علی ارواحی - متخصص مدیریت زیست بومهای تالابی
شرایط فعلی تالابها و رودخانههای کشور، بیش از پیش ضرورت بازنگری در حکمرانی آب و اصلاح نظام مدیریت منابع و مصارف آب در حوضههای آبریز ششگانه کشور را نشان داده است و در کنار آن، اعتراضات مردمی در استانهای خوزستان، اصفهان و چهار محال و بختیاری تأیید کرد که اجرای طرحهای انتقال آب، ممکن است در کوتاهمدت و بهصورت موقت، چالشها و بحرانها را تعدیل نماید اما در میانمدت و بلندمدت هزینههای بهمراتب جبرانناپذیری خواهد داشت.
سؤال اینجاست که چرا با وجود چنین تجربیات و شواهدی، همچنان توجه و تمرکز دستاندرکاران توسعه و سیاستگذاران مدیریت کلان کشور بر اجرای طرحهای انتقال آب، احداث سازههای کنترلی و یا انجام طرحهای بهرهبرداری از آبهای ژرف قرار میگیرد؟ چرا برای یکبار، نمیپذیریم که اقلیم ما خشک و نیمهخشک است و ظرفیت کافی برای این سطح از بهرهبرداری در بخشهای کشاورزی و صنعت وجود ندارد؟ چرا برای یکبار، تمرکز ما بر بهینهسازی و کاهش مصارف شرب، کشاورزی و صنعت قرار نمیگیرد؟
چرا برای یکبار، توجه و تمرکز ما برکاهش حداکثری هدر رفت منابع آب موجود در سیستم انتقال، توزیع و بهرهبرداری آبهای شرب و کشاورزی و یا بازچرخانی آب قرار نمیگیرد؟ چرا برای یکبار، تعریف و اجرای طرحهای توسعه متناسب با ارزیابی اصولی توان سرزمین و مبتنی بر نتایج ارزیابی دقیق اثرات زیستمحیطی، انجام نمیپذیرد؟چرا برای یکبار، سیاستها و قوانین در تمامی فصول برنامههای ملی توسعه، با رعایت ملاحظات محیطزیستی، تدوین نمیشوند؟ چرا برای یکبار، ظرفیتسازی و آموزش گسترده سیاستگذاران، برنامهریزان و دستاندرکاران توسعه و بهرهبرداران محلی، مقدم بر احداث سازههای کنترلی و یا اجرای طرحهای پر هزینه انتقال آب قرار نمیگیرد؟ چرا برای یکبار، راهکارهای مبتنی بر طبیعت نظیر حفاظت از جنگلها، مراتع، رودخانهها و تالابها، مقدم بر راهکارهای غیرطبیعی، شمرده نمیشود؟
با وجود این سوالات میتوان نتیجه گرفت که طرحهای انتقال آب بین حوضهای راهحل مناسبی محسوب نمیشوند، چرا که از یک سو ایندست طرحها معمولا فاقد توجیه اقتصادی و ارزیابی دقیق اثرات زیستمحیطی بوده و باعث تضعیف پایداری و بروز نارضایتیهای اجتماعی در حوضههای مبدا و مقصد میشوند. از سوی دیگر تجربه نشان داده پروژههای انتقال آب صرفا برای زمان کوتاهی موفق به جبران کمبود آب شدهاند و در ادامه مسئولان، برنامهریزان توسعه، صاحبان صنایع و بهرهبرداران با تصور فراوانی آب، بارگذاری در بخشهای کشاورزی، صنعت و شرب را افزایش داده و همچنان شاهد برنامهریزی مصارف آب بیش از منابع آب موجود و در دسترس بودهایم. بهنظر میرسد که چاره کار در مصرف صحیح آب توسط مردم، کشاورزان و صنعتگران است. لذا بهجای تمرکز و اصرار بر راهکارهای سازهای و اجرای طرحهای انتقال آب، میتوان با تقویت مشارکت عمومی و انسجامبخشی به تشکلهای محلی ناظر بر بهرهبرداری منابع آب، شرایطی را فراهم آورد که در شرایط خشکسالی نیز بخشی از حقابه رودخانهها و تالابها تخصیص داده شود و ضمن آموزش گسترده بهرهبرداران محلی و پیادهسازی زنجیره ارزش محصولات کممصرف، نسبت به اصلاح نظام بهرهبرداری در بخشهای شرب، کشاورزی و صنعت متناسب با شرایط اقلیمی و توان حوضه آبریز اقدام کرد و شاخصهای راندمان و بهرهوری مصارف آب در این بخشها را بهبود بخشید تا طی یک فرایند تدریجی، شاهد کاهش مصارف آب دیگر بخشها و افزایش حقابه تخصیصی به رودخانهها و تالابها باشیم.
پنج شنبه 11 آذر 1400
کد مطلب :
147068
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/NkJZ2
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved