• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
شنبه 21 اسفند 1400
کد مطلب : 156271
+
-

بیماری مزمن اغوا شدن خواص

یادداشت
بیماری مزمن اغوا شدن خواص

حسن رشوند- دبیر گروه سیاسی

رهبرمعظم انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان‌رهبری در کنار بیان مسائل مهمی همچون استحکام نظام اسلامی و نقش خبرگان‌رهبری در استحکام‌بخشی نظام، فرمودند که اگر یک ملت بخواهد مستقل و سرافراز باشد باید قوی باشد و در بیان عناصر قدرت‌ملی و قوت‌ملی، تقریبا 10شاخص ازجمله امنیت و قدرت‌دفاعی، اقتصاد، معیشت و رفاه عمومی، سیاست و قدرت چانه‌زنی سیاسی و دیپلماسی، علم و فناوری، حضور در مسائل منطقه‌ای، ایمان، اتحاد، اعتماد به‌نفس و امید ملی را برشمردند که پرداختن به هرکدام از این شاخص‌ها، یک پژوهش مستقل را می‌طلبد.
اینکه رهبری انقلاب مکرراً  از قدرت‌ملی و استحکام درونی قدرت برای رسیدن به یک ایران قوی سخن می‌گویند از پشتوانه محکم علمی برخوردار است؛ چراکه قدرت ملی یک کشور یا واحد سیاسی، وزن آن واحد سیاسی را در معادلات بین‌المللی تعیین و سیاست‌داخلی و خارجی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. میزان قدرت هر کشور هم رقابت بر سر منابع قدرت داخلی را تشدید می‌کند و هم اینکه رفتار خارجی و برداشت سایر بازیگران را نسبت به آن کشور تغییر می‌دهد. نکته مهم در بیان قدرت‌ملی که رهبرمعظم‌انقلاب بر آن تأکید داشتند، این بود که نباید هیچ‌کدام از این بازوهای قدرت را به‌نفع بازوهای دیگر قدرت قطع کرد و فرمودند: «واقعا ناشیانه است اگر کسی پیشنهاد کند که ما قدرت دفاعی‌مان را کم کنیم که دشمن‌ها روی ما حساس نشوند! یا حضور در مسائل منطقه نداشته باشیم برای اینکه فلان قدرت بزرگ بدش نیاید یا مثلا کوتاه آمدن در مقابل آمریکا یا هر قدرت دیگری برای اینکه از تحریم مصون بمانیم! اگر در طول این سال‌ها به کسانی که می‌خواستند برخی از این بازوهای قدرت را قطع کنند، اجازه داده می‌شد که این کار را بکنند، امروز کشور با خطرات بزرگی مواجه می‌شد.» اینجا بود که رهبرمعظم‌انقلاب از شیوه دشمن در نفوذپذیری و اغوای توده‌های مردم به‌وسیله اغوای خواص پرداختند و جنگ نرم دشمن را یکی از سنگین‌ترین جنگ‌های تاریخ کشور معرفی کردند. رفتار برخی خواص در مواجهه با منابع قدرت‌ملی درطول این سال‌ها و تأثیرپذیری از اغوای دشمن گواه این واقعیت است که هرجا توده‌های مردم تحت‌تأثیر اغواگری‌های دشمنان قرار داشته‌اند، ریشه این اغوا شدن را باید در اغوای خواص جامعه دانست. روحیه تجمل‌گرایی و زندگی اشرافی زمانی در دهه 70در جامعه رسوخ کرد و یک طبقه نوظهور در جامعه شکل گرفت که جریان سیاسی حاکم در دولت وقت پس‌از پایان جنگ تحمیلی متأثر از تبلیغات مصرف‌گرایی صرف مبلّغ این سبک زندگی در کشور بودند و متأثر از چنین تفکری، دیگر خواص جامعه نیز به تبعیت از این خط فکری، یا خودشان این مسیر غلط را برای زندگی جدید انتخاب کردند یا در برابر این روند، سکوت اختیار کردند و نسبت به پدیده زشت تجمل‌گرایی و زندگی اشرافی که مکررا مورد تذکر رهبری نظام بود، برخلاف تذکرات ایشان گام برداشتند.
 پایان دهه70 اغواگری دشمن در سبک زندگی خواص و مردم تأثیر خود را گذاشته بود و اکنون دیگر زمان برداشت محصولی بود که دشمن نزدیک به یک دهه برای آن تلاش کرده بود. حوادث تلخ کوی دانشگاه در سال78 که امنیت‌ملی کشور را نشانه رفته بود، نمونه روشنی از اغواگری دشمن و تأثیر آن در برخی خواص جامعه حتی درون دولت وقت از رئیس‌جمهور اصلاحات گرفته تا معاون سیاسی وزارت کشوری بود که قرار بود در مواجهه با پدیده‌های ضدامنیتی و تضعیف‌کننده قدرت ملی کشور سد محکمی در برابر دشمن باشند که برعکس، شریک دزد شده بودند و رفیق قافله. اگر از حوادث ریز و درشت برخی رخدادهای تلخ سال‌های 78تا 88که همین افراد خواص و بعضا مسئول که خواسته یا ناخواسته در پازل دشمن حرکت می‌کردند، بگذریم، اوج این اغواگری دشمن و تبعیت برخی خواص از آن را می‌توان در فتنه88سراغ گرفت؛ خواصی که با رمز حمله «تقلب» در انتخابات توسط شبکه‌های رسانه‌ای بی‌بی‌سی و... 8ماه کشور را به آشوب کشاندند و دهان گشاد دشمنان این ملت را علیه نظام اسلامی باز کردند و امنیت و قدرت‌ملی کشور را به سخره گرفتند. در سال‌های اخیر نیز بارها شاهد اغوای خواص از سوی دشمن و متاثر از آن، اغوای بخشی از توده‌های مردم بودیم. شاید بزرگ‌ترین اغواگری دشمن را بتوان در این جمله مرحوم هاشمی‌رفسنجانی، رئیس‌مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 95 که دولت روحانی سرمست از توافق هسته‌ای بود، دید که گفت: «دنیای فردا، دنیای گفتمان‌هاست؛ نه موشک‌ها»؛ هرچند نتیجه گفتمان بدون موشک دولت مورد وثوق مرحوم هاشمی در کمتر از 2سال با آمدن ترامپ هوا شد. باز تصور کنید وزیر امورخارجه کشورتان در اوج تهدیدهای توخالی دشمن در جمع تعدادی دانشجو در دانشگاه تهران حاضر می‌شود و در بزرگ‌نمایی تهدید نظامی دشمن می‌گوید: «آمریکا می‌تواند با یک بمب، تمام سیستم دفاعی ایران را از کار بیندازد.» طبیعی است مردمی که چشم به دهان خواص خود می‌دوزند، تحت‌تأثیر این اغوای انتقال یافته از دشمن به مسئولان و خواص جامعه خود می‌شوند و دراین صورت است که هر روز شاهد تهدید قدرت ملی کشور هستیم. چرا با تغییر یک دولت در اوج مذاکرات وین که به‌قول طرف آمریکایی و اروپایی مذاکرات به مرحله پایانی خود رسیده‌است، ما می‌توانیم پای میز مذاکره خطوط قرمز خود را بدون لکنت زبان به طرف غربی بگوییم و تأکید کنیم که از این خطوط اساسی عدول نخواهیم کرد و همزمان ماهواره نور 2که از قضا یک ماهواره با کارکرد نظامی است را با ماهواره‌بر قاصد در مدار 500کیلومتری زمین قرار دهیم و درچنین شرایطی، طرف غربی ما را تهدید به ترک میز مذاکره نکند و برعکس، روند مذاکرات را نتیجه‌بخش و امیدوارکننده برای پایان آن بداند. این یک واقعیت است که اغوا و گمراه کردن دشمن در خواص جامعه بر اغوای توده‌های مردم تأثیرگذار است و از همین روست که در این مقطع، رسالت خواص جامعه در جهاد تبیین و روشنگری جامعه به‌مراتب سنگین‌تر و حساس‌تر از هر زمان دیگری است و این رسالت بنا بر فرمایش رهبرمعظم انقلاب نیاز به تصویب بودجه کلان توسط مجلس ندارد، بلکه بیش‌از بودجه و اعتبار ریالی، نیاز به اراده مستحکم و همت بلند خواصی دارد که آستین همت بالا زده و مسئولیت این امر را برعهده بگیرند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید