مهدیا گلمحمدی - روزنامهنگار
امروز بیست و هفتم آوریل روز پیشگیری از هدررفت غذاست. به همین مناسبت میتوانیم نیمنگاهی به دور و بر 200سال پیش و اکنون بیندازیم.اوایل قرن نوزدهم و هنگامی که رمان مشهور الیور توئیست اثر ماندگار چارلز دیکنز ابتدا بهصورت پاورقی در یک ماهنامه انگلیسی منتشر میشد، هیچکس تصورش را هم نمیکرد که این شخصیت داستانی روزی نماد معضل گرسنگی جهان شود. در بخشی از این رمان، الیور لاغر و نحیف توسط باقی کودکان یتیم نوانخانه مجبور میشود از سرپرست آنجا (آقای بامبل چاق و فربه) درخواست یک کاسه دیگر غذا کند. بامبل از این تقاضا شگفتزده و خشمگین میشود و مخاطب متوجه میشود این درخواست آنقدر ناپذیرفتنی و مستوجب عقوبتی سخت است که در واقع اسباب سرگرمی باقی ایتام آن مرکز است تا به درخواستکننده بخندند. چندده صفحه بعد در کتاب، آقای بامبل فربه و چاق کنار باقی قشر مرفه انگلستان در حال خوردن و نوشیدنی هستند که گویی پایانی ندارد.
این از قرن نوزدهم (1837میلادی). نزدیک به 200سال بعد همچنان در جهانی زندگی میکنیم که آن میز اسراف غذاها توسط آقای بامبل و باقی اطرافیانش همچنان روی چهار پایه استوار است. به گواهی سازمان تغذیه جهانی وابسته به سازمان ملل (فائو) بیش از یکمیلیارد گرسنه در حالی در جهان عذاب میکشند که فقط با غذایی که هربار در اروپا و آمریکای شمالی دور ریخته میشود میتوان تا 3وعده به گرسنههای جهان غذا داد. بهطور متوسط در کشورهای صنعتی 670میلیون تن، در کشورهای در حال توسعه 630میلیون تن و در کشورهای ثروتمند 222میلیون تن مواد غذایی هدر میرود. این در حالی است که کل مواد غذایی تولیدی کشورهای واقع در صحرای آفریقا 230میلیون تن است. بازگردیم به الیور توئیست. فشار گرسنگی به قدری است که شاید چارلز دیکنر هم دچار حس همذاتپنداری با الیور جوان شد و نتوانست نماد قشر ضعیف کارگر را در جایگاهش حفظ کند و در پایان رمان با چرخش قلم دیکنز مشخص میشود الیور هم در واقع اشرافزاده بوده و همانجا قشر کارگر را تنها میگذارد. بنابراین نه بامبل با شیم و نه دیکنز. دستی باشیم برای پیشگیری از هدر رفت غذا.
گرسنگی و پرخوری، الیورها و بامبلها
در همینه زمینه :