• چهار شنبه 26 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 7 ذی القعده 1445
  • 2024 May 15
دو شنبه 1 شهریور 1400
کد مطلب : 138419
+
-

خطر هم‌جوار‌شدن طالبان با مرزهای ایران

خطر هم‌جوار‌شدن طالبان با مرزهای ایران

پیرمحمد ملازهی- کارشناس مسائل افغانستان

همزمان با آغاز روند خروج نظامیان خارجی از افغانستان شاهد بودیم که طالبان، مناطق گسترده‌ای از خاک این کشور را تصرف کرد و ۱۵مرداد نیز کنترل شهر زرنج، مرکز ولایت نیمروز - مناطق هم‌مرز با ایران - را به‌طور کامل در اختیار گرفتند. استراتژی طالبان این بود که در مراحل اول بتواند بر مناطق مرزی افغانستان با کشورهای همسایه مسلط شود و از این طریق ارتباط دولت افغانستان با کشورهای همسایه را قطع کند. طالبان تمام مناطق مرزی با ایران که در جوار استان‌های سیستان و بلوچستان و بخش‌هایی از خراسان رضوی بود را تحت تصرف درآورد. این شیوه عمل طالبان برای نخستین بار رخ داد و نشان‌دهنده برنامه‌ریزی گسترده طالبان برای تحت فشار قرار دادن دولت افغانستان است.
سخنگوی طالبان نیز در روزهای ابتدایی حضور طالبان در مرزها اعلام کرده بود که ما به همه اطمینان می‌دهیم و مشکلی از سمت ما وجود نخواهد داشت. او همچنین تأکید داشت که طالبان به همه همسایگان اطمینان می‌دهد که آرامش نسبی در مرزها برقرار خواهد بود. در مقابل چنین صحبت‌هایی شاهد بودیم که فرمانده قرارگاه منطقه شمال شرق ارتش ایران در جریان بازدید از مرزهای شرقی کشور و مرز دوغارون تأکید کرد: «نیروهای زمینی ارتش در قالب تیپ‌های متحرک هجومی در سراسر نوار مرزی شمال شرق و شرق کشور مستقر هستند و با همه قوا در حال پاسداری از مرزهای ایران اسلامی هستند و جای هیچ‌گونه نگرانی نیست.»
در داستان حضور نیروهای طالبان در مناطق مرزی افغانستان، این نکته که نیروهایی که اکنون تحت نظر طالبان مرزها را در دست گرفته‌اند، نیروهای قومی کشورهای همسایه هستند، مورد غفلت واقع شده است؛ به‌عنوان مثال منطقه واخان در دست نهضت ترکستان شرقی و گروه‌های وابسته به آن است، در منطقه آسیای مرکزی نیز نهضت اسلامی ازبکستان و حزب التحریر و در بخشی از مرزهای تاجیکستان و ترکمنستان نیز گروه‌های قومی مانند انصار(مخالفان تاجیکستان) تسلط یافته‌اند، مرزهای غربی افغانستان نیز تحت سلطه گروه‌های مخالف ایران و بلوچ‌های پاکستان هستند. در واقع گروه‌های قومی و مخالف کشور همسایه در مسیر همکاری با طالبان قرار گرفته‌اند و از این طریق توانسته‌اند قدرت را در مرزهای مشترک افغانستان به‌دست بیاورند. این تحلیل مبتنی بر اطلاعات موجود از ماهیت نیروهای حاضر در مرزهای مشترک افغانستان است اما نمی‌توان با قطعیت در رابطه با آن صحبت کرد.
شروع درگیری‌ها در شهرهای مرزی افغانستان با ایران، نگرانی‌های ایران را افزایش خواهد داد زیرا با تسلط طالبان بر شهر تجاری اسلام‌قلعه، تمامی ارتباطات اقتصادی ایران و افغانستان به‌دست طالبان افتاد. طالبان گروهی ایدئولوژیک است و نزدیک شدن این گروه به مرزهای ایران بی‌خطر  نیست و نوعی تهدید برای امنیت ملی کشور تلقی می‌شود. طالبان سعی کرد برای به‌دست آوردن قدرت در افغانستان راه‌های ارتباطی و بنادر اقتصادی دولت را تصرف کند و با به‌دست گرفتن اسلام‌قلعه، یکی از مسیرهای تجاری مهم را به‌دست گرفت. در چند هفته گذشته و همزمان با سقوط مرزهای ماهیرود و دوغارون افغانستان از سوی طالبان و متواری شدن مسئولان افغانستانی این دو مرز مشترک با ایران، مسئولان راهداری بخشنامه‌ای منتشر کردند که از بسته بودن مرزها خبر می‌داد و در این بخشنامه تأکید شده بود با توجه به نبود امکان تردد از مرزهای مذکور، درصورت صدور سند حمل و اعزام ناوگان و سرگردانی رانندگان در مرز مذکور مسئولیت تبعات بعدی با شرکت حمل‌ونقل صادرکننده سند حمل است. این شرایط چندان پایدار نماند و بعد از گذشت چند روز شاهد بازگشایی مرزها بودیم. براساس گفته سخنگوی گمرک به‌دلیل اینکه این درگیری‌ها درداخل خاک افغانستان و خارج از قلمروی سرزمینی ما بود، طبق کنوانسیون‌ها و قوانین بین‌المللی، سازمان‌ها و ادارات ایرانی مستقر در مرز به فعالیت خود ادامه دادند و مرزهای ایران و افغانستان باز شد.
