مائده امینی ـ روزنامهنگار
خشونت خانگی هزار چهره دارد و همسر آزاری تنها یکی از آنهاست. نانوشته معلوم است که روح و جسم زنان، میزبان اصلی خشونتها و آزارها بهشمار میروند بیآنکه صاحبان آنها چنین روندی را انتخاب کرده باشند. بررسی آمارهای منتشرشده از مرکز آمار ایران نشان میدهد که آزار جسمی علیه زنان بیش از59 درصد همسرآزاریها را تشکیل میدهد اما درباره آزارهای روانی این آمار متفاوت است. کرونا البته بهواسطه قرنطینههای طولانی، توسعه افسردگی، شیوع کمتحملی، اضطراب و ایجاد فشارهای اقتصادی، موجب افزایش نسبی همسرآزاری - مثل نزاعهای دیگر- شده است. در اینجا هم فرصتهای نابرابر، کار دست زنان داده است. وابستگی زنان به مردان در همه ابعاد، منجر به تقویت ریشههای فرهنگ مردسالارانه شده، تا جایی که مورد خشونت قرارگرفتن یک زن توسط همسرش واقعهای است که بخشی از جامعه آن را بهصورت «عرف» پذیرفتهاند. در حالی گزارشهای نهادهای رسمی آمار دست و پاشکستهای از خشونتهای فیزیکی مانند کتکزدن و خشونتهای کلامی مانند توهین و تحقیر از سوی مردان علیه زنان را منتشر کردهاند که خیل گستردهای از زنان جرأت و جسارت ثبت شکایات علیه همسران خود را ندارند و هرگز در هیچ آماری دیده نمیشوند. مطابق با تعریف ارائهشده در گزارشهای مرکز آمار ایران که با استناد به گزارشهای پزشکی قانونی نوشته شده است، هرگونه سوءرفتار و آزار جسمی، جنسی، روانی و سهلانگاری که توسط شوهر نسبت به زن یا برعکس انجام شود، مصداق «همسرآزاری» قلمداد میشود و حق شکایت برای طرفین محفوظ است.
شمارش آزارها
در بیش از 95درصد همسرآزاریهای جسمی ثبتشده در آمار، زنان قربانی هستند
در همینه زمینه :