کنکور از سکه میافتد؟
فهیمه طباطبایی، روزنامهنگار
از نخستین کنکوری که در سال١٣۴٨ در ایران برگزار شد و داوطلبی به اسم «مهدیحضرتی» رتبه نخست آن را کسب کرد تا امروز داوطلبان صندلیهای دانشگاهی، 53مرتبه در معرکه هولناکی به نام کنکور با یکدیگر رقابت کردهاند و در تمام این سالها، نقشه و طرح و برنامههای بسیاری برای اصلاح، تغییر یا حذف این پدیده مخرب آموزشی مطرح شده است. ایدههایی که البته صرفا شکل و شمایل کنکور را دستخوش تغییر کرده اما نتوانستهاند تغییری در ماهیت آن بهوجود آورند؛ ماهیتی که کنکور را به رقابتی غیراستاندارد و پراسترس تبدیل کرده که میتواند سرنوشت و آینده تک تک شرکتکنندگانش را تا حد زیادی تغییر دهد.
آنچه درخصوص کنکور حائز اهمیت است این است که هر نسل از ایرانیان تقریبا به شیوه متفاوت از نسلهای قبل و بعد از خود در کنکور شرکت کرده است، مثلا از سال١٣۵۴، معدل امتحانات نهایی ششم متوسطه با ضریب۵، نتایج آزمایش همگانی با ضریب2، شرایط و ضوابط اختصاصی دانشگاه ملاک قبولی در کنکور بود، یا در سال١٣۶١ آزمون سراسری فقط برای رشتههای پزشکی، فنی و مهندسی، کشاورزی و الهیات و معارف اسلامی برگزار شد، یا در سال٧۵ کنکور 2مرحلهای شد و خلاصه این سیب تا امروز هزاران چرخ را تجربه کرده و به شکل امروزین خود رسیده است.
ماجرای ایجاد اصلاح در ماهیت کنکور این بار از سوی اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی بهسردمداری سعیدرضا عاملی، دبیر این شورا و استاد ارتباطات دانشگاه تهران کلید خورده است. با همان رؤیای دیرینه متولیان آموزش در کشور که همواره دنبال این بودهاند که سایه سیاه کنکور را از سر آموزش مدارس کم کنند، اضطراب را از ذهن و جان دانشآموزان بزدایند و دست مؤسسات کنکور و ناشران کتب کمک آموزشی و تست را قطع کنند اما این رؤیا به دلایل متعدد تاکنون منتج به نتیجه نشده است. دلایلی که بخشی از آنها درخصوص ایده جدید مطرح شده در شورایعالی انقلاب فرهنگی نیز مصداق دارد و به همین دلیل بسیار بعید بهنظر میرسد این ایده نیز سایه شوم کنکور را از روی سر دانشآموزان ایرانی کم کند.
مصوبه اخیر شورایعالی انقلاب فـرهنگی ۶٠ درصد قبولی در کنکور را منوط به معدل سه پایه دهم، یازدهم و دوازدهم کرده است اما توضیح نداده که امتحانات این سه پایه با چه سازوکاری بهصورت استاندارد و معقول برگزار شود تا دانشآموزی ضرر نکند؟ آن هم در آموزش و پرورشی که امتحانات نهایی پایه دوازدهم همواره با بحث لو رفتن سؤالات و تقلب گسترده روبهرو بوده و متولیان این وزارتخانه به تازگی توانستهاند این معضل را تا حدی حل کنند.
اعضای شورا میگویند که با این روش، بساط مافیای کلاسهای کنکور و انتشارات کتابهای کمک آموزشی و تست که از قِبَل آزمون سراسری به درآمدهای میلیاردی دست یافتهاند، برچیده و آموزش حقیقی جایگزین آموزش برای کنکور در مدارس خواهد شد. اما آنها به این پرسش پاسخ نمیدهند که چهار مرحلهای کردن کنکور یعنی 3سال متوسطه و یک آزمون سراسری آیا زمینه جولان بیشتر این مافیا را بیشتر نمیکند؟
تصویبکنندگان همچنین با قاطعیت میگویند که کنکور جدید در راستای عدالت آموزشی خواهد بود و دیگر فقط دانشآموزان مدارس غیردولتی یا خاص که از موهبت ثروت و دسترسی به امکانات بیشتر بهرهمندند صندلیهای برتر دانشگاهی را اشغال نخواهند کرد و همه تقریبا به مساوات دیده خواهند شد اما توضیح نمیدهند که دانشآموزان مناطق و استانهای محروم که در بسیاری از دروس معلم ندارند و دسترسیشان به آموزش به هیچ عنوان با دانشآموزان مدارس غیردولتی برابر نیست، چگونه میتوانند در هر سال تحصیلی معدل بالا کسب کنند؟
بهتر نیست برنامهریزان و مجریان در بحث آموزش به جای تمرکز بر تغییر کنکور و صرف هزینههای هنگفتی که هر چند سال یکبار صورت میگیرد و در نهایت شکست میخورد، انرژی و سرمایههای ملی را در جهت بهبود کیفیت آموزش در مدارس دولتی و توسعه مدارس با کیفیت در مناطق محروم کنند؟