تمام این اتفاقات را باید کنار تصویری قرار داد که چندی پیش در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، این تصویر نشان می‌داد که طالبان دست به انتشار نرخ جدید تعرفه گمرکی در مرز نیمروز با ایران زده است، با قرار دادن این اطلاعات در کنار صحبت‌های سران طالبان، باید قبول کنیم که طالبان بر منافع مالی مرزها حساب باز کرده است.
فارغ از بحث اهمیت اقتصادی تسلط طالبان بر مرزهای مشترک با کشورهای همسایه، باید دانست که یکی از اهداف طالبان از حضور در مرزها این بود که با محاصره کامل و تحت فشار قرار دادن دولت مرکزی، دولت افغانستان را مجبور به کناره‌گیری کند.‌ این واقعیت را نمی‌توان نادیده گرفت که حضور طالبان در مرزها منجر به قطع منابع مالی دولت مرکزی شد و این موضوع شرایط را برای تسلط طالبان بر افغانستان مهیا کرد.
استراتژی طالبان برای حضور در مرزهای مشترک، موجب بروز چالش‌های امنیتی در کشورهای همسایه شد. در رابطه با ایران نیز مرور تعاملات ایران و طالبان نشان می‌دهد که ایران به‌منظور بهبود شرایط افغانستان دست به رایزنی با طالبان زد و حتی برخی تلاش کردند تا نگاه‌ها را نسبت به طالبان تلطیف کنند چرا که گمان می‌کردند سیاست‌های طالبان تغییر کرده است و امکان همکاری وجود دارد اما اگر دقیق‌تر به بررسی این موضوع بپردازیم باید قبول کنیم که این نگاه چندان پایدار نیست. نیروهای حاضر در مرزهای افغانستان زنگ هشدار را برای ایران به صدا درآورده‌اند چرا که بدنه اصلی این نیروها متشکل از مخالفان ایران هستند.
برخی این نگرانی را مطرح می‌کنند که ممکن است طالبان خواهان نفوذ به ایران هم باشند. در پاسخ به این نگرانی‌ها باید گفت که چنین اتفاقی نمی‌تواند توجیه‌پذیر باشد. طالبان باید شرایط خود را در افغانستان تثبیت کنند و به فکر ساماندهی نیروهای خودشان باشند و بنابراین نمی‌توانند طمعی به داخل ایران داشته باشند. طالبان می‌داند که توان چنین کاری را ندارد و عاقلانه هم نیست. تا زمانی که طالبان به‌طور کامل در افغانستان مسلط شوند، نگاهی به ایران نخواهند داشت اما حضور طالبان در مرزهای مشترک با ایران در بلندمدت می‌تواند بحران‌هایی جدی برای ایران رقم بزند. در واقع باید دانست که طالبان در اوضاع کنونی و با توجه به تنش‌های داخلی افغانستان قصد ندارد با کشورهای همسایه و منطقه ازجمله ایران وارد جنگ شود و اگر طالبان بخواهد در طولانی‌مدت و به‌دلیل اختلافات ایدئولوژیک، به مرزهای ایران تعرض کند به‌صورت رسمی وارد عمل نخواهد شد.
در واقع بهتر است بگوییم، در آینده دور و زمانی که حضور طالبان تثبیت شود، ممکن است خطراتی برای ایران رقم بخورد و اما در کوتاه‌مدت نباید نگران بود. در شرایط کنونی بخشی از این طالبان از طریق پاکستان این اطمینان را به ایران داده‌اند که علیه ایران دست به اقدام نخواهند زد و تهدیدی متوجه ایران نخواهد شد. اما تضمین‌هایی که ایران از پاکستان دریافت کرده با آینده روشنی روبه‌رو نیست. ایران همینطور نباید نسبت به امنیت مرزها به‌دلیل عبور مواد‌مخدر غافل شود، چرا که منطقه هلمند بخش زیادی از تریاک دنیا را تامین می‌کند و یکی از مسیرهای ترانزیت هم از ایران است، چنین روندی برای ایران مشکل‌ساز خواهد بود و ایران باید انرژی بیشتری برای کنترل مرزها صرف کند.
با تسلط کامل طالبان، ایران یک نیروی تندرو در شرق خود خواهد داشت که همین امروز نیز به‌نظر می‌رسد فعالیت‌های خود را در مرزهای ایران آغاز کرده‌اند. به‌خاطر داشته باشیم که این طرح طالبان برای تسلط بر مرزها را نباید ناشی از تفکر آنها بدانیم چرا که طالبان چنین پشتوانه فکری‌ای ندارد و این ایده را باید ناشی از موافقان طالبان در پاکستان بدانیم، چرا که طالب ایدئولوژی را درک می‌کند و فاقد تفکر نظامی و استراتژی است.

این خبر را به اشتراک بگذارید