• سه شنبه 11 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 21 شوال 1445
  • 2024 Apr 30
یکشنبه 28 آذر 1400
کد مطلب : 148480
+
-

«گنگ‌»ت بالاست

گانگسترها چگونه به زبان ما رسوخ کردند

صنم حسینخانی-  روزنامه‌نگار

مشخص نیست واژه «گنگ» از چه زمان و از کجا وارد زبان فارسی شد اما در این یادداشت به‌معنای این واژه، کاربرد آن و چگونگی بالا بردن گنگ می‌پردازیم. بی‌شک اصطلاح «گنگ‌ش بالاست» را در موقعیت‌های مختلفی شنیده‌اید یا از جوان‌ترها یا موسیقی‌هایی که گوش می‌دهید و فضای اجتماعی با آن روبه‌رو شده‌اید. Gang کلمه‌ای انگلیسی است که اگر معنی آن را در گوگل جست‌وجو کنید احتمالا با این جمله روبه‌رو می‌شوید: «هر گنگی، شامل یه گروه یا شرکا، دوستان و رفقا یا اعضای یک خانواده، با یک سرکرده و سازماندهی داخلی مشخص می‌شود؛ که با قلمرویی، در جامعه شناخته و کنترل می‌شود.» البته بسیاری معتقدند که این واژه از کلمه گانگستر گرفته شده که تقریبا معنی این کلمه با گنگ تفاوت چندانی ندارد. در هیچ‌جا نوشته‌ای درباره شروع به‌وجود آمدن این کلمه در ایران نیست، اما می‌توان حدس‌هایی زد.
با آغاز موسیقی رپ در ایران رپرهای ایرانی شروع به تقلید از رپرهای سیاهپوست آمریکایی کردند. از آنجا که این نهضت در ایران بسیار نوپا و تازه بود، اخبار رپ آمریکا بسیاری بر این جنبش تأثیرگذار بودند. در آمریکا دسته‌ها یا بهتر است بگویم گانگسترهای سیاهپوست در هر منطقه قدرت و شهرت خاصی را داشتند و از این قدرت، شهرت و پول برای عصبی کردن یا حتی از میان بردن گانگسترها و دسته‌های دیگر استفاده می‌کردند. یکی از معروف‌ترین این درگیری‌ها بین گانگسترهای ساحل شرقی و ساحل غربی ایالات متحده آمریکا بود که در سال 1994شکل گرفت که در این بین یکی از رپرهای آمریکایی به ضرب گلوله کشته شد. این اتفاق‌ها مصادف بود با شکل‌گیری رپ در ایران. یوهیجی یاماموتو، طراح مد، می‌گوید:«شروع کنید به کپی کردن هر چیزی که دوست دارید. پایان کپی‌کاری خودتان را پیدا خواهید کرد». رپ فارسی هم از این قاعده مستثنا نبود؛ پس کپی از اصطلاحات آمریکایی شروع شد. البته که از همان ابتدا هم کسانی بودند که پی فارسی‌سازی اصطلاحات یا حتی خود این نوع موسیقی بودند، اما هیچ‌گاه نمی‌توان مقابل تغییر ایستاد. خصوصا زمانی‌که اصطلاحی و روشی به سرعت در حال گسترش است.
حدس بعدی اما به دنیای گیمر‌ها مربوط می‌شود. اگر جوانید، حتما یک‌بار هم که شده GTA بازی کرده‌اید. اگر GTA سان آندرس بازی کرده باشید، در آن بازی مناطق سبز، زرد و بنفش هرکدام متعلق به یک گنگ است. بنابراین اگر یکی از گروه شما وارد منطقه دیگری می‌شد تحت حمله آن گروه قرار می‌گرفت. حال ما روزانه با اصطلاحات جدید زیادی مواجهیم که شاید از بسیاری از آنها استفاده نکنیم اما به هر صورت، در شرایط متفاوت آن را می‌شنویم و ناخودآگاه با آنها رو‌به‌رو خواهیم شد. پس بد نیست معنی آن را بدانیم تا شاید بتوانیم با جوانان بهتر ارتباط برقرار کرده و آنها را درک کنیم. اصطلاح «گنگ‌ات بالاست» هم معنی اصطلاحاتی مثل «پرچم‌ات بالاست» یا «تیر هوایی داری» است. ساده‌تر بگوییم، معنی این جمله یعنی گروه شما خیلی قدرتمند و خوب یا به‌اصطلاح «خفن» است. پس اگر بعد از این کسی به شما گفت «گنگ ت بالاست» با تشکر از او می‌توانید این تعریف را پاسخ دهید.

