• یکشنبه 6 خرداد 1403
  • الأحَد 18 ذی القعده 1445
  • 2024 May 26
سه شنبه 16 فروردین 1401
کد مطلب : 157155
+
-

‌شکفتن نظام اسلامی در میان غبار جنگ روانی!

خوانشی از بسترهای تاریخی و سیاسی رأی ملت ایران به جمهوری اسلامی

گزارش
‌شکفتن نظام اسلامی در میان غبار جنگ روانی!

الهام دانایی سرشت، روزنامه‌نگار

در روزهایی که بر ما گذشت، از چهل و‌سومین سالروز رفراندوم تاریخی جمهوری اسلامی عبور کردیم. این همه‌پرسی در تاریخ معاصر ایران، از مشروطیت به بعد و از جنبه‌های گوناگون، بی‌بدیل می‌نماید. در مقال پی آمده، علل این امر مورد‌بازخوانی قرار گرفته است.

نظری بر یک چالش، بر سر نوع و نام حکومت 
برگزاری رفراندوم تاریخی جمهوری اسلامی، به حکم امام خمینی (ره) به مهدی بازرگان برای تصدی سمت نخست‌وزیری دولت موقت -که انجام آن را، یکی از وظایف مهم وی قلمداد کرده بودند - برمی‌گردد. در واقع‌ بعد از تشکیل‌ شورای‌ انقلاب‌ و دولت‌ موقت‌، برگزاری‌ این‌ رفراندوم‌، مهم‌ترین‌ اقدام‌ برای‌ تثبیت‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و سنگ‌ بنای‌ دمکراسی‌ اسلامی‌ در ایران‌ است‌. با این‌همه، پس ‌از آنکه انجام رفراندوم، ضروری شمرده شد، بر سر نام و عنوان آن اختلاف افتاد! در واقع از اسفند 1357، مقوله بسیار مهم‌ در همه‌ محافل‌، مطبوعات‌ و رادیو و تلویزیون‌، مسئله‌ تعیین‌ نوع‌ نظام‌ حکومت بود و درباره آن، مباحث‌ مختلفی‌ به‌ راه‌ افتاد. در شعارهای مردمی انقلاب اسلامی، همزمان با تحولات عملیاتی این رویداد بزرگ، شعار «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی» و بعدا «جمهوری اسلامی»، کاملاً جا افتاده بود و قاعدتاً می‌بایست بلافاصله پس از سقوط رژیم شاه، جمهوری اسلامی اعلام می‌شد اما به‌ هر روی، اکثریت مردم به تعیین نوع نظام از راه همه‌پرسی رضایت دادند و این مسئله به‌خودی‌خود تکاپوی شدید نیروهای سیاسی را در پی داشت. تقریباً تمام نیروهای سیاسی، به استثنای معدود سلطنت‌طلبانی که در جامعه جایگاهی نداشتند، با نفی حکومت سلطنتی و روی ‌‌کار آمدن حکومتی در شکل جمهوری موافق بودند. در عین‌ حال این نیروها درخصوص نوع این جمهوری با یکدیگر اختلاف‌نظر داشتند. گروهی به ‌نام نهضت رادیکال (انشعابی از جبهه ملی)، در آستانه تشکیل کنگره خود، تشکیل حکومت جمهوری (جمهوری صرف) را خواستار شد. نظر دوم، تشکیل جمهوری دمکراتیک ایران بود که از سوی کانون نویسندگان، حزب ناسیونال دمکراتیک ایران و احزاب کرد بیان شد. نظر سوم مبنی بر تشکیل «جمهوری دمکراتیک اسلامی» را نیز دولت موقت و نهضت آزادی مطرح کردند؛ زیرا معتقد بودند دنیای‌ امروز جمهوری‌ اسلامی‌ را نمی‌پذیرد و باید برای‌ جلب‌ افکار عمومی‌ دنیا و رفع‌ برخی‌ از نگرانی‌ها از روشنفکران‌ جامعه‌، قید دمکراتیک‌ را به‌ آن‌ افزود. بازرگان در مصاحبه‌ای در تاریخ ۴بهمن ۱۳۵۷، به این مسئله اشاره کرد و صراحتا از نظریه جمهوری دمکراتیک اسلامی، پشتیبانی کرد و روزنامه‌های وابسته و نزدیک به گرایش او،در آن روزها به اظهارات وی دامن زدند؛ مثلا کیهان با تیتر درشت نوشت: «بازرگان: به جمهوری اسلامی، صفت دمکراتیک را باید اضافه کرد!...». در راستای سخنان بازرگان، دیگر چهره‌های دولت موقت نیز از نظریه جمهوری دمکراتیک اسلامی دفاع کردند. احمد صدر‌حاج‌سیدجوادی، وزیر کشور وقت، حتی از بازرگان نیز یک قدم جلوتر گذاشت و گفت: «مناسب آن است که فقط مفهوم جمهوری دمکراتیک باشد تا در تدوین قانون اساسی، بتوانیم آن را به هر شکلی درآوریم!... .»  حسن‌ نزیه‌، مدیرعامل‌ شرکت‌ نفت‌ ملی‌ ایران‌ در دولت‌ موقت و از نزدیکان آیت‌الله شریعتمداری‌ نیز در مقاله‌ای به‌ جای‌ «جمهوری‌ اسلامی‌»، «جمهوری‌ ایرانی‌» را مطرح‌ کرده‌ بود! افراد دیگری‌ مانند هدایت‌الله متین‌‌دفتری‌ و رحمت‌الله مقدم‌مراغه‌ای‌ نیز همین‌ رویکرد را دنبال‌ می‌کردند و خواهان‌ «جمهوری‌ دمکراتیک‌» بودند. چهارمین نظر متعلق به جریانات خواهان تشکیل جمهوری خلق یا جمهوری فدراتیو خلق­‌های ایران بود. دیدگاه اخیر اغلب از سوی گروه‌های چپ‌گرایی مطرح می‌شد که در آن مقطع معتقد به پنهان‌کاری نبودند! افرادی نیز به‌طور منفرد، تشکیل «حکومت جمهوری ملی اسلامی ایران» و «جمهوری دمکراتیک سوسیالیستی» را خواستار شدند. حامیان پنجمین دیدگاه، مدعی بودند که هیچ حکومتی، اعم از جمهوری و غیرجمهوری، جز حکومت امام معصوم(ع)، نمی‌تواند اسلامی باشد و نباید حکومتی اسلامی، در زمان غیبت امام زمان(عج) تشکیل شود.

رسانه‌ها؛ محمل چالش درباره نوع حکومت
در این میان علاوه بر گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی که نظر مخالفشان با جمهوری اسلامی در روزنامه‌های رسمی کشور چون کیهان، آیندگان و... منعکس می‌شد و در فضایی که حدود یک‌ماه‌و‌نیم از پیروزی انقلاب گذشته بود و هنوز بدنه جامعه انقلابی، بنیه رسانه‌ای و تبلیغی چندانی نداشت، مجلات دیگری نیز به قلم‌فرسایی علیه نظام حکومتی مورد‌نظر امام خمینی(ره) پرداختند؛ به‌طور مثال مجله «امید ایران»، در شماره4 دوره جدید خود و در صفحه‌های 32و 33 مقاله‌ای از محمود دژکام چاپ کرد با عنوان «انقلاب دمکراتیک اسلامی چگونه پا گرفت؟» که در آن نویسنده پیشاپیش، با تعیین نوع حکومت جمهوری اسلامی مخالفت کرده و آورده بود: «روشنفکران برای آینده خود و اقلیت‌های مذهبی، تضمین می‌خواهند و بهترین تضمین، موافقت با افزودن واژه دمکراتیک به انقلاب اسلامی است...». یا بر جلد شماره 9این مجله، طرحی از مهندس بازرگان چاپ شده بود که در فکرش جمهوری دمکراتیک می‌گذرد، ولی در دستش برگه رأی «آری» به جمهوری اسلامی دارد! همچنین بالای این طرح، این تیتر درج شده بود: «مصطفی رحیمی: چرا با جمهوری اسلامی مخالفم؟». مجله «تهران مصور» نیز به بلندگوی احزاب و گروه‌های مخالف تبدیل شده بود. این مجله در شماره 10و در صفحات 8، 9و 20خود، با انتشار بیانیه حزب جمهوریخواه با عنوان «رأی کورکورانه ندهید!»، بیانیه چریک‌های فدایی خلق با عنوان «چرا در رفراندوم شرکت نمی‌کنیم»، بیانیه رزمندگان خلق با عنوان «این رفراندوم غلط است» و بیانیه حزب کارگران سوسیالیست با عنوان «رفراندوم غیردمکراتیک»، مخالفت علنی با نوع حکومت «جمهوری اسلامی» را اعلام می‌کرد.

امام خمینی‌ره رویاروی جنگ روانی، برای تخطئه جمهوری اسلامی
از سوی دیگر اما امام‌خمینی(ره) به پیروی از نظریه‌ حکومت اسلامی در عصر غیبت، شدیداً با این فضاسازی‌ها به مخالفت برخاستند و آن را نشانی از نفوذ و نماد غرب‌زدگی قلمداد و تأکید کردند: فقط «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم! امام‌خمینی(ره) در مصاحبه‌ با حامد الگار، به این نظریه‌ها، خصوصا سیاست‌های دولت موقت در تحمیل پسوند دمکراتیک، حمله کردند و گفتند: «تا توانستند راجع به جمهوری اسلامی مخالفت کردند، مثلاً [می‌گفتند] جمهوری باشد، اسلام می‌خواهیم چه کنیم؟ [یا] جمهوری دمکراتیک باشد، اسلامش نباشد! آخرش که آن خوب‌ خوب‌هایشان، که درست و خوب صحبت می‌کند، می‌گفت: جمهوری اسلامی دمکراتیک. ملت ما این را قبول نکرده و گفتند: آنچه ما می‌فهمیم، اسلام را می‌فهمیم و جمهوری را هم می‌فهمیم [که] چیست، اما دمکراتیکی که در طول تاریخ، پیراهنش را عوض کرده است، هر وقت به یک معنی [بوده]، الان هم این دمکراتیک، در غرب یک معنی دارد و در شرق یک معنی دیگر است... آن دمکراتیک را حتی پهلوی اسلام هم بگذارید، ما قبول نداریم! علاوه ‌بر این من این را در یکی از حرف‌هایم گفتم، اینکه ما قبول نداریم، برای‌ این‌ [است] که این اهانت به اسلام است. شما این را پهلویش می‌گذارید، معنایش این است که اسلام دمکراتیک [نیست] و حال‌آنکه از همه دمکراسی‌ها، بالاتر است...» 
امام در پیام دیگری که در چهارم فروردین 1358پخش شد، صراحتاً اعلام کردند: «شما ملت ایران، در انتخاب نوع حکومت آزاد هستید، یعنی می‌توانید به هر نظام مورد‌دلخواه رأی دهید اما خود من به جمهوری اسلامی رأی می‌دهم...»‌ شهیدان آیت‌الله مطهری و آیت‌الله بهشتی‌ و سایر یاران‌ امام‌ نیز در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها، بر جمهوری اسلامی‌ تأکید کردند. امام‌ در این‌ روزها بسیار فعال‌ و خستگی‌ناپذیر بودند‌، چنانچه در برخی‌ روزها (مانند‌ 9/1/1358) گاهی‌ بیش‌ از 7-6 سخنرانی‌ و مصاحبه‌ داشتند و در همه‌‌ آنها نیز بر برگزاری‌ شکوهمند همه‌پرسی‌ و نیز «جمهوری‌ اسلامی‌» تأکید می‌کردند.

از تداوم مخالفت‌ها تا تحریم رفراندوم
هرچه زمان تدارک مراحل مقدماتی رفراندوم، از سوی دولت موقت نزدیک می‌شد، درگیری­‌ها درباره نوع حکومت، ابعاد فزاینده‌تری به‌خود می‌گرفت. در بیستم اسفندماه1357 دستور انجام همه‌پرسی تعیین نوع نظام، از جانب رئیس دولت موقت صادر شد و قرار شد تا ملت ایران در این نظرخواهی به این سؤال که «آیا نوع حکومت آینده، جمهوری اسلامی باشد یا خیر؟» پاسخ آری یا نه دهند. همین شکل همه‌پرسی نیز سبب اختلاف‌نظر گروه‌های سیاسی شد و سخنگوی وقت دولت موقت اعلام داشت: «در تمام دنیا، رفراندوم فقط به‌صورت آری یا نه انجام می‌شود و اگر تعداد کسانی که رأی منفی داده‌اند، بیشتر از رای‌دهندگان مثبت باشد، آن وقت سؤال عوض می‌شود و مجدداً درباره سؤال جدید، رای‌گیری خواهد شد...».اما افرادی همچون آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری، که بعدها پدر معنوی ـ سیاسی حزب جمهوری خلق مسلمان شد، با بهره‌برداری از رسانه‌های مختلف، ازجمله روزنامه اطلاعات، با گروه‌های مخالف همصدا شد و در چهارم اسفندماه 1357، اعلام کرد: «باید از مردم پرسیده شود چه نوع حکومتی می‌خواهند نه آنکه مردم مجبور باشند درباره نوع محدودی اظهارنظر کنند... پاسخ رفراندوم، لازم نیست به دو شکل محدود شود...». از سوی دیگر، سخنگوی سازمان چریک­‌های فدایی خلق در یک مصاحبه مطبوعاتی، ضمن اعلام تحریم رفراندوم توسط این سازمان گفت: «تنها پس از یک رشته اقدامات عاجل و فوری، که برای تثبیت آزادی­‌ها صورت می­‌گیرد، راه برای یک رفراندوم آزاد باز خواهد شد؛ بنابراین هر نوع نظرخواهی قبل از این تحولات نمی‌تواند بازگو‌کننده نظر واقعی مردم باشد!...». سخنگوی چریک­‌های فدایی خلق، موافقت این سازمان با رفراندوم را منوط به نابودی تمامی ارگان­‌های رژیم سابق کرد! ‌جبهه دمکراتیک ملی، جمعیت اتحاد برای آزادی، حزب جمهوری­خواه، جمعیت آزادی و همبستگی اتحاد چپ (متشکل از گروه‌های مستقل چپ) نیز، هرکدام به‌گونه­‌ای خواهان تغییر شکل رفراندوم شدند و اعلام کردند که با شکل اعلامی رفراندوم از سوی دولت، در آن شرکت نمی‌کنند! سازمان خلق عرب ایران، ستاد خلق ترکمن، گروهی به‌نام برادران بلوچ اهل تسنن و 8جمعیت و سازمان کرد به رهبری حزب دمکرات و با حمایت چریک‌های فدایی خلق، ضمن مخالفت با اصل برگزاری رفراندوم با ادعای نامشخص بودن ماهیت و محتوای جمهوری اسلامی، خواهان تشکیل نوعی حکومت خودمختار در خوزستان، ترکمنستان، بلوچستان و سیستان و کردستان شدند و عدم‌حضور خود در رفراندوم را اعلام کردند.در این مرحله نیز برخی روزنامه‌های کم‌تیراژ، تشویق مردم به تحریم رفراندوم را در دستور کار خود قرارداده بودند، ازجمله روزنامه «پیغام امروز» سلسله مطالب و مقالاتی چاپ کرد که طی آن نویسندگان خواهان تحریم انتخابات شده بودند. مانند مقاله «با این مردگان برخاسته از گور تاریخ، که به آزادی‌های مردم می‌تازند»، که در آن عینا این عبارت آورده شده بود: «هر نوع رفراندوم و همه‌پرسی بی‌اعتبار است!» کمی بعد هم این روزنامه، اطلاعیه‌ای برای تحریم انتخابات، با تیتر «آقایان به‌خاطر آزادی رفراندوم نکنید، رفراندوم نکنید» منتشر کرد. در مقابل، علاوه بر امام‌خمینی(ره) و تمام تشکل‌های مذهبی که خواهان رأی ‌دادن به جمهوری اسلامی بودند، برخی تشکل‌­های غیرمذهبی مانند حزب توده، پان‌ایرانیست­، سازمان فرهنگیان جبهه ملی ایران، هیأت دبیران کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان و گروه‌های روشنفکران یهودی ایران و زرتشتیان ایران، اعلام کردند که به جمهوری اسلامی رأی می‌دهند. ازسوی‌دیگر مراجعی چون آیت‌الله سیدمحمدرضا گلپایگانی، آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی‌نجفی در قم و آیت‌الله سیدابوالقاسم خوئی در نجف، ضمن اعلام رأی مثبت خود به جمهوری اسلامی، از مردم نیز خواستند تا به جمهوری اسلامی رأی دهند. 

«نه» قاطع مردم به مخالفان 
در چنین فضای متشنجی با وجود تبلیغات فراوان مخالفان، مزاحمت‌ها، کارشکنی‌ها و ایجاد ناامنی، 2/98درصد مردم، به جمهوری اسلامی رأی دادند و از بین ۲۰میلیون جمعیت رأی‌دهنده، تنها ۱۴۱هزار نفر رأی «نه» دادند؛ چیزی که همگان و به‌ویژه اعضای دولت موقت را نیز متحیر ساخت! درواقع مردم در ۱۲فروردین ۵۸، فارغ از رأی «آری» به جمهوری اسلامی، «نه» بزرگی به دشمنان این نظام سیاسی گفتند. این نخستین صحنه مسابقه جدی بین نیروهای سیاسی بود و در میان‌ امواج‌ خروشان‌ حضور مردم‌ ایران‌، آنان که‌ انتخابات‌ را تحریم‌ کرده‌ بودند  یا گروهک‌هایی‌ که‌ مردم‌ را تحریک‌ کرده‌ بودند که‌ به‌ «جمهوری‌ اسلامی»‌ رأی «آری‌» ندهند، جایگاه‌ خویش را در ایران جدید شفاف کردند. آنان دریافتند که به‌رغم ایجاد موجی از جنگ روانی، در میان مردم پایگاهی ندارند. امام‌خمینی(ره) نیز روز دوازدهم‌ فروردین‌ را، روز جمهوری‌ اسلامی‌ و از بزرگ‌ترین اعیاد ملی و مذهبی کشور و نخستین‌ روز حکومت «الله» خواندند و آن‌ را به‌ ملت‌ ایران‌ تبریک‌ گفتند‌ و اعلام کردند: «در هرسال‌، روز 12فروردین‌، روز عید ملت‌ ما خواهد بود...».
منابع در سرویس تاریخ همشهری موجود است.

این خبر را به اشتراک بگذارید