• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
دو شنبه 23 اسفند 1400
کد مطلب : 156452
+
-

گهگاه در میانه زندگی سری بیرون بیاوریم و حیرت کنیم

محمود مقدسی؛ دکتری فلسفه * 

گابریل مارسل در بخشی از مقاله «در باب راز هستی‌شناختی» از تعبیر «کاهش قوه حیرت» استفاده می‌کند و آن را از اوصاف جهان کنونی ما می‌داند؛ جهانی اجتماعی‌شده که در آن از صبح که بیدار می‌شویم درگیر مسائل برآمده از زیستن در اجتماع هستیم: از غم نان و اشتیاق داشتن چیزها گرفته تا ترس از آینده و... . این فهرست را می‌توانید همینطور ادامه بدهید و چیزهای مثبت و منفی فراوانی را به آن اضافه کنید. وجه مشترک همه آنها این است که از ما انسانی اجتماعی می‌سازند؛ انسانی درگیر با اشیاء، روابط و اتفاقات، انسانی هضم شده در «وراجی‌های روزمره»، بلعیده شده توسط «درگیری» و همیشه «مشغول» به چیزی. به عقیده او چنین جهانی، نیاز هستی‌شناختی انسان را سرکوب می‌کند و قوه حیرت او را تقریباً از بین می‌برد. با این همه اما فکر کردن مدام به هستی، تولد، زندگی و مرگ هم مثل خیره شدن به خورشید است و از عهده هیچ‌کسی برنمی‌آید. کسانی مثل مارسل هم این را نمی‌گفتند. آنها در پی غرق نشدن بودند، در پی گهگاه سری بیرون‌آوردن و حیرت‌کردن، در پی گاهی به آسمان نگاه کردن و به راز پرداختن. به عقیده مارسل چنین انسانی، انسان‌تر است و چون این بخش از وجود خود را سرکوب نکرده، سلامت روان بیشتری هم دارد.
پ.ن: این یادداشت ابتدا در کانال تلگرامی دکتر مقدسی با نام «تجربه بودن» منتشر شده است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید