رشد روانشناسی «عامهپسند» در بحرانها
متخصصان حوزه روان میگویند هرقدر شرایط جامعه از نظر اجتماعی و اقتصادی بحرانیتر باشد، تمایل افراد برای گرفتن نسخههای زرد هم بیشتر میشود
زهرا جعفرزاده، روزنامهنگار
روانشناسی عامهپسند یا زرد؛ این اصطلاحی است که پس از انتشار 2فهرست بلندبالا از سوی سازمان روانشناسی و مشاوره، بیش از گذشته شنیده میشود. این سازمان اوایل خرداد، در کمتر از یک هفته اقدام به انتشار 2فهرست کرد که در آن اسامی 205نفر بهعنوان روانشناسنما اعلام شد. اینها افرادی بودند که یا مجوز فعالیت نداشتند یا تحصیلاتشان نامرتبط با خدماتی بود که ارائه دادند. فهرست اول شامل 144نفر و فهرست دوم شامل 61نفر بود که فعالیتشان در فضای مجازی با هزاران دنبالکننده متمرکز شده است. هرچند که با گذشت نزدیک به یک ماه از انتشار اسامی این افراد و با وجود درخواست سازمان نظام روانشناسی از قوه قضاییه برای ورود به ماجرا، اختلالی در روند فعالیت این افراد در فضای مجازی صورت نگرفته و آنها همچنان نسخههای زرد میپیچند. اما حالا متخصصان علم روانشناسی و روانپزشکی، موضوع دیگری را مورد توجه قرار میدهند، آنهم اقبال عمومی به روانشناسی زرد بهویژه در فضای مجازی است. مثبتاندیشی، قانون جذب، ایجاد کسبوکار با درآمدهای چند صد میلیون تومانی، تلاش برای ثروتمندترشدن، موفقیت بیشتر در روابط اجتماعی و عاطفی، کنار آمدن با سرخوردگیهای اجتماعی و عاطفی و... محور اصلی گفتوگوی این روانشناسان در صفحههای مجازی است. متخصصان این علم میگویند هرقدر شرایط جامعه از نظر اجتماعی و اقتصادی بحرانیتر باشد، تمایل افراد برای گرفتن نسخههای زرد هم بیشتر میشود.
وعدههای سرخرمن روانشناسی زرد
فهرست «زردها» منتشر میشود اما مخاطبان این روانشناسی و موضوعات زرد همچنان وجود دارند. این نظر امیرحسین جلالی، روانپزشک اجتماعی و عضو انجمن علمی روانپزشکان است. او به همشهری میگوید که روانشناسی زرد همواره، مخاطبانی داشته و این موضوع محدود به ایران نمیشود: «موضوعاتی مانند روانشناسی عامهپسند و عامهگرا، در همهجای دنیا وجود دارد و همیشه هم طرفدار داشته است، اما در سالهای اخیر تمایل مردم برای رفتن بهسمت این نوع روانشناسی افزایش پیدا کرده است.» بهگفته او، روانشناسی زرد، گردش مالی بسیار بزرگی دارد که گاهی غیرقابل باور است و همین موضوع سبب شده تا رشد قابلتوجهی پیدا کند.
مهر سال گذشته بود که وزارت بهداشت پس از چندین سال، آمار جدیدی از شیوع اختلالات روان را منتشر کرد. براساس اعلام مدیر دفتر سلامت روان این وزارتخانه، آخرین بررسیها نشان میدهد که حدود 30درصد افراد بالای 15سال در کشور مشکلات روانشناختی دارند، این در حالی است که پیش از آن، میزان شیوع این اختلالات بین 23.4 و 23.6درصد بود. بررسیهای بیشتر هم نشان داده افزایش این آمار، در دوران کرونا، چشمگیرتر بوده است. حالاجلالی، میگوید خیلیها به درمانهای طولانیمدت اختلالات روان نیاز دارند، اما اگر تمام آنها بخواهند درمانشان را پیگیری کنند، به اندازه یکدهمشان هم رواندرمانگر وجود ندارد: «درحال حاضر با اینکه خیلیها به سمت روانشناسی زرد در فضای مجازی میروند، اما فهرست انتظار بسیاری از رواندرمانگران، حتی آنهایی که خیلی شناختهشده نیستند، طولانی است، بنابراین هنوز تقاضا برای درمانهای طولانی و عمیق وجود دارد و این موضوع هم در بحرانهای اجتماعی و اقتصادی بهویژه پس از همهگیری کووید-19 بیشتر شده است.» بهگفته او، در این میان، افرادی که برای نیازهای روزمرهشان بهدنبال مشاورههای مختصرتر، کوتاهمدت و سطحیتر هستند، حجم زیادی از مخاطبان روانشناسان زرد را تشکیل میدهند: «روانشناسی زرد همیشه وجود داشته و از این به بعد هم بیشتر میشود. علت رشد این نوع روانشناسی این نیست که مردم دیگر حوصله درمانهای طولانیمدت ندارند یا بیحوصله شدهاند و میخواهند در مدت زمان کوتاه، به نتیجه برسند، بلکه مسئله این است که روانشناسی زرد، وعدههای بزرگ سرخرمن میدهد. هدف این روانشناسی، تغذیه یک فرد خودخواه و خودمحور است که میلش به ثروتمندترشدن سیریناپذیر است. آنها به مردم میگویند که برای دسترسی به موفقیتهای زیاد، نیاز به تلاش فراوان ندارند و کافی است چند باور را تغییر دهند تا به خواستهشان برسند.»
تمایل به «زردها» در شرایط استیصال و سردرگمی
این روانپزشک میگوید: «در این روانشناسی به افراد آموزش میدهد با بزرگ و متورمکردن خود، دیگران را نادیده بگیرند. آنها فرد را به فضایی میبرند که تنها خودش را ببیند. در مقابل کسانی هم که بهسمت این روانشناسنماها میروند، افراد مستاصلی هستند که در زندگی دچار سردرگمیاند. بهطور کلی، در شرایط استیصال و یأس اجتماعی، روانشناسی زرد رونق بیشتری پیدا میکند، حالا هم شرایط برای میدانداری روانشناسی زرد نسبت به سالهای قبل، مستعدتر است.» این روانپزشک معتقد است که قبلا رونق اقتصادی بهصورت مختصری وجود داشت و مردم شرایط بسیار نامساعدی از نظر مالی نداشتند، آن دوره، فرهنگی شکل گرفته بود که به افراد القا میکرد، تنها یکبار زندگی میکنند، بنابراین باید خوشبخت باشند و طبقه اجتماعی و اقتصادی خود را بالا ببرند. حالا اما در شرایط نامساعد اقتصادی و البته اجتماعی، روانشناسی زرد، از این فلسفه برای کاسبی خود استفاده کرده و از مسائلی مانند قانون جذب و... سخن به میان میآورند: «افراد در زندگی آرزوها و کامیابیهایی دارند، اما در شرایط سخت اقتصادی، چشماندازی برای تحقق آرزوهایشان نمیبینند بنابراین از روشهای مختلف ازجمله روانشناسی زرد، بهدنبال راهی برای رسیدن به آرزوهایشان هستند. این روانشناسان هم به ظاهر و بهصورت ساختگی، مسیر را برایشان هموار کردهاند.» بهگفته جلالی، شکل این روانشناسی با روانشناسی علمی متفاوت است، روانشناسی زرد بر دوری از جمعگرایی و تمرکز بر خود تأکید میکند. این روانشناسی از فلسفههای دیروز و امروز استفاده میکند و اطلاعات نادرستی در اختیار مخاطب قرار میدهد: «درمانهای علمی روانشناسی، مبتنی بر شواهد علمی است و میتواند در بالابردن اعتمادبهنفس افراد، کمکردن یأس و اضطراب و... به آنها کمک کند، با نسخههای زرد برای درمانهای کوتاهمدت و یکشبه، تفاوت فراوانی دارد.»
توجه به سلیقههای سطحی مخاطب
رکود فضای اجتماعی و سیاسی، فرصتی برای رشد «زرد»هاست. این را هم جلالی میگوید و ادامه میدهد: «در شرایط رکود است که سینمای زرد، ادبیات زرد و روانشناسی زرد و... شکل میگیرد. همین حالا هم شاهد هستیم که مردم نسبت به داستانهای سهل و ممتنع که در آن قهرمانی از طبقه فقیر جامعه رشد میکند، توجه بیشتری نشان میدهند تا داستانی که عمیقتر است و شاید پایان خوبی هم نداشته باشد. آنچه امروز در روانشناسی زرد دیده میشود این است که افرادی در فضای مجازی به مردم بهاصطلاح خدمات روانشناسی میدهند که از طریق به نمایش گذاشتن زندگی شخصیشان یا همان بلاگریکردن، کسبوکارشان را رونق دادهاند. آنها برای مسائلی که ریشه در مشکلات و بحرانهای اجتماعی دارد، حرفهای کلیشهای به زبان میآورند که معمولا هم به مذاق مخاطبان خوش میآید و پذیرش بیشتری برایشان دارد.»
با این حال، اما جلالی تأکید میکند که در برخی از این صفحات روانشناسی در فضای مجازی، مطالب علمی هم منتشر میشود، اما وظیفه انتشار آن بر عهده انجمنهای علمی و سازمانهای مردمنهادی است که در این زمینه فعالیت میکنند: «همین حالا انجمن علمی روانپزشکان، صفحهای در اینستاگرام دارد که مباحث علمی و دقیق و عمیق درباره بیماریها و مهارتهای زندگی و... منتشر میکند. اما مسئله اینجاست که انجمنهای علمی و مردمنهاد، بودجه کافی برای ارائه خدمات گسترده در فضای مجازی ندارند، از سوی دیگر، نخبهگرایی افراد علمی منجر به دورافتادن این افراد از جامعه و مشکلات مردم شده است. نهادهای علمی و دانشگاهی، از فضای اجتماعی و عمومی دوریگزینی میکنند و همین مسئله زمینه رشد افراد غیرعلمی را فراهم کرده است. در این فضا افرادی که تنها به منافع مالیشان فکر میکنند به میدان میآیند و سلیقههای سطحی مخاطب را مدنظر قرار میدهند.» بهگفته جلالی، مردم باید اطلاعات خود را از منابع معتبر علمی دریافت کنند، اما آنها آدرس درستی حتی از سایتهای فعال انجمنهای علمی روانشناسی و روانپزشکی ندارند: «مسئولیت اجتماعی جامعه روانشناسی و روانپزشکی این است که متولی این امور شود. البته نباید فراموش کرد که ما در وضعیت بنبستی قرار گرفتهایم که مباحث علمی ازجمله در روانشناسی، تحرک و پویایی خود را از دست داده است، قطعا لازم است که درباره مسائل اجتماعی و پاسخگویی به آن گفتوگوی علمی صورت بگیرد و این موضوع نیاز به یک دانشگاه زنده دارد.»
افزایش مشکلات روان
مجید صفارینیا، استاد دانشگاه و روانشناس اجتماعی است. او به نکته دیگری اشاره میکند: «ما حدود 200هزار دانشجوی روانشناسی در کشور داریم که در سالهای آینده فارغالتحصیل میشوند. با فارغالتحصیلشدن این افراد، ما برای هر 300 تا 400نفر، یک روانشناس خواهیم داشت. اما نکته اینجاست که روانشناسی در تمام حوزهها رشد نکرده و حتی میتوان گفت که مغفول مانده است؛ یعنی درست همان بخشهایی که میل و رغبت مردم برای آن زیاد است و مربوط به ارائه خدمات بالینی و درمانی است.» او به افزایش مشکلات روانشناختی مردم اشاره میکند: «ما با جامعهای روبهرو هستیم که هرقدر جلوتر میرویم بهنظر میرسد که درگیریهای روان آن بیشتر شده است. در ایران میزان شیوع اختلالات روان، حدود 30درصد است، درحالیکه در کشورهای دیگر، 23 تا 25درصد است و این مسئله میتواند نکتههای فراوانی داشته باشد.» بهگفته صفارینیا، روانشناسان در ایران از نظر علمی در جایگاه قابلقبولی قرار دارند و با علم روز، پیش میروند، ممکن است در ایران مانند کشورهای امارات، ترکیه یا حتی آذربایجان دسترسی به منابع علمی و آزمایشگاهها و کتابخانهها فراوان نباشد، اما روانشناسان از سطح دانش خوبی برخوردارند و با سختگیریهای وزارت علوم، در سطح بالایی قرار دارند. اما مسئله اینجاست که روانشناسی زرد، به سراغ موضوعات علمی نمیرود: «ما در کشور با حجم عظیمی از مشکلات روبهرو هستیم و با رشد و گسترش فضای مجازی، بخش قابلتوجهی از مشکلات روان در همین فضا مطرح و از سوی افرادی در همین فضا، مشاوره و بهاصطلاح درمان مقطعی میشود. درحالیکه نظام نظارتی درستی وجود ندارد. متأسفانه سازمانها و نهادهای مختلفی، پروانه ارائه خدمات روانشناسی صادر میکنند، وزارت بهداشت، قوه قضاییه، سازمان بهزیستی، سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و... این اقدام درستی نیست و میزان خطا را افزایش میدهد.» او میگوید که سازمان نظام روانشناسی و مشاوره فهرستی منتشر و اسامی روانشناسنماها را اعلام کرده اما کدام ارگان یا دستگاه، فعالیتشان را متوقف کرده است؟ این اتفاق درست مانند همان روندی است که در پلیس راهنمایی و رانندگی مشاهده میشود. آنها اسامی خودروهای ناایمن را اعلام میکنند اما هیچکس روند تولید این خودروها را متوقف نمیکند. بنابراین این چرخه ادامه دارد.
جای روانشناس در کلینیک نیست
تعرفههای خدمات روان هم مانند تمام خدمات و کالاها در هفتههای گذشته افزایش قابلتوجهی داشته است. هرچند که پیش از این هم بسیاری از متخصصان روان، تعرفههایی خارج از اعلام رسمی دولت، دریافت میکردند اما حالا براساس آنچه سازمان نظام روانشناسی و مشاوره برای امسال اعلام کرده، 30درصد به تعرفههای این بخش اضافه شده است. بر این اساس برای 45دقیقه مشاوره توسط یک دکتر روانشناس، 203هزار تومان و برای یک درمانگر با مدرک کارشناسی ارشد ۱۴۰هزار تومان درنظر گرفته شده است. بررسیهای میدانی اما نشان میدهد که هماکنون میانگین تعرفههای روانشناسی حدودا 300 تا 350هزار تومان برای 45 تا 50دقیقه مشاوره آنهم در مرکز شهر و از سوی یک روانشناس با مدرک کارشناسی ارشد است.
تعرفهها، موضوع دیگری است که از سوی صفارینیا مطرح میشود. بهگفته او، خدمات روان، تحت پوشش بیمه نیست، مگر برخی بیمههای تکمیلی که از سوی برخی سازمانها ارائه میشود. به غیر از آن، مردم برای یک ساعت خدمات روانشناسی باید بین 200 تا 300هزار تومان آنهم در شرایط عادی پرداخت کنند.
برای بسیاری از خانوادهها این مبلغ بالاست، هرچند که برای آن روانشناس یا روانپزشک این تعرفه بالا نیست و او باید هزینههای زیادی برای اجاره محل و پرداخت حقوق به سایر کارکنان و... پرداخت کند. اما به هر حال مردمی که نیاز به خدمات روانشناسی دارند و توانایی مالیاش را ندارند، برای پاسخ به ابهامات و پرسشهایشان به سراغ روانشناسان مجازی و بهاصطلاح زرد میروند و آنجا با گرفتن پیامهای انگیزشی، هرچند نادرست و موقت، امید به زندگی پیدا میکنند: «مردم میل زیادی بهدنبالکردن افرادی دارند که به آنها پیامهای انگیزشی میدهند و روحیهشان را بالا میبرند. اینها درست مانند مُسکن عمل میکند و شاید یک روز فرد را بسازد، اما منجر به درمان نمیشود. برخی تصور میکنند با خواندن چند کتاب مشکلشان حل میشود.» صفارینیا میگوید باید این وضعیت سر و سامان داده شود: «روانشناسی علمی هیچوقت وارد چنین فضایی نمیشود. البته شاید لازم باشد که ساختار جدیدی برای ارائه خدمات روانشناسی طراحی شود، موضوعات مورد نیاز مردم باید به شکل درست و علمی پاسخ داده شود، مردم هم باید در همان ابتدا، مدارک مرتبط افراد را بررسی کنند، نباید صرف پرداختن به برخی موضوعات سبب دنبالکردن این افراد در فضای مجازی شود.» بهگفته او، یکی از دلایل رشد روانشناسی زرد این است که روانشناسان رسانهای ندارند: «جای روانشناس در کلینیکها نیست، درحالیکه امروز شاهد هستیم که اغلب روانشناسان، فعالیتشان محدود به کلینیکهاست. درحالیکه او باید در بحرانها، آسیبهای اجتماعی و پیشگیری از آنها، در ادارات و سازمانها و... حضور داشته باشد. بخشی از روانشناسان ما بیکار هستند درحالیکه باید از ظرفیتشان استفاده کرد.»
نکتهها
امیرحسین جلالی، روانپزشک اجتماعی:
موضوعاتی مانند روانشناسی عامهپسند و عامهگرا، در همه جای دنیا وجود دارد و همیشه هم طرفدار داشته است، اما در سالهای اخیر تمایل مردم برای رفتن به سمت این نوع روانشناسی افزایش پیدا کرده است. روانشناسی زرد، گردش مالی بسیار بزرگی دارد که گاهی غیرقابل باور است و همین موضوع سبب شده تا رشد قابل توجهی پیدا کند
علت رشد این نوع روانشناسی این نیست که مردم دیگر حوصله درمانهای طولانیمدت ندارند یا بیحوصله شدهاند و میخواهند در مدت زمان کوتاه، به نتیجه برسند، بلکه مساله این است که روانشناسی زرد، وعدههای بزرگ سرخرمن میدهد. در این روانشناسی به افراد آموزش میدهد با بزرگ و متورم کردن خود، دیگران را نادیده بگیرند. آنها فرد را به فضایی میبرند که تنها خودش را ببیند
کسانی که به سمت این روانشناسنما میروند، افراد مستاصلی هستند که در زندگی دچار سردرگمیاند. به طور کلی، در شرایط استیصال و یاس اجتماعی روانشناسی زرد رونق بیشتری پیدا میکند، حالا هم شرایط برای میدانداری روانشناس ی زرد نسبت به سالهای قبل، مستعدتر است
مجید صفارینیا، استاد دانشگاه و روانشناس اجتماعی:
سازمان نظام روانشناسی و مشاوره فهرستی منتشر کرده و اسامی روانشناسنماها را اعلام اما کدام ارگان یا دستگاه، فعالیتشان را متوقف کرده است. این اتفاق درست مانند همان روندی است که در پلیس راهنمایی و رانندگی مشاهده میشود. آنها اسامی خودروهای ناایمن را اعلام میکنند اما هیچکس روند تولید این خودروها را متوقف نمیکند. بنابراین این چرخه ادامه دارد
خدمات روان، تحت پوشش بیمه نیست، مگر برخی بیمههای تکمیلی که از سوی برخی سازمانها ارائه میشود. به غیر از آن، مردم برای یک ساعت خدمات روانشناسی باید بین 200 تا 300 هزار تومان آنهم در شرایط عادی پرداخت کنند