مرجانه گلچین
در ستایش سینما، مترو و مردم
مرجانه گلچین، بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون معتقد است؛ وظیفه هر هنرمندی در هر کشوری ارتباط مستقیم با مردم کشورش است، حالا اگر هنرمندی ارتباطات گستردهتری داشته باشد و با گروه بیشتری از مردم مرتبط باشد که قطعا بهتر میبیند و میشنود و به روز میشود و اگر این اتفاق بیفتد بیشک در زندگی حرفهایاش تأثیر بسیار مثبتی خواهد گذاشت.
مترو؛ بهترین مکان برای معاشرت تنگاتنگ
تا قبل از همه گیر شدن ویروس کرونا، مترو از نظر من بهترین جایی بود که هنرمندان میتوانستند در مسیرشان ضمن اینکه بدون آلودگی هوا و با سرعت بیشتری به کارهایشان میرسند، با مردم هم گپ و گفت کنند و ببینند مردم کوچه و بازار که هرگز از هنرمندان کشورشان جدا شدنی نیستند چه میگویند؟ چگونه حرف میزنند؟ چگونه خشمگین میشوند؟ اصلا چه چیزی خشمگین شان میکند؟ همه اینها میتواند به هنرمند کمک کند که وقتی فیلمنامهای به دستش رسید با دید بازتر ببیند که چقدر در آن فیلمنامه، نمایشنامه یا سریال تلویزیونی، مردم لحاظ شدهاند و مورد توجه قرار گرفتهاند.
بازخورد کار و مردم مشوق
جدا از مسئله معاش که من نمیخواهم آن را بیاهمیت جلوهاش بدهم، باید بگویم هیچ هنرمندی را پیدا نخواهید کرد که وقتی در حال خواندن فیلمنامه است، پسِ ذهنش نگران این نباشد که آیا از پس نقش برمیآید یا نه؟ آیا این نقش میتواند با کمک او نظر مخاطب را جلب کند یا خیر؟ توجه داشته باشید، مخاطب اگر وجود نداشته باشد که اساس هر کاری مخصوصا هنر زیر سؤال میرود، اگر این گونه است که نیازی به این همه مجوز گرفتن و تمرین و دوستان زحمتکش پشت صحنه نیست، خودمان در خانه هایمان از صبح تا شب جلوی آینه میایستیم و نقش بازی میکنیم، قربان صدقه خودمان میرویم، ولی آیا این تعریف همان قدر لذت دارد و تو را برای کار بعدی ترغیب میکند که وقتی توسط مردم تشویق می شوی؟
مردم به تنهایی هنرمند احترام بگذارند
فارغ از هنرمند بودن، ما باید بهعنوان یک انسان برای خلوت و حریم خصوصی آدمهای دیگر ارزش قائل باشیم. برخی هنرمندان میگویند بهرغم اینکه خیلی دلمان میخواهد با مردم کشورمان ارتباط داشته باشیم و دوست داریم در شهر و کشور خودمان هم با خانواده هایمان معاشرت کنیم، اما ما هم برخی اوقات مانند همه آدمها در موقعیت خوبی نیستیم و مردم همواره نباید از ما توقع گشادهرویی داشته باشند؛ چون همه آدمها، مشکلات و خصوصیات خود را دارند که هنرمند و غیرهنرمند هم نمی شناسد.
سرعت مترو، سینمایی است
فارغ از ارتباط مردم با هنرمندان و بازیگران و حُسنهایی که شمردیم، بهنظر من همین سرعت مترو، قضیه را برای علاقهمندان به سینما، سینماییتر میکند.سکانسها به سرعت از جلوی چشمت می گذرد و تو آنجا میبینی سینما هم تکهای از همین روزمرگیهاست. همهچیز به سرعت تماشای یک سکانس از جلوی رویت میگذرد و تو هر چه در چنته داری، باید در همان زمان مشخص کنی. درست مثل ایستگاهی که یک دقیقه مانده به آن برسی و خودت را حاضر کنی و به سرعت هم از آن بگذری و بروی دنبال زندگی و روزمرگی هایت.
خطر شکاف میان هنرمند و مردم
به خاطر داشته باشید، هر چقدر یک هنرمند مرفه باشد باز به زحمت 5 درصد از کل هنرمندان مرفه هستند و آنها هم در همین کشور و با مشکلات این کشور دست و پنجه نرم میکنند. البته شاید گران شدن، نان روزشان را خراب نکند ولی به هرحال هر اتفاقی در کشور میافتد، باید پذیرفت که هنرمند و دیگر مردم در آن اقلیم زندگی میکنند و بیشک بر شما تأثیر مستقیمی میگذارد؛ بنابراین من فکر میکنم در وضعیت کنونی جامعه فقط و فقط نیاز داریم یکدیگر را درک کنیم و مشکلات را در هر قشری عمومی بدانیم و پشت یکدیگر بایستیم و برای اهداف مان هزینه کنیم.