قصه ناتمام خودساخته ولی رضایت‌بخش از آن خارج شود ناگزیر خواهد بود تا زیر سایه این نادانی از زندگی فاصله بگیرد و تا پایان زندگی در این حیرت و سرگشتگی باقی بماند و چقدر این سرگشتگی و حیرت به ناتوانی فرزند/پسر در فاصله گرفتن از دامان مادر فیزیکی و باقی‌ماندن در سایه مادر شباهت دارد که در زندگی شخصی به آسیب‌دیدگی مردانگی و تجربیات رمانتیک مردان خواهد انجامید؛ همانگونه که ریشه بسیاری از ناکامی‌های مردان در ایجاد یک رابطه پایدار با زنان را می‌توان در ناتوانی فاصله‌گیری عاطفی از مادر جست‌وجو کرد. اکنون به درستی روشن نیست که اصرار آلمودوار در تداوم این جست‌وجو در فیلم آخرش حکایتی تازه برای تبیین همان مفهوم قدیمی است یا حقیقتا او همچنان در این وادی معنایی سرگردان است و ما را نیز به دنیای ابهامات ذهنی خود برده است. 

این خبر را به اشتراک بگذارید