• جمعه 6 مهر 1403
  • الْجُمْعَة 23 ربیع الاول 1446
  • 2024 Sep 27
شنبه 15 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 14653
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/r9Wk
+
-

چالش کلانشهر

روزنامه همشهری در میزگردی،موضوع الحاق 4 روستا به شهر همدان را بررسی کرده است

میزگرد
چالش کلانشهر




فاطمه کاظمی - حسین زندی‌| همدان- خبرنگار :

بعد از طرح الحاق 4 روستای قاسم‌آباد، حسن‌آباد، علی‌آباد و شورین از سوی حمیدرضا حاجی‌بابایی نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی، روزنامه همشهری همدان در شماره‌های مختلف به بررسی این موضوع پرداخته است. تحریریه این روزنامه در روزهای پایانی سال گذشته میزگردی با حضور کارشناسان و اساتید دانشگاه برگزار کرد و هفته گذشته نیز میزگردی با حضور مسئولان موافق و مخالف اجرای طرح 
داشت. 

نرگس نورالله‌زاده رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای اسلامی شهر، سید مسعود عسگریان رئیس کمیسیون نظارت این شورا، رضا زمانی معاون امور عمرانی و برنامه‌ریزی فرماندار، محمود امیری معاون عمران روستایی بنیاد مسکن استان، محمدهاشم پاکیزه دهیار روستای قاسم‌آباد و جواد قاسم‌آبادی نایب‌رئیس شورای اسلامی روستای علی‌آباد و چند نفر از اعضای شوراهای روستاهای گفته شده مهمان ما در این میزگرد بودند. 
ذکر این نکته نیز لازم است که آقای حاجی‌بابایی به دلیل حضور در جلسه‌ای دیگر دعوت ما را نپذیرفت و فرهاد فرزانه مدیرکل امور راه و شهرسازی نیز تماس‌ها و پیام‌های مکرر ما را بی‌پاسخ گذاشت. امروز مشروح میزگرد جدید روزنامه همشهری همدان را با موضوع الحاق 4 روستای یاد شده به شهر همدان می‌خوانید. 


 نظرتان درباره اجرای این طرح چیست؟

عسگریان: متولی اصلی طرح نیامده و ما هرچه بگوییم گویا فایده‌ای ندارد. البته ما جلساتی با آقای حاجی‌بابایی با این موضوع داشته‌ایم اما ای کاش خودشان حضور داشتند یا حداقل نماینده تام‌الاختیارشان را برای حضور در این جلسه می‌فرستادند. اگر واقعا به شورا و شهرداری و مجموعه‌ای که متولی کار مدیریت شهری است اعتقاد داریم، باید بدانیم انگار وظایف شورا به دیگران محول شده است. بودجه را ما را تنظیم می‌کنیم و رسیدگی به مشکلات شهر بر عهده ماست و می‌بینیم که برای انجام کارهای روزانه شهر درمانده‌ایم، پس این طرح چه مزیتی برای ما دارد؟ این طرح چه مشکلی از شهر حل خواهد کرد؟ اصلا ما کجا هستیم و از کجا به کجا می‌خواهیم برسیم؟ چندین و چند سال است با معضل حاشیه شهر درگیر هستیم و هر سال هم به جمعیت آن اضافه می‌شود و یک‌چهارم جمعیت شهر را به خود اختصاص داده است. به‌رغم تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر رسیدگی به این مناطق، هنوز نتوانسته‌ایم شرایط معمولی زندگی را برای ساکنان این مناطق فراهم کنیم. فرمانداران، مدیران دستگاه‌های خدمات‌رسان، شهرداری و شورای شهر در ادوار مختلف دغدغه ساماندهی مناطق حاشیه شهر را داشته‌اند اما هنوز اندر خم یک کوچه مانده‌ایم و هر چقدر که هزینه می‌کنیم، به دلیل مشکلات فراوان و عدیده، نتوانسته‌ایم کار زیادی انجام دهیم. حالا که اهالی این 4 روستا با اطمینان خاطر زندگی می‌کنند و از امکانات روستایی برخوردارند، برخی می‌خواهند آنها را به مجموعه شهری اضافه کنند که چه بشود؟ دهیاران و اعضای شورای این روستاها به راحتی به رصد مشکلات این روستاها می‌پردازند و برای رفع آنها برنامه‌ریزی می‌کنند و مراحل اداری پیچیده را که ما در شهر داریم، ندارند. 

 مخالفان اجرای این طرح بیشتر جامعه دانشگاهی هستند که به صورت علمی به ماجرا نگاه می‌کنند. در کنار دانشگاهیان حتی عامه شهروندان نیز دلایل جالبی برای مخالفت با اجرای این طرح دارند. آنها معتقدند همدان در مناطقی مانند خضر و دیزج این تجربه را به بدترین شکل ممکن از سرگذرانده است، پس چرا باید شاهد تکرار این تجربه باشد؟ موافقان هم دلایل خودشان را دارند.

عسگریان: روال قانونی اجرای این طرح هنوز طی نشده و مرجع قانونی درباره آن تصمیمی نگرفته است. یک بحثی توسط دوستان مطرح شده اما ظرفیت‌سازی در این زمینه صورت نگرفته است. در سفر مقام معظم رهبری به همدان در سال 1383، ایشان دستور دادند از محل اعتبارات خاص 150 میلیارد تومان بودجه‌ برای توانمندسازی مناطق حاشیه شهر اختصاص دهند اما تا امروز تنها 50 درصد آن محقق شده است، آن وقت ما حرف از الحاق 4 روستا می‌زنیم؟ البته قبل از این هم چند روستا در همدان بدون هیچ برنامه‌ای و با وجود تمام مخالفت‌ها به شهر الحاق شده که هیچ منطق درستی پشت آن نبوده است. ما یک نرخ رشد داریم و اینکه جمعیت شهر ما از یک تعدادی باید به یک تعدادی برسد و هنوز طرح جامع حریم نداریم و طرح جامع اولیه ما مربوط به دهه 50 است. تازه امسال در حال بازنگری آن طرح هستیم و اصلا نمی‌دانیم نیاز هست روستایی به شهر الحاق شود یا نه. مگر در شهرهای شمالی آن همه روستای اقماری را در شهر ادغام کرده‌اند؟! ما با دست خودمان داریم مراکز تولید اثرگذار در زندگی شهری را از بین می‌بریم و آنها را به مصرف‌کننده تبدیل می‌کنیم. 

 آقای امیری، گویا شما موافق اجرای طرح هستید. ما معتقدیم اهالی این 4 روستا با استانداردهای بهتری نسبت به اهالی شهر زندگی می‌کنند و این طرح همه خدمات ارزان از جمله آب، برق و بیمه را از آنها خواهد گرفت. بهتر است کمی در این‌باره صحبت کنیم.

امیری: پیرو صحبت‌های آقای عسگریان باید بگویم اساسا مطرح‌ کردن این موضوع که اجرای طرح الحاق این 4 روستا به شهر تصویب شده، در مجامع مختلف فضای روانی بسیار بدی ایجاد کرده در حالی که این مساله هیچ کجا مصوب نشده است. یک سری واحدها در این 4 روستا خارج از محدوده بودند و بر اساس مصوبه ستاد بازآفرینی شهری که به ریاست استاندار برگزار شد، قرار شد تعیین تکلیف شوند. در جلسه الحاق این واحدها که در حریم شهر همدان بودند، به محدوده طرح مصوب هادی روستایی مطرح شد که در کارگروه زیربنایی 2 مصوبه داشت. یکی اینکه این واحدها به محدوده روستاها ملحق شوند و دیگری اینکه پیشنهاد شد در بازنگری طرح جامع الحاق این 4 روستا به محدوده شهری مورد بررسی قرار گیرد اما چیزی مصوب نشد. اما به طور کلی در دنیا رشد شتابان شهرها و شهرنشینی که تأثیراتی در کالبد شهرها و توزیع جمعیت در آنها گذاشته، باعث شده است گسیختگی و نبود توازن را در پهنه سرزمین‌ها شاهد باشیم. در ایران نیز چندین شهر به عنوان مادرشهر وجود دارند که با بلعیدن پیرامون خود باعث گسیختگی فضایی در توزیع جمعیت شده‌اند در نتیجه ما مناطقی را به صورت خالی از سکنه می‌بینیم و شاهد از بین رفتن اراضی کشاورزی، دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و یک اغتشاش شهری در پهنه سرزمینی کشورمان هستیم که نتیجه بی‌توجهی به اسناد فرادستی است. 

 با همه آنچه گفتید، متوجه نشدیم که شما موافق الحاق 4 روستای گفته ‌شده به شهر هستید یا مخالف.

امیری: می‌خواهم بگویم مدیریت ناهمسان بین مناطق شهری و روستایی تعارض‌هایی ایجاد می‌کند. بلعیده‌ شدن روستاها و مناطق پیراشهری معضلات بعدی را برای ما ایجاد کند و من موافق این مسأله نیستم. قبلا هم روستاهایی به شهر ملحق شده‌اند، مگر در کنار آنها سکونتگاه‌های غیررسمی شکل نگرفت؟! ما فرض کنیم این 4 روستا را هم به شهر ملحق کردیم، اسما و رسما می‌گوییم این‌ها جزو محدوده شهری هستند و عملا یک سکونتگاه‌ مولد و خودگردان را به کوی‌های خوابگاهی تبدیل می‌کنیم. اگر به این موضوع خطی نگاه کنیم، خیلی سطحی است و از واقعیات موجود غافل شده‌ایم. تخریب اراضی کشاورزی و بی‌میل ‌شدن اهالی روستاها به کشاورزی تنها یکی از آسیب‌هاست. آیا مدیریت شهری ما ظرفیت پذیرش جمعیت 20 هزار نفری را به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و اشتغالزایی فراهم کرده است؟

اگر ما به دنبال تمرکززدایی هستیم که کار خوبی است، اما اگر به دنبال کم‌ کردن تمرکز از منطقه زاگرس بودیم، پس داستان شهر حورا چه بود؟ ما در ساخت شهر حورا به دنبال کم‌ کردن جمعیت مرکز شهر بودیم اما الان با طرح الحاق 4 روستا داریم خلاف این موضوع عمل می‌کنیم و احتمالا چند روز دیگر الحاق روستاهای دیگر مانند دیوین را مطرح خواهیم کرد. ما که مدیریت شهری یکپارچه نداریم اما اگر این مدیریت شهری محدوده شهر از روستاهایی مانند 4 روستای گفته‌شده را تعیین می‌کرد به راحتی می‌توانست وضعیت را کنترل کند. ما الحاق چند صد واحد را در محدوده روستاهای حسن‌آباد و علی‌آباد به محدوده روستایی، آن هم با وجود مخالفت شدید مسئولان محلی، با هدف کم‌ کردن مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر همدان انجام دادیم اما تا کی می‌توانیم این کار را انجام دهیم.

خب، چه باید کرد؟

امیری: پیشنهاد من این است که مدیریت‌های محلی این 4 روستا و دیگر روستاهای نزدیک به محدوده شهری را تقویت کنیم. برای این مناطق پلیس ساختمان بگذاریم، مدیریت یکپارچه شهری را عملی کنیم و فضاهای بومی و عرصه‌های طبیعی را که جولانگاه رانت‌خواران و بورس‌بازان است، مدیریت کنیم. این باعث می‌شود روستاهای گفته شده، علاوه بر مدیریت مناطق پیرامون خود، به عنوان سکونتگاه‌های فعال مطرح شوند.

 آقای زمانی، شما موافق اجرای طرح هستید. از دلایل موافقتتان برای ما بگویید.

زمانی: فکر می‌کنم باید به 2 نکته اشاره کنم؛ یکی نحوه اجرای این طرح و دیگری اینکه آیا اجرای آن درست است یا نه. ما در حریم شهر همدان 22 روستا داریم که بسیاری از آنها بزرگ و تأثیرگذار هستند. از مدت‌ها قبل ما در حوزه معاونت عمرانی و برنامه‌ریزی فرمانداری پیشنهاد الحاق روستاهایی را که در حریم شهر واقع شده‌اند، ارائه ‌کرده‌ایم. ماده 6 قانون تقسیمات کشوری اعلام می‌کند کلیه روستاهایی که در حریم شهرها قرار دارند، با تشخیص فرمانداران آن شهرها، به شهر ملحق می‌شوند. بر این اساس، ما پیشنهاد الحاق 6 روستا را ارائه کردیم که علاوه بر 4 روستای گفته ‌شده، روستاهای حیدره و چشمه ملک هم هستند. بر اساس تقاضای ما، مشاوری در اداره راه و شهرسازی برای این موضوع تعیین شد که روی طرح کار کارشناسی انجام داد و طبق گزارش‌های مثبتی که ارائه کرد، با الحاق 4 روستای مورد بحث موافقت و در جلسات مربوط این موضوع مصوب شد. مصوبه شورای برنامه‌ریزی استان نیز در این زمینه اخذ و به بخش تقسیمات کشوری وزارت کشور ارسال شده است.
امیری: اما این طرح تنها به عنوان پیشنهاد به مشاور مطرح شده است...

زمانی:  بر اساس بند 34 قانون وظایف و اختیارات شوراهای اسلامی شهر، بررسی تایید طرح‌های هادی، جامع و شهرسازی و حریم و محدوده قانونی شهرها پس از ارائه آن توسط شهرداری و ارسال به مراجع ذی‌ربط قانونی تصویب نهایی می‌شود. بررسی اجرای طرح‌های تفصیلی و جامع باید از کانال شورای شهر و شهرداری انجام شود اما مقوله الحاق 4 روستا به شهر از اختیاراتی بود که وزارت کشور داشت. ماده 6 به صراحت اختیار را به فرماندار شهر داده است و فرماندار شهر هم پیشنهاد طرح را ارائه کرده و مراحل قانونی آن انجام شده است. حالا ماده 13 همین قانون گفته هرگونه الحاق، تبدیل، ایجاد و نیز تعیین و پیگیری مرکزیت و نامگذاری و اجرای تقسیمات کشوری، به جز استان، بنابر پیشنهاد وزارت کشور و تصویب هیأت وزیران خواهد بود. بنابراین اجرای طرح مورد بحث در مرحله وزارت کشور است و همکاران ما از تقسیمات کشوری به همدان آمدند و اگر وزارت کشور تأیید کند، باید مصوبه هیأت وزیران را بگیرد. پس کار کاملا قانونی است. در ارتباط با لزوم اجرای این طرح هم باید بگویم در حاشیه همدان و داخل حریم این شهر تعدادی روستا واقع شده است. اینها قرار است به چه شکل مدیریت شوند؟ بر اساس قانون، مدیریت این مناطق بر عهده شهرداری است اما به هر دلیل این مدیریت صورت نگرفته و باری بر دوش ما گذاشته شده است.

حریم خانه‌های روستایی و شهری در این مناطق مشخص نیست و مشکلاتی به وجود می‌آورد. موضوع دیگر اینکه به اعتقاد من اگر حریمی تعیین شود، باید عوارضی دریافت شود. تعیین خط برای محدوده شهری و روستایی نه برای ما و نه دوستان ما در مدیریت شهری و نه در دهیاری قابل اجرا نیست. موضوع آب هم هست. همه می‌دانیم وظیفه تأمین آب شرب روستایی بر عهده اداره آب و فاضلاب روستایی است و منبع تأمین آب شرب هم چاه‌ها و آب‌های سطحی و چشمه‌ها هستند. روستاهایی که در حریم شهر هستند، نمی‌توانند از این آب استفاده کنند. ما برای تأمین آب این 4 روستا در تنگنا هستیم. مسأله دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که این روستاها به شهر چسبیده‌اند و هیچ حد فاصلی نمی‌توان برای آنها تعیین کرد. ما نباید به دلیل اینکه نمی‌توانیم موضوع را مدیریت کنیم، با اجرای طرح مخالف باشیم و دوستان شورای شهر نباید دید انتفاعی به موضوع داشته باشند. به نظرم اگر قرار بود استادان به شهر ملحق شود، مدیریت شهری با آن موافقت می‌کرد چون برایش نفع داشت اما چون الحاق این 4 روستا نفعی برایش ندارد، مخالف است.

هر چند من با این صحبت دوستان شورا که باید برای این مناطق هزینه کنند تا به استانداردهای شهری نزدیک شوند، موافقم. من معتقدم باید سطح زندگی این مناطق را بالا ببریم و مسئولان کمک کنند تا اهالی این مناطق نیز از امکانات شهری استفاده کنند کما اینکه الان هم در حال استفاده از این امکانات هستند. درباره دغدغه روستاییان مبنی بر بالا رفتن هزینه‌های زندگی‌شان هم باید بگویم در این زمینه تمهیداتی اندیشیده شده است که تعرفه‌ها تعدیل شود.

خانم نورالله‌زاده، موضوعی که مخاطبان روزنامه ما مطرح کرده‌اند این است که منافع نیم‌ میلیون شهروند را نباید قربانی 20 هزار نفر کرد. شما منفعت اجرای این طرح را در چه چیزی می‌بینید؟

نورالله‌زاده: ابتدا اجازه بدهید به سخنانی که تاکنون گفته شد، نقدی داشته باشم. ما باید به این فکر کنیم که در تصمیمات این چنین که یک عده متضرر می‌شوند و عده‌ای دیگر منتفع، چگونه باید تصمیم درست گرفت. در این مسائل باید بدانیم مشکل چیست و برای آنها چه راه‌حلی‌هایی هست و این راه‌حل‌ها چه ضررها و چه منفعت‌هایی دارد. نباید به خاطر تعداد اندکی که نیمی از آنها در محدوده شهر هستند و نیمی در محدوده روستا، طرح شهری را عوض کرد. این موضوع را باید در جای خود مطرح کرد و برای آن تصمیم گرفت.

آقای حاجی‌بابایی هم این موضوع را مطرح کرد. در دنیایی که به راحتی در اینترنت می‌توانیم همه تجربیات را ببینیم، نمی‌توانیم 10 مشکل را مطرح کنیم و به جای کار مطالعاتی و کارشناسی راحت‌ترین کار را انجام دهیم، یعنی مشکل را از سر باز کنیم و مهم نباشد که آینده چه می‌شود. ما با همکارانمان در اداره راه و شهرسازی نیز جلسه برگزار کردیم اما هیچ استدلال منطقی برای اجرای این طرح به ما ارائه ندادند. در هیچ جلسه‌ای دوستان هیچ نکته مثبتی که وزنه را نسبت به نکات منفی طرح سنگین کند برای ما عنوان نکردند. اگر کار کارشناسی انجام داده‌اند، نتایج آن را ارائه دهند تا ما هم بر اساس عقل و منطق و آینده‌نگری درباره آن تصمیم بگیریم. مسأله دیگر اینکه یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ما معضلات اجتماعی است و تعارفی هم در این زمینه نداریم. مقایسه کنیم و ببینیم آیا میزان آسیب‌های اجتماعی در روستاها بیشتر است یا در حاشیه شهر. بافت اجتماعی روستا با مشکلات بسیار کمتری مواجه است ولی ما به دنبال افزایش آسیب‌های اجتماعی در آنها هستیم. با توجه به اینکه مطالعه‌ای برای اجرای این طرح صورت نگرفته است، مطمئنا مسائل فرهنگی مشکلات زیادی برای ما ایجاد خواهد کرد. یک زمان دوستان مسأله کالبدی را مطرح می‌کردند و می‌گفتند در کنار این روستاها واحدهایی ایجاد شده‌اند که نه روستا و نه شهر هستند.

اگر دلیل شما این است، روستای شورین که اصلا این مشکل را ندارد و با فاصله بیشتری از شهر قرار گرفته است. این چه نوع مطالعه‌ای بوده که این 4 روستا را در یک طرح قرار داده است؟ کالبد این روستاها کاملا متفاوت است، حالا چطور آنها را شبیه هم می‌دانیم؟ همه اینها را که کنار هم قرار می‌دهیم، متوجه می‌شویم تصمیم درستی نیست. از نظر اقتصادی هم یک مشکل وجود دارد. طبق قانون، شهرداری به لحاظ بهداشتی نمی‌تواند اجازه دهد در محدوده شهر مرغداری یا دامداری ایجاد شود. اگر این روستاها به شهر ملحق شوند، شهرداری نمی‌تواند اجازه دهد اهالی آنها به دامداری بپردازند و این مساله به اقتصاد خانوارهای ساکن در این مناطق ضربه می‌زند. قوانین مدیریت شهری و روستایی متفاوت است. 2 راهکار در دنیا برای حل این مشکل وجود دارد. یکی اینکه این محدوده‌ها را به همین شکل نگه می‌دارند. وقتی ما واحدهایی داریم که نه روستا و نه شهر هستند، می‌توانیم برای آنها فکری بکنیم. درباره انتفاع هم باید ببینیم این انتفاع به کدام سمت است. آیا انتفاع متوجه کسی است که از اجرای طرح خبردار شده و رفته اراضی را خریده است تا بعدا به قیمت بیشتری بفروشد یا مدیریت شهری که باید اراضی را تفکیک کند و در اختیار مردم قرار دهد؟ ما منتظریم که دوستان نقاط مثبت این طرح را توضیح دهند و از مشکلات هم نمی‌ترسیم. سال‌ها پیش چند روستا به شهر ملحق شده‌اند و طبق ارزیابی‌های صورت گرفته مشخص شده تنها 10 درصد طرح توانمندسازی این مناطق که حالا حاشیه شهر هستند، محقق شده است. با این شرایط، آیا ما می‌توانیم امیدوار باشیم چند سال دیگر بتوانیم مشکلات روستاهایی را که می‌خواهیم آنها را به شهر ملحق کنیم، حل کنیم؟ راهکار دوم این است که برای این روستاها یک فرصت زمانی تعیین و گفته ‌شود باید از نظر مدیریتی یک سری امکانات استاندارد برایشان تأمین شود. دوستانی که می‌گویند ما می‌توانیم هزینه‌هایی را که با انجام این طرح ایجاد می‌شود مدیریت کنیم، می‌توانند این مدیریت را اینجا انجام دهند و در مدت یاد شده این مناطق را به استانداردهای لازم برسانند.

 آقای قاسم‌آبادی، آیا به نظر شما جامعه محلی از اجرای این طرح سود خواهد برد؟ 

قاسم‌آبادی: من به حال مدیریت شهری تأسف می‌خورم که به جای حل مسأله، صورت‌مسأله را پاک می‌کند. الحاق این روستاها به شهر یعنی از بین‌ بردن آنها. در اروپا در دوره‌ای تصمیم گرفتند مناطق روستایی با توجه به 3 بعد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را زنده کنند اما متأسفانه در شهر ما تنها بعد اقتصادی را می‌بینند و در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی هیچ دیدگاهی ندارند. وقتی از این افراد می‌پرسید چرا باید این روستاها به شهر ملحق شوند، می‌گویند برای افزایش قیمت زمین‌های آنها. اما به چه بهایی؟ مرغوب‌ترین خاک شهر مربوط به این 4 روستاست و تولید محصولات در این روستاها بسیار بالاست. مدیریت شهری می‌خواهد این خاک و این محصول را از بین ببرد اما به چه بهایی؟ فرماندار همدان جمعیت 4 روستای گفته ‌شده را 80 هزار نفر اعلام می‌کند اما نمی‌تواند این موضوع را ثابت کند؟ به مردم روستا تنها موقع انتخابات و برای رأی‌ دادن نباید توجه کرد. شما پشت درهای بسته برای آنها تصمیم گرفته‌اید و باید از آنها نظرخواهی کنید. در یکی از مصاحبه‌ها اعلام کردند رأی مردم ملاک نیست.

با الحاق چه چیزهایی می‌خواهد اتفاق بیفتد؟ مسئولان یک نماینده بفرستند تا مردم این 4 روستا را برای الحاق مجاب کند و از منافع طرح بگوید. 
این روستاها بعد از الحاق حاشیه نمی‌شوند بلکه حاشیه‌ی حاشیه می‌شوند چون مدیریت شهری توانایی کافی برای مدیریت شرایط فعل حاشیه شهر را ندارد.
 به ما می‌گویند چه موافقت کنید چه نه، این روستاها شهر می‌شوند.

 آقای پاکیزه، نظر شما چیست؟

پاکیزه: درست است که قانونگذار در قانون اختیارات دولتی از جمله فرمانداران را آورده، اما در تبصره ماده 3 همین قانون به عبارت «بنابر ضرورت» اشاره کرده است، نه اینکه بگوید بدون دلیل و منطق می‌توان روستا را به شهر ملحق کرد. از طرفی، بر اساس اصل یکصدم که مادر قوانین ماست، اجرای این طرح بی‌توجهی به جایگاه شوراها به عنوان نمایندگان مردم است. وقتی ما برای مردم ارزش قائل نباشیم، خروجی آن نارضایتی‌های اجتماعی است. در تمام طرح‌های الحاق روستاها به شهر در کشور، آنهایی به نتیجه رسیده که رضایت مردم را به دنبال داشته‌اند. ما طرح‌هایی داشته‌ایم که مرحله تصویب وزارت کشور را از سر گذرانده‌اند اما عملی نشده‌اند چون مردم راضی نبوده‌اند. 

آقای عسگریان، چند سالی است موضوع مهاجرت معکوس مطرح است و اینکه مردم از شهرها به روستاها برگردند، اما در همدان این اتفاق به دلیل رشد منفی جمعیت نمی‌افتد. فکر می‌کنید چطور می‌شود تعادل جمعیتی ایجاد و به دنبال آن آسیب‌های اجتماعی کمتر شود؟

عسگریان: ما باید الزامات قانونی را رعایت کنیم اما اگر قرار است قانون یک مجموعه‌ای را لحاظ کنیم و در ادامه قوانین مجموعه دیگر را زمین بگذاریم، درست نیست. آقای زمانی به قوانین تقسیمات کشوری و در بخشی از صحبت‌هایش به تأمین آب پاک اشاره کرد. به نظر من هیچ مشکلی ندارد وقتی ما دستگاه عریض و طویلی به نام شرکت آب و فاضلاب روستایی ساخته‌ایم، آب پاک به مردم روستا بدهیم. یعنی دولت موظف است برای تأمین همه نیازهای هموطنان در حوزه‌های شهری و روستایی برنامه‌ریزی داشته باشد. چرا وقتی طبق قانون کسی که در ساخت ‌و ساز پایان کار نگیرد خدمات شهری هم نمی‌گیرد، اما هر روز حاشیه شهر‌ها بزرگ‌تر می‌شوند؟

چون خدمات می‌گیرند! جای سوال است در جایی که اداره راه و شهرسازی به عنوان دستگاه متولی برای طرح جامع مشاور گرفته، اما همین مشاور را در عمل انجام شده قرار می‌دهد و می‌گوید طرح الحاق این روستاها تصویب شده و نظر کارشناسی کارشناس را هم به این سمت ‌می‌کشد. برابر قانون، کلانشهر به شهری گفته می‌شود که جمعیت آن از یک میلیون نفر بیشتر و حداقل 80 درصد زیرساخت‌های آن تأمین شده باشد در حالی که در همدان اول راه هستیم و جمعیت شهرمان هم زیر 600 هزار نفر است و می‌گوییم ما کلانشهر هستیم. ما از اعتبار کلانشهر بهره‌مند نمی‌شویم و در عوض به نام کلانشهر از اعتبار معمولی مراکز استان‌ها هم محروم می‌شویم. ما برای تأمین آب و آسفالت و دیگر مناطق توانمندسازی دچار مشکل هستیم. از سال 1390 به صورت میانگین 35 تا 45 درصد بودجه شهرداری همدان را متوجه مناطق توانمندسازی کرده‌ایم و اگر بخواهیم این 4 روستا را هم به شهر اضافه کنیم، اتفاقات ناخوشایندی که درباره آنها بحث شد، برای آنها می‌افتد و هم از اعتبارات محدودی که دستگاه‌‌های متولی روستاها به آنها اختصاص می‌دهند، محروم می‌شوند. اگر قرار است اتفاق خوبی برای همدان بیفتد باید کارشناسانه استدلال کنیم چون دیگر مردم ما حرف بدون استدلال را قبول نمی‌کنند و جامعه دانشگاهی پذیرای این مساله نیست. چند روز دیگر مشاور مجبور است بگوید این 4 روستا باید به شهر ملحق شوند و شورای شهر باید آن را بپذیرد اما به دلیل اینکه کار کارشناسی پشت آن نیست و تنها حرف از مصلحت‌هاست، شورای شهر این طرح را نخواهد پذیرفت، چون همان فرماندار ما را برای کار برای مردم قسم داده است.

نورالله‌زاده: تنها خواسته ما این است که تصمیمی را که نتایج زیادی برای مردم شهر خواهد داشت، به شور بگذاریم. کارشناسی را هم نباید فراموش کنیم، نه اینکه تنها در حرف از آن بگوییم و در عمل خبری از آن نباشد.
امیری: از اینکه ما بگوییم جمعیت همدان به یک میلیون نفر رسیده و ما کلانشهر شده‌ایم، به چه چیزی می‌رسیم؟ معضلات ترافیک همدان مردم را آزرده‌خاطر کرده است و نتوانسته‌ایم آن را حل کنیم در حالی‌که باید به دنبال محله‌محوری باشیم. ما چرا علم و خرد جامعه دانشگاهی را کنار می‌زنیم؟ اگر الحاق صورت بگیرد باید اراضی تفکیک شوند. افرادی پشت این ماجرا هستند که با نابود شدن اراضی روستایی پول هنگفتی به دست خواهند آورد و حاشیه‌ها بیشتر خواهند شد. پیشنهاد می‌کنم دید‌ آمایشی داشته باشیم. پس اسناد فرادستی برای چه تدوین شده‌اند؟ اگر ما نمی‌توانیم حریم محدوده شهرمان را حفظ کنیم و جلوی ساخت‌ و سازهای بی‌رویه را بگیریم، نباید با الحاق روستاها به شهر صورت‌مسأله را پاک کنیم. ما تنها مناطق حاشیه‌ای را به روستا ملحق می‌کنیم و حالا هم می‌خواهیم روستاها را به شهر ملحق کنیم. بعد از آن چه خواهیم کرد؟ با راه‌اندازی خطوط پروازی و راه‌آهن همدان می‌توانیم این شهر را به عنوان استراحتگاه تهرانی‌ها بدل کنیم اما می‌خواهیم با الحاق روستاهای آن به شهر باغ‌ها را نابود کنیم چون نگاه تک‌بعدی داریم. ما باید فراتر از همدان به مساله نگاه کنیم و به نقشی که همدان باید در کشور ایفا کند، فکر کنیم. کلانشهر شدن افتخار نیست و ما باید به ایجاد آرامش در شهر کمک کنیم.

 ما قبلا از مردم 4 روستای یاد شده نظرخواهی کرده‌ایم و آنها در خصوص اجرای این طرح ابراز نارضایتی کرده‌اند. آیا نظر مردم در این ‌باره پرسیده شده است؟ بالاخره ما باید مقوله حقوق شهروندی را هم در نظر بگیریم.

زمانی: ما ابتدا باید فرضیه درستی مطرح کنیم و سپس بر اساس آن حرکت کنیم. تعریف ما از روستا چیست؟ روستا مجموعه‌ای از افراد است که در منطقه‌ای زندگی می‌کنند و روی پای خود هستند. اما باید پرسید از جمعیت 8 هزار نفری روستای قاسم‌آباد چند نفر در شهر کار می‌کنند و اصلا شغلشان چیست؟ ما درباره روستاهایی صحبت می‌کنیم که در محدوده شهر قرار گرفته‌اند و همه خدمات خود را از شهر دریافت می‌کنند و فعالیتشان در شهر است.

 یعنی در شرایطی که خیلی از شهروندان همدانی در لالجین کار می‌کنند، باید بگوییم تعریف ما از شهر غلط است؟

زمانی: خب ما باید اکثریت را در نظر بگیریم. همه مطالبی که گفته شد، درست است اما برای روستایی درست است که روستا بودن خود را حفظ کرده است. به نظر من روستانشینی در این مناطق وجود ندارد.
قاسم‌آبادی: خب، شما درباره جمعیت صحبت می‌کنید در حالی ‌که باید از خانوار صحبت کنید و اینکه چند خانوار در این روستاها از راه کشاورزی امور خود را می‌گذرانند. پس ملاک شما اشتباه است.
زمانی: معتقدم تعداد خانوارها هم کم است. ما هم به حفظ اراضی کشاورزی معتقدیم و اصلا ما می‌خواهیم با اجرای طرح الحاق، کاربری این زمین‌ها را حفظ کنیم. اما در این روستاها مشکلات اجتماعی وجود دارد که من نمی‌خواهم خیلی به آنها اشاره کنم. دهیار که نمی‌تواند طبق کمیسیون 99 جلوی ساخت ‌و سازهای غیرمجاز بایستد. ما نمی‌توانیم روی پرونده‌های کم نظر بدهیم و رأی صادر کنیم. من می‌خواهم به این نتیجه برسم که اگر این روستاها به شهر ملحق شوند، مدیریت شهری بهتر می‌تواند اراضی آنها را مدیریت کند. وقتی این اراضی در محدوده شهر قرار بگیرند، بهتر مدیریت می‌شوند. در نهایت باید بگویم مدیریت شهری و اداره‌کل تقسیمات کشوری حدود اختیارات متفاوتی دارند. ابتدا باید اداره‌کل تقسیمات کشوری تصمیمات را به مشاور ارائه و مشاور هم طرح خود را ارائه کند.

امیری: اگر مشاور به این نتیجه برسد که این روستاها نباید به شهر ملحق شوند، تکلیف چیست، آن هم در شرایطی که ما با سیاسی‌کاری قبلا مصوبه را گرفته‌ایم؟
زمانی: بالاخره مراحل آن انجام شده است. قبلا 6 روستا بود اما مشاور به دلیل رشد کند جمعیت و موقعیت طبیعی با الحاق 2 روستا مخالفت کرد.

امیری: در کدام جلسه مشاور این نظر را داده است؟
زمانی: در جلسات کارشناسی امور زیربنایی.

امیری: اگر منظورتان جلسه‌ای است که ما خودمان طرح را به شما ارائه دادیم که آن جلسه اصلا با موضوع حل معضلات این مناطق بود. 
زمانی: خب قبلا گفتم آن جلسه 2 مصوبه داشت.
امیری: در آن جلسه ما خودمان گفتیم بر اساس مصوبه ستاد بازآفرینی شهری، واحدهای خارج از محدوده شهری به روستاهای گفته ‌شده ملحق شوند و تأیید آن را از کارگروه امور زیربنایی گرفتیم که پیشنهاد شد مشاور طرح جامع الحاق این 4 روستا را بررسی کند اما چیزی مصوب نشد.

زمانی: تا زمانی که شورای برنامه‌ریزی مصوب نکند، طرح قابل اجرا نیست در حالی ‌که این طرح مصوب شده است. در حال حاضر این مناطق از تعریف روستایی خارج شده‌اند. ضمن اینکه این الحاق با بحث محله‌محوری و مدیریت محله‌ای منافاتی ندارد و مقوله سکونتگاه‌های غیررسمی را باید از الحاق این 4 روستا جدا کرد کما اینکه دره مراد‌بیک به شهر ملحق شد و هیچ مشکلی هم پیش نیامد و نارضایتی وجود ندارد. واحدهایی که معلوم نیست در کدام محدوده قرار دارند هم یکی، 2 واحد نیستند و تعداد آنها زیاد است. مردم روستاها هم موافقت خود را رسما اعلام کرده‌اند اما باید دید دهیاران چه چیزی به ذهن مردم تزریق می‌کنند.
قاسم‌آبادی: تعریف آقای زمانی از روستا اصلا درست نیست. در قانون آمده روستا منطقه‌ای است که مردم آن به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به فعالیت‌های کشاورزی، دامداری و مانند این مشغول هستند. با تعریف شما اصلا این مناطق نباید روستا بمانند در حالی که روستا هستند.

در جمع‌بندی موارد مطرح شده باید گفت خبرنگاران روزنامه همشهری اخیرا به 4 روستای گفته شده مراجعه کرده و پای صحبت‌های مردم نشسته‌اند که فیلم آن نیز در کانال تلگرامی روزنامه منتشر شد. در این مصاحبه مردم می‌گفتند از آنها در مورد اجرای طرح الحاق به شهر نظرخواهی نشده است. امیدواریم مسئولان بهترین تصمیم را درباره این موضوع بگیرند و مردم هم از نتایج آن بهره‌مند شوند.

این خبر را به اشتراک بگذارید