احساس همبستگی نیاز امروز جامعه
مجید صادقی- رئیس انجمن روانپزشکان ایران
با وجود اینکه هنوز تحقیقی درباره ارتباط بین مشکلات ناشی از کرونا و افکار خودکشی منتشر نشده اما امروز کووید-19به پدیدهای اجتماعی در جهان تبدیل شده و بهدلیل توالی پیکها منجر به کمرنگ شدن تدریجی امید و اطمینان در جامعه جهانی شده است؛ مسئلهای که احساس ناتوانی و عجز در افراد را رقم زده و اجتماع را با نوعی ناامیدی و بیانگیزگی مواجه کرده است. حالا در آستانه روز جهانی پیشگیری از خودکشی (19شهریور- دهم دسامبر) فرصتی فراهم شده تا نگاه عمیقتری به این دو مقوله داشت، هر چند که نمیتوان خودکشیهای دوران پاندمی را دقیقا مرتبط با کرونا دانست و نتیجهگیری درست در این خصوص کمی زود است.
توجه داشته باشیم خودکشی پدیدهای چندعاملی و پیچیده است که تنها یک عامل خاص را نمیتوان برای آن درنظر گرفت، بلکه مجموعهای از عوامل مانند بیماریهای مزمن جسمی، عوامل روانشناختی، افسردگی و ابتلا به اختلالات دوقطبی یا شخصیت مرزی در این پدیده نقش دارند. نوع و ویژگیهای شخصیت فرد، نحوه واکنش نسبت به وقایع و مشکلات زندگی همچنین عوامل اجتماعی میتوانند در این خصوص مؤثر باشند. سوءمصرف موادمخدر و محرک یا الکل نیز فرد را مستعد به تصمیم برای خودکشی میکند و البته نداشتن روابط اجتماعی، از دست دادن شغل و امید به آینده نقش مهمی در اینباره ایفا میکند. ازسوی دیگر برخوردار بودن از شبکهای از دوستان و ارتباط با آنها عامل مهم و مؤثری در پیشگیری از خودکشی به شمار میرود، درحالیکه با شیوع کرونا شاهد کمرنگشدن این روابط هستیم که میتواند باعث بروز چنین افکاری در افراد شود.
هر چند در همین دوران کرونا با از دستدادن عزیزان و ابتلای سخت به بیماری احتمال شکل گرفتن افکار خودکشی در افراد وجود دارد، اما خودکشی پدیده تک عاملی نیست و بهطور کلی باید مجموعهای از عوامل برای اقدام بهخودکشی وجود داشته باشد و اختلالات روانی نیز در بروز آن تعیینکننده خواهد بود. توجه داشته باشیم هماکنون کووید- 19علاوه بر مشکل پزشکی، معضل اجتماعی هم به شمار میرود و مجموعه احساسات ازجمله افسردگی، درماندگی و ناتوانی در مقابله و برخورد با آن را رقم میزند. برای تصمیم بهخودکشی هم دقیقا مجموعهای از این احساسات در فرد بروز میکند. البته از آنجایی که کرونا بیماری سیستماتیکی است میتواند بر همه اعضای بدن ازجمله مغز هم تأثیر بگذارد. همچنین ممکن است افرادی که دچار بیماری کرونا میشوند تا مدتها از عوارض و اختلالاتی مانند افسردگی، نداشتن تمرکز، اختلال در حافظه و حواسپرتی و فراموشکاری رنج ببرند. بستری شدن در آیسییو هم میتواند عامل مهم دیگری برای ابتلا به افسردگی باشد.
بر این اساس با توجه به تبدیل شدن کووید-19به پدیدهای اجتماعی امید و اطمینان بهتدریج در حال رنگ باختن است و احساس ناتوانی و عجز در افراد و ناامیدی و بیانگیزگی را در جامعه رقم زده است؛ وضعیتی که میتواند در ذهن افراد مستعد ابتلا به افسردگیهای پیشرفته تصمیم بهخودکشی ایجاد کند. البته درباره ارتباط مشکلات ناشی از کرونا و افکار خودکشی تحقیقات قابل استنادی وجود ندارد و باید زمان زیادی از یک مشکل اجتماعی بگذرد تا بتوان در مورد آن به نتیجه قطعی رسید. این موضوع هم صدق میکند و از نظر متدشناسی و متدولوژی نمیتوان کووید-19را دقیقا با خودکشیهای دوره پاندمی مرتبط دانست. اما در حالی انسانها به رعایت فاصلههای اجتماعی و پرهیز از تجمعات برای رعایت پروتکلهای کرونا توصیه میشوند که در نقطه مقابل آن احساس همبستگی، همدردی و شبکههای قوی اجتماعی در یک خانواده، محل کار، محل تحصیل و جامعه احتمال گرایش افراد بهخودکشی را کاهش میدهد.
درصورتی که با کمرنگ شدن و کاهش چنین همبستگی مسلما احتمال این پدیده بیشتر خواهد شد. موضوع مهمی که هماکنون در دوران کرونا بیشتر با آن مواجه هستیم احساس گناه و ناراحتی است که افراد با از دست دادن عزیزان خود با آن روبهرو میشوند، زمانی که فکر میکنند شاید نتوانستهاند به خوبی از عزیزان خود مراقبت کنند یا در کنارشان باشند و یا شاید خودشان عامل انتقال بیماری بوده یا اینکه سوگواری مناسبی برای آنها برگزار نکردهاند. در این شرایط سوگواری نکردن برای عزیزان و نداشتن همراهی و آغوش وابستگان و نزدیکان در پشت سر گذاشتن مواجهه با چنین غمهایی به سلامت روان افراد آسیب مهمی میزند، چون سوگواری مراحلی دارد که باید به مرور طی شود و در پاندمی کرونا چنین شرایطی برای افراد فراهم نبوده است. همچنین توجه به حفظ سلامت روان بازماندگان هم موضوع مهمی است که برای پیشگیری از خودکشی حتما باید به آن توجه داشت. بر این اساس تشکیل گروههای خودیاری و مراجعه افراد به متخصصان و استفاده از تجربیات یکدیگر هم میتواند کمک مؤثری برای کاهش فضای غم و حفظ سلامت روان باشد.