• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
شنبه 27 فروردین 1401
کد مطلب : 158254
+
-

بزم می‌ ذیل جوع و روزه‌داری

اندیشه تعبد
بزم می‌ ذیل جوع و روزه‌داری

امیرحسن اوصالی؛ روزنامه‌نگار

قبض تکالیف دینی و الهی ذیل بسط سایه گزاره‌های علمی‌وتجربی، نه‌تنها کاری صواب نیست بلکه ظلم و جفایی است که انسان علم‌زده در مدار دین‌داری عصرمدرن انجام داده و غلظت تعبد را در روزمرگی‌ها آنقدر کمرنگ کرده است که به‌عبادت نیز به‌عنوان یک صنعت و دادوستدی بین عبد و مولا نظاره می‌کند. این در حالی است که تمامی برنامه‌ها و تکالیف‌الهی در راستای رشد انسان تداعی شده‌اند؛ و این رشد می‌تواند گاهی با عسر و حرج باشد و گاهی با شدت نعمات،که هر دوی آنها نیز عاملی دارند و حکمتی.
با این نگاه تعبدگرایانه به‌راحتی می‌توان موضع بندگی خود را نسبت به ماه‌ها و ایام الهی مشخص و نحو احسن استفاده کرد. برای مثال خاصیتی که در هوای شب است، در هوای روز وجود ندارد و این را می‌توان به ‌ایام و ماه‌های سال نیز تعمیم داد که خاصیت و ماهیتی که ‌ماه رجب، شعبان و رمضان دارند، مابقی ماه‌ها دارا نیستند و حکمت اینها نیز در کلام خداوند و معصومین(ع) کاملا مشهود است.
در راستای ماهیت و خاصیت روزها و ساعت‌ها جناب حافظ شیرازی می‌گوید: «می صبوح و شکرخواب صبحدم تا چند/ به عذر نیمه‌شبی کوش و گریه سحری» حافظ نیز به‌این معتقد است که در هوای صبح نمی‌توان می ‌از جام معرفت نوشید و این کار دقیقا زمانی اتفاق می‌افتد که راه آسمان خلوت‌تر است و آن ‌زمان دل سحر است و اواسط شب. پس عبد در دل شب می‌ می‌نوشد و صبح با سرمستی بندگی تکالیف الهی را از سر می‌گیرد.
اما نکته مهم اینجا نهفته است که هر عملی مختص زمان و مکان خود است؛ برای مثال دقت کنید که شارع دوست دارد اول و وسط و آخر ماه، عبد را در حال روزه ببیند و ثمره این عمل نیز رقت‌قلب عبد در راستای سلوک در محضر ارباب‌معرفت است. پس نتیجه می‌گیریم در قدم اول باید نگاهی تعبدانه بر مناسک و تکالیف الهی داشته باشیم.
حافظ ‌شیرازی در جای دیگر می‌گوید: «نگویمت که همه‌ساله می‌ پرستی کن/ سه‌ماه می‌ خور و نه‌‌ماه پارسا می‌باش» شارحین دیوان حافظ متفق‌القول‌اند که منظور حافظ از این ۳ماه، همان رجب، شعبان و رمضان است که بدان اشاره کرده و مخاطب خود را بدان تشویق می‌کند که انگار این ۳ماه فرصتی برای جمع آذوقه برای جسم و جان، برای ۹ماه مابقی سال است.
اگر بخواهم با مثالی معرف‌النفسی این موضوع را بکاوم، باید بگویم که همانطور که جلوه انسان در صورت او زیباتر و رساتر است، جلوه حقایق‌قدسی حضرت‌حق نیز در ماه‌هایی که خود بدان‌ها اشاره فرموده به‌صورت اتم و اکمل است که خودشان فرمودند: « الشَّهرُ شَهری و العَبدُ عَبدی و الرَّحمَه رَحمَتی فَمَن دَعانی فی هذَا الشَّهرِ أجَبتُهُ و مَن سَألَنی أعطَیتُهُ؛ ماه،‌ماه من، بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است؛ هر که در این‌ماه مرا بخواند، اجابتش کنم و هر که حاجت آورد، عطایش کنم.»
حال از اینها که بگذریم شارع‌مقدس تکلیفی به‌نام روزه را با اصول و قواعدی برای بنده خود واجب کرده و با مستحب ‌مؤکد دانستن آن در برخی روزهای سال بنده را پیشاپیش برای ‌این مهمانی خود آماده کرده است و با نگاهی به روایات ائمه معصومین(ع) متوجه می‌شویم که از علم گرفته و نورانیت قلب، همه در بطن‌خالی و سبک جمع می‌شوند و میزان استفاده انسان از نعمات‌الهی نیز به‌ضرورت و به‌قوت باید باشد و اینگونه بنده از یک زندگی سفلی به‌یک زندگی اولی سیر می‌کند و حال اگر ما بیاییم و حکمت تمامی اینها را در هم‌ذات‌پنداری کردن با مستمندان خلاصه کنیم آیا ظلم به عشق بندگی نکرده‌ایم؟
سیری که انسان در رمضان با صمت و جوع و سحر و عزلت و ذکر به‌دوامش انجام می‌دهد در ادامه راه ناتمامان وجودش را تمام و کمال می‌کند و این دقیقا همان سیر صعودی در ذیل ولایت‌الله است؛ برای مثال بالونی که می‌خواهد از زمین بلند بشود و به‌سمت آسمان پرواز بکند باید بطنی خالی داشته باشد وگرنه زمینگیر شده و پرواز نمی‌کند؛ در همین راستا روح انسان نیز به‌مثابه بالونی است که اگر بطن او را پر بکنیم یقینا میل پرواز در آسمان‌بندگی را از او سلب کرده‌ایم. پس دلیل عمده جوع و روزه‌داری تمرین بندگی و خالی نگه‌داشتن بطن برای آماده پرواز شدن است که آن حقیقت قدسی را در‌ حد توان خود درک بکند که مرحوم نراقی فرمودند: « معراج پیامبر(ص) دلیل نمی‌خواهد، بلکه چگونگی تحمل زندگی دنیوی با آن‌همه لطافات برای حضرت(ص) قابل‌سؤال است».
و باید این را هم دانست که گرسنگی فی‌نفسه اهمیت چندانی نداشته، بلکه روزه محرکی است که بتواند اعضا و‌جوارح را نیز متعبد بکند و اگر چشم و گوش و زبان روزه‌دار، روزه نباشند، روزه‌اش صحیح ولی قبول نیست. پس در رمضان آنقدر استعداد سیر در عالم حقیقت با وسیله روزه وجود دارد که انسان دیگر نباید دنبال دلیل علمی و پزشکی باشد، بلکه تعبد را سرلوحه خود قرارداده و بندگی حضرت حق را بکند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید