• پنج شنبه 29 آذر 1403
  • الْخَمِيس 17 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 19
سه شنبه 24 اسفند 1400
کد مطلب : 156583
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/68PDQ
+
-

حمله شیمیایی برای فرار از سنگینی شکست

واکاوی علل و عوامل حملات شیمیایی عراق در سالگرد فاجعه حلبچه در گفت‌وگو با نویسنده کتاب «جنگ شیمیایی عراق علیه ایران»

گزارش
حمله شیمیایی برای فرار از سنگینی شکست

الناز عباسیان- روزنامه‌نگار

بمباران شیمیایی منطقه کردنشین حلبچه از وحشتناک‌ترین و در زمره غیرانسانی‌ترین جنایت‌های تاریخ جنگ‌های جهان  به‌شمار می‌رود که رژیم بعث عراق در 26اسفند ۱۳۶۶ درحالی‌که تنها ۲ روز از عملیات والفجر ۱۰ می‌گذشت، علیه ملت خودش مرتکب شد و تعجب جامعه جهانی را برانگیخت. البته این نخستین جنایت جنگی صدام نبود و پیش از این نیز از  سلاح‌های شیمیایی در جنگ علیه ایران استفاده کرده بود. در آستانه سالروز این حمله وحشیانه، سراغ یک پژوهشگر تاریخ معاصر و نویسنده رفته‌ایم که سال‌هاست در زمینه حملات شیمیایی عراق علیه ایران تحقیق کرده و حاصل پژوهش‌هایش در کتابی با عنوان «جنگ شیمیایی عراق علیه ایران: بررسی نظامی و حقوقی» در مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است. شیرزاد خزایی، متولد نهاوند و دانش‌آموخته دکتری رشته تاریخ- گرایش ایران اسلامی از دانشگاه تهران بوده و هم‌اکنون عضو هیأت علمی دانشگاه بیرجند است.

اجازه دهید همین ابتدا برای سؤال نخست از انگیزه‌های شخصی و تجربه‌های‌تان در این زمینه جویا شویم. چه شد که پیگیر تحقیق و تألیف موضوع حساس حملات شیمیایی شدید؟
 ابتدا باید عرض کنم که جنگ عراق و ایران، علل و نتایج و پیامدهای آن به‌خصوص «جنگ شیمیایی عراق علیه ایران» همواره یکی از دغدغه‌های پژوهشی بنده بوده و اغلب درباره این موضوع مطالعه می‌کردم. به همین دلیل سؤالات مختلفی در این مورد به ذهنم متبادر می‌شد و همیشه برایم جای سؤال بود که چرا صدام حسین در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹به ایران حمله کرد؟ به‌عبارت دیگر دلایل سیاسی و ارضی این حمله چه بودند؟ چه کشورهایی به دولت عراق تسلیحات شیمیایی می‌فروختند؟ شرکت‌های اروپایی در تجهیز عراق به انواع سلاح‌های شیمیایی و گازهای سمی چه نقشی داشتند؟ نقش سازمان ملل و شورای امنیت در این‌باره چگونه بود؟ نقش کشورهای منطقه در این جنگ چگونه ارزیابی می‌شود؟ و چرا این جنگ ۸ سال طول کشید؟ مجموعه این عوامل و دغدغه‌ها انگیزه‌‌ای بود تا درباره این موضوع مطالعه و تحقیق کنم. سرانجام مسئولان مرکز اسناد انقلاب اسلامی در قالب طرحی این موضوع را برای پژوهش به من پیشنهاد کردند.

در خاطرات رزمنده‌های و جانبازان به‌وفور به حملات شیمیایی عراقی اشاره شده اما کمتر به چرایی استفاده از این سلاح توسط صدام پرداخته شده است. در کتاب شما به این چرایی پاسخ داده شده و تمایل داریم بیشتر در این زمینه توضیح دهید.
بله در خاطرات رزمندگان و جانبازان به‌کرات به حملات شیمیایی عراق اشاره شده است اما چرا صدام از این سلاح‌های غیرقانونی استفاده می‌کرد؟ در تبیین این سؤال می‌توان گفت که امواج نیروی انسانی ایران و ترس ارتش عراق از پیروزی ایران علت اصلی استفاده ارتش عراق از سلاح‌های شیمیایی و گازهای سمی بود. در همین راستا عدنان خیرالله، وزیر دفاع دولت صدام در اوایل جنگ، می‌گفت:«سلاح شیمیایی قدرت نیروی نظامی را چند برابر می‌کند.» به همین دلیل دولت عراق از ابتدای جنگ واحد و رسته سلاح‌های شیمیایی را در ارتش خود ایجاد کرد. برای توضیح بیشتر این پرسش باید خاطرنشان کرد که ارتش عراق در اوایل جنگ تا فتح خرمشهر در سوم خرداد ۱۳۶۱ به‌دلیل برتری و اشغال شهرهای مرزی ایران معمولاً از سلاح‌های متعارف استفاده کرده و گهگاه در طول سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ به‌صورت آزمایشی و محدود از تسلیحات شیمیایی استفاده می‌کرد. مثلاً سابقه نخستین کاربرد سلاح‌های شیمیایی عراق علیه ایران به تاریخ ۲۳ دی۱۳۵۹در منطقه‌‌ای بین «هلاله» و «نی‌خزر» در ۵۰ کیلومتری غرب ایلام (منطقه عمومی میمک)بازمی‌گردد که در آن بر اثر اصابت گلوله‌های شیمیایی تعدادی از نیروهای ایران مصدوم شدند و پس از آن نیز به‌کرات این تسلیحات مورد استفاده قرار گرفت. اما پس از فتح خرمشهر و ورود نیروهای ایران به خاک عراق، صدام برای جلوگیری از شکست ارتش خود در عملیات‌های مختلف به‌صورت گسترده و در حجم زیاد به استفاده از سلاح‌های شیمیایی و گازهای سمی روی آورد. در واقع ارتش عراق می‌خواست با ایجاد ترس و وحشت در جبهه‌های جنگ نیروهای ایران را از انجام عملیات‌های پیروزمندانه متعدد بازدارد. اگر ارتش عراق از سلاح‌های شیمیایی استفاده نمی‌کرد به‌طور حتم در همان اوایل دهه ۶۰ شکست سنگینی را متحمل می‌شد.

آن‌گونه که از متن کتاب استنباط می‌شود، نویسنده تلاش دارد تا کاملا نگاهی بی‌طرفانه به حقیقت جنگی داشته باشد. از این تلاش و نگاه‌تان برای‌مان بگویید.
واقعیت آن است که از جنبه تئوریک محقق باید در بررسی پدیده‌های اجتماعی و انسانی بی‌طرفی و عینیت را رعایت کند اما رعایت عینیت و بی‌طرفی مطلق در علوم انسانی و تاریخ برخلاف علوم دقیقه و طبیعی، ممکن نیست. طبق گفته دکتر عبدالحسین زرین‌کوب انسان در بررسی وقایع به همان اندازه که از حب و بغض و کینه به دور باشد و حقیقت را کتمان نکند، بی‌طرفی را رعایت کرده است. بر همین اساس هم تمام سعی و تلاش من در نگارش مطالب و بیان علل وقایع بر رعایت اصل بی‌طرفی بوده است. به‌عبارت دیگر تلاش کرده‌‌ام تا از نگاه یک فرانسوی و آمریکایی به جنگ ایران و عراق نگاه کنم تا مطالب کتاب برای خوانندگان باورپذیر باشد. از این‌رو در بررسی جنگ شیمیایی عراق علیه ایران به روایت‌های مختلف و متعددی ازجمله اسناد آرشیوی، اسناد چاپ شده، قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل، خاطرات دبیرکل‌های سازمان ملل مانند کورت والدهایم و خاویر پرز دکوئیار، خاطرات فرماندهان و ژنرال‌های عراق مثل وفیق السامرایی و حسین کامل حسن، خاطرات فرماندهان ایران و غیره استناد کرده‌ام. اگر هم در اسناد و منابع و روزنامه‌ها روایت متفاوتی وجود داشت در پاورقی ذکر کرده‌ام. در واقع سعی کرده‌‌ام روایت‌های مختلف طرفین جنگ و مسئولان نهادهای بین‌المللی مثل دبیرکل سازمان ملل و غیره را ذکر کنم.

با آنکه استفاده عراق از سلاح شیمیایی، یک فاجعه و جنایت جنگی محسوب می‌شود اما آنطور که باید در جهان به این موضوع نپرداخته‌اند و ابعاد زیادی از این فاجعه مغفول مانده است. این کتاب تا چه حد توانسته از ناگفته‌های حملات شیمیایی عراق در ۸ سال دفاع‌مقدس پرده بردارد؟
اینکه چرا به موضوع حملات شیمیایی عراق علیه ایران کمتر پرداخته شده باید گفت که در عمل دسترسی به اسناد آرشیوی بسیار مشکل است. پژوهشگران بعد چند سال تلاش و پیگیری ممکن است در دسترسی به اسناد ناکام بمانند. زیرا خود بنده بعد از چند سال پیگیری و مراجعه مکرر به سازمان‌های مرتبط فقط تعداد معدودی از این مراکز همکاری کردند. دوم اینکه حمایت مالی چندانی از پژوهشگران صورت نمی‌گیرد مگر اینکه کسی مثل من از روی علاقه شخصی و به جهت تعلق خاطر خودش این کار را انجام دهد. اما اینکه در این کتاب تا چه حد ناگفته‌های حملات شیمیایی عراق بازگو شده است، در این مورد باید صاحب‌نظران، محققان و پژوهشگران حوزه جنگ ایران و عراق نظر بدهند. بنده در طول ۷سال فیش‌برداری شبانه‌روزی از اسناد و منابع و بررسی روایت‌های مختلف تمام تلاشم را کرده‌‌ام تا با رعایت بی‌طرفی اثری مستند و مستدل پدید آورم.

صحبت‌هایی در گفت‌وگو با جانبازان شیمیایی مطرح است که معتقدند گازهای شیمیایی روی فرزندان و نسل‌های بعدی آنها اثر می‌گذارد. حتی ادعایی مبنی بر بروز مشکلات جسمانی بعد از حدود ۴۰ سال دارند. آیا در این کتاب و تحقیقات‌تان به این موضوع پرداخته‌اید؟
موضوع کتاب بنده در مورد جنگ شیمیایی عراق علیه ایران است بنابراین پاسخ این سؤال مربوط به دهه‌های بعد جنگ است و در حیطه موضوع این کتاب قرار نمی‌گیرد.

آیا تحقیقات در زمینه حملات شیمیایی عراق هنوز هم دنبال می‌شود؟ به‌عبارتی منتظر جلدهای بعدی این کتاب باشیم؟
مطالعه و تحقیق در این مورد و زوایای دیگر جنگ را ادامه می‌دهم اما از آنجا که دسترسی به اسناد آرشیوی بسیار مشکل است و نیز برای بررسی عمیق یک واقعه باید زمان بگذرد تا بتوان همه جوانب آن را بررسی کرد. بنابراین امیدوارم که محققان و پژوهشگران در آینده بیشتر به این موضوع بپردازند تا زوایای پنهان آن مورد واکاوی قرار گیرد.

مکث
نقش شرکت‌های اروپایی در ساخت مجتمع‌ها و کارخانه‌های شیمیایی عراق
دفاع مقدس در مقابل تیم منتخب جهان

طرف مقابل ایران در جنگ تحمیلی به ظاهر کشور عراق بود اما در حقیقت ایران با مجموعه‌ای از کشورهای قدرتمند و متخاصم جنگید و اجازه نداد یک وجب از خاکش جدا شود. نقش‌آفرینی کشورهای غربی و حتی شرقی در تجهیز عراق به تسلیحات شیمیایی و همچنین فروش و انتقال فناوری اینگونه سلاح‌ها به عراق موضوعی مهمی است که شیرزاد خزایی در کتاب «جنگ شیمیایی عراق علیه ایران: بررسی نظامی و حقوقی» به آن اشاره کرده است؛«دولت عراق از اوایل دهه ۱۹۷۰ درصدد برآمد تا با کمک کشورهای شرق و غرب ارتش این کشور را به گازهای سمی و سلاح‌های شیمیایی مجهز کند. بنابراین عراق به‌خصوص با آغاز جنگ علیه ایران برای تهیه مواداولیه و خرید سلاح‌های شیمیایی به کشورهای شوروی، آلمان (شرقی و غربی)، فرانسه، انگلیس، آمریکا، ایتالیا، چکسلواکی، شیلی، برزیل و غیره روی آورد. دولت عراق تحت عناوین پوششی تأسیس صنایع حشره‌کش اما در واقع کارخانه‌ها و مجتمع‌های شیمیایی مانند کارخانه سامرا، المثنی، سلمان پاک، کارخانه اَلتّاجی، عکاشات، القائم، سماوا، فلوجه ۱ و ۲ و ۳ و غیره را بنیاد کرد. هدف از ایجاد این مراکز تولید، انباشت و ذخیره‌سازی‌ انواع گازهای سمی و شیمیایی از قبیل خردل، سارین، تابون، وی ایکس، فسژن و غیره بود. در میان کشورهای اروپایی نقش آلمان، فرانسه و انگلیس در تجهیز عراق به سلاح‌های شیمیایی بسیار پررنگ است به‌طوری که شرکت‌های گوناگون مانند «کارل کولب»، «هی‌برگر»، «پروساگ» از آلمان و «تامسون سی. اس. اف»، «پتروبراس»، «ناسه»، «مارسل داسو» از فرانسه، «بابکاک»، «ویلکاکس» و «پوت داون» از انگلیس و «آلسا» از سوئیس نقش مهمی در تجهیز عراق به سلاح‌های شیمیایی را برعهده داشتند.» همچنین در این کتاب آمده که شرکت‌های آلمانی برای تجهیز عراق به سلاح‌های شیمیایی به‌شدت در بغداد فعال بودند؛ «بیش از یکصد شرکت آلمانی در این شهر مشغول به‌کار بودند. شرکت‌های آلمانی مانند «هی‌برگر»، «کارل کولب»، «پروساگ» نقش مهمی در ساخت و تأسیس کارخانه سامرا داشتند. مقر دائمی تعدادی از این شرکت‌ها در بغداد قرار داشت.»  در بخش دیگری از این کتاب به نقش دلالان بین‌المللی در ارسال تجهیزات و مواداولیه گازهای سمی و سلاح‌های شیمیایی به عراق اشاره شده است؛«دولت عراق به‌منظور تسهیل در امر خرید مواداولیه تسلیحات شیمیایی از دلالان و واسطه‌های مشهور نیز بهره می‌برد. دلالانی مانند رمزی دلول فلسطینی‌تبار، صاحب‌الحداد عراقی، عبدالله العانی مصری‌تبار، کارلوس سانتانا برزیلی، مارسل داسو مشاور نظامی رئیس‌جمهور وقت فرانسه، فرانسیس فان آن‌رات هلندی و غیره نقش واسطه در خرید و انتقال مواداولیه و تسلیحات شیمیایی برای دولت عراق را برعهده داشتند. همچنین یکی دیگر از دلالان مشهور جهانی به‌نام «کارلوس آرکادوین» شیلیایی بود که همکاری نزدیکی با دولت عراق داشت. او نقش مهمی در تجهیز عراق به سلاح‌های کشتار جمعی ایفا کرد.»

این خبر را به اشتراک بگذارید