رشد ادبیات خشن
مجتبی ترکارانی-  جامعه‌شناس

رشد ادبیات خشن و منفی بین جوانان و نوجوانان در سال‌های اخیر افزایش یافته است. به‌طوری‌که اگر بعضی واژگان یا تکیه کلام با بار جنسیتی قبلا در بین جوانان، خصوصا پسران بیشتر رایج بود و دختران کمتر از آن کلمات استفاده می‌کردند، اکنون کاربرد این نوع زبان گسترده‌تر شده است؛ زبانی که کمتر لطیف و زیباشناسانه است و بیشتر لحنی حاوی سلطه و قدرت دارد. به شکلی که معمولا واژه‌های لطیف، نرم، ادبی و فرهیخته را نوعی ضعف و به قولی «سوسولی» می‌دانند. اکنون سؤال این است که چرا چنین شده‌ایم و چه عاملی در تشدید و گسترش این وضعیت مؤثر است؟ اولین دلیل، می‌تواند تغییر در ذهنیت و نظام ارزشی جامعه و تعارض نسلی باشد. خلاف تصور رایج که گمان می‌کند جامعه معنوی، عاطفی و احساسی‌تر شده، به‌گفته اینگلهارت، مادی‌گراتر شده و ارزش‌های‌مان دچار نوعی تغییر و واژگونی شده‌‌اند. به‌عبارتی با شیفت معکوس زیباشناسانه و ارزشی مواجهیم. نسل جدید، در حال کسب ارزش‌های متضاد با جامعه جدید است و هر آنچه مورد احترام نسل قدیم باشد، می‌شکند و کنار می‌گذارد.
قسمتی از این عمل، عمدی، ولی سهم عمده‌ای از آن ناخودآگاه و سهوی است. به‌گونه‌ای که تصور می‌کند هرچه مشکل وجود دارد، از همین ادب و زبان احترام‌آمیز و پر فضیلت برمی‌خیزد. نسل جدید گمان می‌کند باید اینها را به‌هم ریخته و با زبان ساده و حتی ولنگار صحبت کرده و مراعات هیچ قدرت و سلسله مراتبی نکرد. حتی در این شکستن ارزش‌ها نوعی احساس خوشحالی هم در او به‌وجود می‌آید، چرا که با این عمل، از هرآنچه که در ایجاد وضعیت امروز او نقش داشته‌اند، تقاص می‌گیرد.
دومین دلیل این است که سیستم‌های مبتنی بر قدرت و ثروت بر زیست جهان روزمره غالب شده است. به این معنا که به جای منطق زندگی روزمره که آمیزه‌ای از قدرت، منزلت و دوستی و تفاهم است، امروزه قدرت و ثروت جهت‌دهنده و معنابخش زندگی روزمره شده‌اند. بنابراین در چنین جهانی زبان توأم با قدرت و نگاه ابزاری به دیگران کاربرد دارد؛ تا زبانی مبتنی بر دوستی و تفاهم و مهربانی. به‌عبارتی اینگونه تصور می‌شود که هرجا قدرت و منفعت نباشد، ضعف و سستی است. بنابراین در همه‌جا باید قوی و باتحکم و خشن صحبت کرد. چراکه اگر چنین نباشد، توان پیشبرد کارها وجود ندارد. اما دلیل سوم، این است که نسل امروز دچار محرومیت نسبی شده و سرخوردگی‌های زیادی را در زندگی تجربه کرده است. چنین ناکامی‌هایی، خشم متراکمی را در وجود افراد انباشته و باعث شده این نوع خشم با زبان و عبارات منفی، خشن و حتی مردسالارانه و گاه رکیک بیان شود. بنابراین با بیان پرتکرار این واژگان به‌نوعی خود را تخلیه و آرام می‌کند. گرچه سابقا این نوع گفتار و ادبیات مختص مردان بود ولی اکنون در میان زنان گسترش پیدا کرده و واژه‌های جنسیتی توسط زنان بیان می‌شود.
دلیل چهارم و آخرین مورد نیز نقش شبکه‌های اجتماعی در ساخت، گسترش و به روز کردن این واژه‌هاست. ارتباط جوانان با یکدیگر در فضای مجازی مانند واتساپ، اینستاگرام، تلگرام و... بازنمای همان خشونت در محیط رسانه است که باعث شده بار انسانی و اخلاقی زبان کاسته و واژگان ابزاری، سلطه‌گر و نامتعارف بیشتر شود. در این میان نقش بعضی از سلبریتی‌ها در تشدید این فضا هم بسیار مؤثر است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید