هلند چگونه از امپراتوری به کشوری آرام و بیطرف بدل شد
سرزمین آسیابهای بادی و گلهای لاله
بهنام سلطانی
هرگاه صحبت از بیطرفی در مجامع بینالمللی به میان میآید ناخودآگاه نام دادگاه لاهه بر سر زبانها میافتد و این شهر غربی هلند به «پایتخت حقوقی جهان» هم معروف شده است. دادگاه لاهه هلند، نماد بیطرفی این کشور در منازعات و مناقشات سیاسی و تاریخی است اما همین کشور در روزگار قدیم به قصد تصاحب منابع طبیعی به کشورهای دیگر لشکرکشی میکرد و به خاطرهمین تاریخ پرفراز و نشیبی داشته است. هلند، کشوری که هماکنون بهعنوان سرزمین آسیابهای بادی و گلهای لاله شناخته میشود، از قرن17 تا اواخر قرن نوزدهم میلادی امپراتوریای بود که بر سر تجارت دریایی با پرتغال، اسپانیا و انگلیس وارد جنگهای طولانی مدت شد اما آرامآرام قدرتش رو به افول رفت و مردم این کشور به زندگی عادی برگشتند. سرزمین آنها حالا به یکی از امنترین و آرامترین نقاط دنیا بدل شده و با صادرات گل، روزگارشان را سپری میکنند. برای اینکه بدانیم هلند چطور چنین سیر تاریخی عجیبی را سپری کرد، باید تاریخ این کشور را از بدو پیدایش تاکنون مطالعه کرد.
اعلام استقلال
هلند قبل از آنکه بهطور رسمی اعلام استقلال کند تحت سلطه پادشاهی هابسبورگ بود. پادشاهی هابسبورگ هم برای خودش حکایتی دارد. ماجرا از این قرار است که در اواخر قرن پانزدهم فردیناند دوم از منطقه آراگون و ایزابلای یکم از منطقه کاستیا که هر یک حاکم قسمتی از اسپانیا بودند با هم ازدواج میکنند و دولت واحد و قدرتمندی در این کشور تشکیل میدهند. آنها در سال1492، مسلمانان و یهودیان را به عقبنشینی از خاک اسپانیا وادار میکنند و با کشف آمریکا به این کشور هم مسلط میشوند. سلطنت فردیناند و ایزابل به دخترشان جوانا میرسد و جوانا با فیلیپ، ولیعهد اتریش ازدواج میکند تا وارث سلطنت و قلمرو اتریش، هلند و چند منطقه دیگر شود. از ازدواج فیلیپ و جوانا پسری به نام شارل به دنیا میآید که خودش را پادشاه اسپانیا، اتریش و هلند مینامد. او صاحب وسیعترین قلمرو در اروپا و آمریکا بود. به این ترتیب شارل پنجم، فرمانروای اسپانیا، هلند، اتریش، قسمتی از فرانسه و ایتالیا و مستعمرات اسپانیا در آمریکا شد. خاندان سلطنتی شارلکن به هابسبورگ معروف است و هلند تحت فرمانروایی هابسبورگها بود اما بعد از جنگ خونین 80ساله و در سال1648 از زیرسلطه امپراتور اسپانیا خارج شد.
هلندیها در قشم و بندرعباس
با اعلام استقلال و برقراری جمهوری در هلند، فعالیتهای بازرگانی، فرهنگی و سیاسی گستردهای در این کشور شروع شد که از آن بهعنوان دوران طلایی هلند نام برده میشود. در این دوره تاریخی که از اوایل قرن هفدهم شروع شد، هلندیها فرصتی یافتند تا به جستوجو و کشف سرزمینهای دیگر بپردازند و قلمروشان را توسعه بدهند. درهمین برهه تاریخی، زمینه برای گسترش و رشد علوم و تولید ثروت در این کشور فراهم شد و هنر نزد مردم هلند جلوه تازهای پیدا کرد. هنر نقاشی در هلند قرن هفدهم تولد تازهای داشت، بهطوری که هماکنون در موزههای هلند و بلژیک بسیاری از آثار مربوط به این دوره نگهداری میشوند و چنان اهمیتی دارند که دورههای دانشگاهی برای آن تشکیل شده است. هلند در قرن17 میلادی بهلحاظ سیاسی و اقتصادی هم قویتر شد و همین پیشرفت روزافزون در نهایت به ایجاد امپراتوری استعماری هلند و تهاجم این کشور به مستعمرات پرتغال و اسپانیا انجامید. هلندیها بر سر تسلط بر تجارت دریایی با انگلیسیها هم وارد سلسله جنگهایی شدند که تا سال1784 ادامه داشت. در کشاکش این جنگ دریایی بود که آنها در سال1623 میلادی از طریق جزیره قشم و بندرعباس وارد ایران شدند و در جزیره خارک هم تاسیساتی برپا کردند. امپراتوری هلند بهمدت 143سال در ایران حضور داشت و در این بازه طولانی در حال رقابت با انگلیسیها و پرتغالیها بود و سرانجام در سال1766 میلادی از منطقه خلیجفارس بیرون رانده شدند.
سرزمین پست
هلندیها با گذشت زمان از گسترش امپراتوری و تجارت دریایی دست کشیدند و به کشوری آرام با جاذبههای طبیعی فراوان بدل شدند. یکچهارم مساحت این کشور پایینتر از سطح دریا قرار دارد و در برخی مناطق آن مثل شهر «گیتورن» تردد مردم فقط با قایقسواری امکانپذیر است. بخش قابل توجهی از زمینهای هلند ارتفاعی کمتر از یک متر از سطح دریا دارد و به همین دلیل نام این کشور در زبان هلندی Nederland به معنی «سرزمین پست» است. بیش از 60درصد سرزمین هلند پایینتر از سطح دریا است و برای همین به این کشور لقب سرزمین زیر آب هم دادهاند. پستترین نقطه این کشور مکانی به نام «پرنس الکساندر پولدر» است که ۶/۷ متر پایینتر از سطح دریا قرار دارد و هلندیها با احداث سدهایی از نفوذ آب به این منطقه جلوگیری کردهاند. در جنوب هلند هم جزایری وجود داشته که جزو خاک این کشور بوده اما همه آنها غرق شدند و بهگفته هلندیها دریا این جزایر را بلعیده است.
کشور صلح، گذشت و آزادی
از امپراتوری هلند حالا یک کشور 41هزارو500مترمربعی با 17میلیون نفر جمعیت باقی مانده است. تنها چیزی که از دوران اقتدار امپراتوری هلند به یادگار مانده، آثار هنری متعلق به نقاشان برجسته این کشور در قرن هفدهم است. در این دوره نقاشان بزرگی مثل رامبرانت، یوهانس فرمیر، فرانس هالس، یاکوب وان روئیزدال، یان آستین و ماریا فان استرویک آثار بسیاری خلق کردند و گفته میشود ونسان ونگوگ برای خلق آثارش از آنها الهام میگرفت. در این دوره تاریخی، بسیاری از دانشمندان، هنرمندان و مبتکرانی که از کشور خودشان رانده شده بودند به کشور هلند مهاجرت کردند و کوچ دستهجمعی مهاجران نخبه هم باعث رشد هلند در زمینههای فرهنگی، هنری و صنعتی شد. در این برهه تاریخی کلیساهای عظیم، بناها و کاخهای زیبا و موزههای فراوانی در این کشور ساخته شد و هلندیها در حدی کشورشان را به کمال رساندند که دکارت، فیلسوف سرشناس آلمانی، این کشور را مرکز صلح، گذشت و آزادی میدانست و 20سال از عمرش را در هلند سپری کرد.
فوتبال هلندی
هلند در پرورش و تجارت گل مقام اول را در جهان دارد و گل به بخش جدانشدنی زندگی مردم این کشور بدل شده است. حتی تیم ملی فوتبال این کشور هم با لقب لالههای نارنجی شناخته میشود و در دنیا طرفداران بسیاری دارد. هلند تاکنون 3بار به فینال جامجهانی فوتبال راه یافته اما هر بار دستش از جام کوتاه مانده است. بههمین دلیل خیلیها تیم ملی این کشور را بهترین تیمی میدانند که تاکنون قهرمان جهان نشده. فوتبال هلند در 4دهه اخیر بازیکنان بزرگی نظیر مارکو فان باستن، رود گولیت و دنیس برگکمپ را به فوتبال اروپا معرفی کرده اما ستارهای که نام تیم ملی هلند، باشگاه آژاکس و «توتال فوتبال» به نام او پیوند خورده یوهان کرویف است. او نماینده نسلی بود که اواخر دهه60 میلادی در مدرسه فوتبال آژاکس تربیت شد و در دهه70، فوتبال اروپا و جهان را تسخیر کرد. سرمربی تیم ملی هلند در آن سالها رینوس میشل بود که سبک جدید فوتبال به نام توتال فوتبال را به دنیا معرفی کرد. در این سبک بازی، اگر بازیکنی از پست خود خارج شود، یک بازیکن همتیمی جایش را پر میکند و به این ترتیب پست تخصصی معنای خودش را از دست میدهد. این سبک بازی مختص هلندیهاست و یوهان کرویف و پپ گواردیولا را میتوان بزرگترین پیروان این مکتب دانست. خیلیها معتقدند روش بازی تیم بارسلونا و تیم ملی فوتبال اسپانیا در چند سال اخیر که به تیکی تاکا مشهور شده، نوع تکاملیافته همین روش است اما هر چه باشد این سبک بازی به نام هلندیها و با عنوان فوتبال هلندی ثبت شده. چنانکه هر موقع نام هلند به میان میآید، خیلیها فقط یاد 2چیز میافتند؛ گل لاله و فوتبال زیبا.