تورم؛ پاشنه آشیل بایدن
تورم کمسابقه 6.5درصدی آمریکا، دولت جو بایدن را با چالشهای جدی روبهرو کرده است
جدال میان کنگره آمریکا و دولت بایدن بر سر بحران اقتصادی و مشخصا مسئله تورم، به امری روزمره تبدیل شده است. شخصیتهای اقتصادی مطرح در دولت آمریکا، ازجمله جروم پاول، رئیس بانک مرکزی (فدرال رزرو) یا جنت یلن، وزیر خزانهداری طی هفتههای گذشته بارها برای ارائه توضیحات در اینباره راهی کنگره شدهاند. نمایندگان ایالتهای مختلف آمریکایی هربار سؤالات مشخص و تقریبا تکراری را درباره افزایش مداوم تورم و برنامه دولت بایدن برای مهار آن مطرح میکنند و البته در مقابل هم به نظر نمیرسد پاسخی قطعی و روشن دریافت کرده باشند.
نگرانی از پیامدهای تورم رو به رشد، برای جامعهای که بهتازگی از بحران سیاسی در دوران ترامپ خارج شده و همچنان گرفتار معضلات کروناست، به روشنی در میان سیاستمداران آمریکایی دیده میشود. این در حالی است که شاخص تورم نقطه به نقطه آمریکا تا پایان نوامبر، برای نخستینبار طی 3دهه گذشته به بیش از 6.5درصد رسیده است.
3 سناریو برای بحران تورم در آمریکا
اگرچه تورم در سایه کرونا به مهمترین چالش آمریکاییها تبدیل شده، اما محافل اقتصادی این کشور تاکنون روایت و تفسیر واحدی درباره آن ارائه ندادهاند. بهعبارت دیگر، دولت آمریکا هنوز درک کاملی از بحران تورمی سالهای 2022-2021 نداشته و در نتیجه، روشن است که استراتژی خاصی هم برای مقابله با آن تدوین نکرده است. پایگاه اینترنتی بلومبرگ در گزارشی 3سناریوی اصلی درباره چالش بزرگ تورم و پیامدهای آن برای اقتصاد آمریکا را به این شرح توضیح میدهد:
بحرانی در کار نیست: براساس این سناریو که به نظر میرسد تیم اقتصادی دولت بایدن فعلا آن را قبول دارد، اصولا تورم چالشی جدی برای آمریکا بهحساب نمیآید. این سناریو، تورم کنونی را واکنش طبیعی بازار به بحران کرونا و پیامدهای آن، نظیر اختلال در زنجیره جهانی کالا دانسته و تأکید میکند با بازگشت آرامش به بازارها، روند تورم نیز در آیندهای نزدیک مهار خواهد شد. مقامات اقتصادی دولت بایدن در ماههای گذشته با استناد به این نظریه، از انجام اقدامات ویژه برای مداخله در روند صعودی تورم خودداری کردهاند. با این حال چنین نگرشی نسبت به تورم بیسابقه آمریکا، تا حدی خوشبینانه بهنظر میآید.
بحران تورم، جدی اما قابل کنترل است: سناریوی دوم به دنبال انکار بحران اقتصادی آمریکا نیست. براساس این سناریو، تورم کنونی میتواند در بازه زمانی 5سال آینده، نگرانیهایی را برای این کشور به همراه داشته باشد. با این حال، سناریوی دوم تأکید دارد که معضل تورم پساکرونا، با برخی اقدامات اقتصادی بهنگام، مانند تغییر نرخ بهره بانکی یا ورود دولت برای حمایت از اقشار کمدرآمد قابل کنترل است. البته این اقدامات، به معنای تغییر استراتژیهای بلندمدت نهادهای اقتصادی آمریکا نظیر بانک مرکزی این کشور است؛ امری که میتواند برای دولت هزینهساز باشد.
برای تورم بلندمدت آماده باشید: این بدبینانهترین و نگرانکنندهترین سناریوی موجود است. براساس دیدگاه سوم، اقتصاد آمریکا در مسیر تورمی بزرگ و طولانیمدت قرار گرفته که وضعیت رفاه و فاصله طبقاتی در این کشور را بهشدت تحتتأثیر قرار خواهد داد. طرفداران این سناریو معتقدند عوامل لازم مانند بدهیهای عظیم به نظام بانکی برای تغذیه درازمدت تورم در اقتصاد آمریکا وجود دارد و بر این اساس، چشماندازی برای مهار تورم در آینده نزدیک در کار نیست. بخش قابل توجهی از این سناریو، به پیامدهای منفی تورم درازمدت آمریکا بر اقتصاد جهانی مربوط میشود.
فوبیای تاریخی
رشد بیسابقه تورم آمریکا برای شهروندان این کشور یادآور سالهای سیاه 1965 الی 1982 است؛ دورانی که از آن با عنوان «عصر ابرتورم» یاد میشود. طی این سالها، اقتصاد آمریکا بهدلیل پیامدهای 2جنگ جهانی و بحران انرژی تا مرز فروپاشی پیش رفت و در نتیجه، شرایط بسیار سختی بر زندگی شهروندان آمریکایی برای دستکم 2دهه تحمیل شد. برای درک شدت این بحران کافی است بدانیم نیکسون، رئیسجمهور وقت با صدور فرمانی استنثائی، هرگونه مبادله دلار با طلا را تا سال1980 ممنوع اعلام کرد؛ چراکه شهروندان آمریکایی نگران سقوط ارزش دلار، از هر فرصتی برای خرید طلا استفاده میکردند و این امر، ذخایر طلای این کشور را در معرض تهدیدی جدی قرار داده بود.
شاخص تورم آمریکا در این دوره از کمتر از یکدرصد در سال1964 به بیش از 16درصد در سال1980 رسیده بود. مجموعه این عوامل، شرایط معیشتی و اجتماعی بسیار سختی را در جامعه آمریکا بهوجود آورد که تاکنون در قالب آثار هنری سینمایی یا ادبی، به تلخی از آن یاد میشود. حالا در سال2021 پس از 3دهه کنترل تورم، بار دیگر ترس از تکرار تجربه تورمی 1965 الی 1982 برای شهروندان آمریکایی زنده شده است. بلومبرگ از این حالت با عنوان فوبیای تاریخی یاد میکند.
پیامدهای جهانی؛ حوزه یورو، نخستین قربانی
بدون شک رشد تاریخی تورم در اقتصاد آمریکا با توجه به موقعیت بینالمللی این کشور، موجی از تورم را در سراسر بازارهای جهانی بهدنبال خواهد داشت. بلومبرگ پیشبینی میکند حوزه اقتصادی یورو و در درجه دوم، اقتصادهای شرق آسیا مهمترین قربانیان تورم درازمدت در آمریکا خواهند بود. این در حالی است که قطب شرقی اقتصاد جهان، یعنی چین هم در پی بحران کرونا و تشدید تنشها با آمریکا شاهد موج تازهای از تورم است. در میان کشورهای منطقه خاورمیانه نیز، اقتصاد ترکیه به همراه 6کشور شورای همکاری خلیجفارس، تا حد زیادی تحتتأثیر پیامدهای منفی تورم آمریکایی خواهند بود.
روزنامه العربی الجدید در اینباره مینویسد: رکود اقتصاد جهانی در سال2009، پسلرزههای شدیدی برای کشورهای در حال توسعه داشت؛ تا جایی که برخی وخیمشدن اوضاع اقتصادی منطقه خاورمیانه-شمال آفریقا و در پی آن، انقلابهای موسوم به بهار عربی در سال2011 را یکی از نتایج رکود اقتصادی قدرتهای جهانی بهحساب میآورند. بر این اساس میتوان پیشبینی کرد در صورت ناکامی دولت بایدن در مهار بحران و توسعه موج تورم تا بازارهای اروپایی و آسیایی، پیامدهای نگرانکنندهای در انتظار اقتصادهای شکننده جهان عرب خواهد بود. از سوی دیگر باید توجه داشت تشدید تورم آمریکا میتواند عمر دولت بایدن را خیلی سریعتر از آنچه پیشبینی میشد خاتمه داده و بار دیگر، راه را برای ورود ترامپ یا یک گزینه جمهوریخواه دیگر به کاخ سفید هموار سازد.
محبوبیت بایدن بر مدار سقوط
زنگ خطر خیلی زودتر از آنچه انتظار میرفت برای بایدن به صدا درآمده است. آخرین نظرسنجیهای صورتگرفته در آمریکا نشان میدهد که محبوبیت مردمی رئیسجمهور 79ساله این کشور، تنها یکسال پس از پیروزی مقابل ترامپ بهشدت کاهش یافته است. شبکه الجزیره در اینباره گزارش میدهد: دولت بایدن که بسیاری روی کار آمدن آن را مدیون شکست ترامپ در مقابله با بحران کرونا میدانند، حالا خود قربانی بحران تورم شده است. براساس یکی از نظرسنجیهای صورتگرفته، 61درصد از شهروندان آمریکایی، بایدن را رئیسجمهور مناسبی برای رهبری آمریکا در شرایط کنونی نمیدانند. اگرچه این نظرسنجیها تا موعد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال2024 دستخوش تغییرات زیادی میشود، اما بدون شک فرصتهای سیاسی بایدن در صورت تشدید تورم روزبهروز محدودتر خواهد شد.