اولویتهای مدیریت شهری در تهران از نگاه کارشناسان جامعهشناسی و فعال اجتماعی
ضرورت مدیریت شهر با نگاه اجتماعی
کمتر از 4روز تا انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا باقی مانده است. در همزمانی 2 انتخابات ریاستجمهوری و انتخابات شوراها، معمولا دومی زیر سایه اولی قرار میگیرد، اما واقعیت این است که با در نظر گرفتن نقش شوراها در تعیین خط مشی مدیریت شهری، اهمیت این انتخابات برای شهروندان کمتر از انتخابات ریاستجمهوری نیست. در شهر تهران آنچه روز جمعه در معرض انتخاب شهروندان قرار خواهد گرفت، نه صرفا انتخاب چند فرد برای تکیه زدن بر 21صندلی شورای شهر تهران است، بلکه انتخاب یک گزینه از میان 2 نوع نگاه کاملا متفاوت در اداره مسائل شهر است. «نگاه انسانمحور» به شهر یا «نگاه پروژهمحور» این انتخاب خط مشی اداره شهر در 4سال آینده را تعیین خواهد کرد و از این حیث، شایسته تامل و توجه ویژه شهروندان تهرانی است. روشن است که هر انتخاب از سوی شهروندان، دلالتهای آشکاری در چهره شهر و رویکرد مدیریت شهری در 4 سال آینده خواهد داشت. به عنوان مثال نگاه پروژه محور، بدون توجه به عامل انسانی همه امکانات شهر را در خدمت توسعه فیزیکی و افتتاح مگاپروژهها در شهر خواهد کرد، اما در سوی مقابل، با گزینش نگاه اجتماعی به مدیریت شهری، عملا امکانات و مقدورات شهر در خدمت زیستپذیرتر شدن آن قرار خواهد گرفت. این مسئله را در سطور پیش رو با کارشناسان و صاحبنظران اجتماعی به اشتراک گذاشتیم. کسانی که از تداوم رویکرد اجتماعی در اداره شهر تهران سخن گفتند و توجه به مولفههای اجتماعی در سیاستگذاری شهری را در حوزههای مختلف، یک ضرورت برشمردند.
شورای شهر بعدی و لزوم تداوم نگاه انسانمحور به شهر
سولماز حسینیون- کارشناس ارشد معماری و طراحی شهری
همهگیری کووید-19در 16ماه اخیر علاوه بر اینکه مدیریتهای ملی در کشورهای مختلف را با چالش روبهرو کرد، به محکی برای ارزیابی میزان آمادگی شهرها و مدیریتهای محلی جهت مواجهه با بحرانهای اینچنینی نیز تبدیل شد. تداوم دستوپنجه نرم کردن شهروندان با بحران کرونا کافی است که این روزها دغدغه «تابآوری» در شهرها اولویت بالاتر و مهمتری بهخود بگیرند. بنابراین پیشبینی میشود شهروندانی که معمولا انتخابهایشان را با مطالعه انجام میدهند، برای انتخاب نمایندگان خود در انتخابات ششمین دوره شوراهای شهر به سمت انتخاب افرادی بروند که برای افزایش تابآوری شهری دارای حرف و برنامه هستند.
تابآوری شهری در واقع سازگاری و انطباق برنامههای مدیریت شهری با تغییراتی است که به سرعت در دنیا اتفاق میافتد. بدون تردید، باورعمیق به تابآور کردن شهر یکی از مهمترین الزاماتی است که مدیران شهری چه در شوراها و چه در شهرداریها باید در دوران حاضر بیش از گذشته نسبت به آن توجه و ملاحظه داشته باشند و این پارادایم را در صف ترجیحات قرار دهند؛ بهخصوص که هنوز معلوم نیست تا چه زمانی دست به گریبان کرونا خواهیم بود؛ نهتنها کرونا که معلوم نیست پس از کرونا با کدام اتفاق پیشبینی نشدهای مواجه شویم. به همین علت دلپذیر کردن فضاهای باز شهری، دسترسی آسان مردم به مکانهای تفریحی رایگان و ارزان قیمت در محلهها، احیای اماکن تاریخی شهر و زیباسازی مبلمان شهری در این دوره بسیار مهم است.
در 3حوزه انسانمحوری، تابآوری و طراحی شهری در این دوره مدیریت شهری کارهایی صورت گرفته که در ادامه نیز باید این مطالبات را امروز از کاندیداهای شورای شهر و فردای انتخابات از منتخبان مردم مطالبه کنیم که محورهایی از این مطالبات به این شرح قابلدستهبندی هستند:
اولین مورد اولویت انسانمحوری به جای ماشینمحوری است؛ به این معنا که عابران پیاده بتوانند تحرک لازم را در داخل محیط شهری در امنیت و ایمنی کامل، دسترسی ارزان و تسهیل شده، داشته باشند.
دومین نکته داشتن طرح و برنامههای دقیق برای گروههای جامعه است. برنامههایی که افراد در هر سن، طبقه اقتصادی و شهری را دربرگیرد و بتواند میزان رضایت از زندگی شهری را در آنها افزایش دهد.
سومین مطالبه این است که شهرها بهعنوان اکوسیستم دیده شوند و در آن تمام موجودات شهری و گونههای گیاهی و جانوری، همارزش وجود انسان در شهر دیده شوند. حفظ عناصر طبیعی در شهرها، احیای قناتها و روددرهها و فرمهای طبیعی در اولویت قرار گیرد. برای تاب آوری، برنامههای مدیریت شهری را با تغییراتی که به سرعت در دنیا اتفاق میافتد، سازگار و منطبق کنند. بحث ایمنی، اجرای مقررات و مصوبات موجود در این حوزه جدی گرفته شود. شورای شهر یکبار تمام مصوبات شهر را غربال و آن مصوباتی که به تابآوری شهری آسیب میزند را لغو کند. زیرساختهای ایمنی نظیر سولههای مدیریت بحران در سطح شهرها راهاندازی و تقویت شوند.
شهری زیستپذیر؛ شهری برای همه
مهدی صادقی- فعال اجتماعی در حوزه معلولان
شهر زمانی تبدیل به یک مکان زیستپذیر و مطلوب برای زندگی همه گروهها در جامعه میشود که تمام آنها را به یک چشم و به یک اندازه در برنامهها و طرحهای شهری ببینیم و دخیلشان کنیم. شهر مطلوب، شهری است که حتی مطالبات یک گروه خاص و محدود هم در آن محقق شود و آنها بتوانند به خواستههای بهحقشان برسند. فقدان احزاب کارآمد و سمنهای تخصصی در حوزههای کاربردی مربوط به شهر و مدیریت شهری، منجر به این شده است که مجموعه لیستهای معروفی که در آستانه انتخابات شوراهای شهر ظهور پیدا میکنند، برنامه مدونی برای گروههای مختلف ذینفع از جمله معلولان ارائه ندهند. حال اینکه اگر احزاب، فعال بودند و نهتنها در زمان انتخابات بلکه بهصورت دائمی و همیشگی کارگروههایی تخصصی برای اقشار مختلف جامعه داشتند، آنگاه فعالان هر حوزهای مانند معلولان میتوانستند قبل از انتخابات به حساس شدن و برنامهمحور کردن احزاب در حوزههای مناسبسازی، دسترسپذیری و نیازهای عدالتمحور در حوزه تخصصی خود ورود کنند.
قانون حمایت از معلولان که بخشی از آن اشاره مستقیم به ساختار مدیریت شهری دارد، به صراحت به زیستپذیر کردن شهر برای معلولان پرداخته و الزاماتی برای مدیریت شهری تعیین کرده است؛ بنابراین قانون بالادستی به این موضوع پرداخته و شوراها میتوانند از آن استفاده کنند و حتی اگر موضوعی به صراحت در قانون نیامده باشد، از طریق شورایعالی استانها آن موضوع را پیگیری کنند. شهرداری و شورای شهر فعلی توانستهاند بخشی از مطالبات معلولان در فضای شهری را محقق کند، اما راه طولانی برای احقاق همه نیازها وجود دارد که اعضای شورای بعدی اگر نگاه انسان محور به شهر داشته باشند، میتوانند آن را فراهم کنند. در کنار احصای اینکه شوراهای شهر دارای ابزارهای لازم برای کمک به دسترسپذیری و نگاه ویژه به معلولان است، میتوان یکسری مطالبات را از کاندیداهای انتخابات ششمین دوره شوراهای شهر مطرح کرد:
اول: تجهیز سامانه حملونقل معلولان و اضافه کردن ونهای ویژه معلولان. این سامانه هماکنون به 4هزار معلول در تهران سرویسدهی میکند. درحالیکه حدود 105هزار معلول در شهر تهران زندگی میکنند.
دوم: یکپارچهسازی پرداختن به موضوعات معلولان در ساختار مدیریت شهری و پرهیز از موازیکاری و صرف انرژی و منابع برای انجام کارهای جسته و گریخته.
سوم: طراحی فرایند آموزش کارکنان، پیمانکاران و ناظران در ساختار مدیریت شهری بهمنظور توجه به الزامات مناسبسازی شهر برای معلولان باید دنبال شود.
چهارم: اقدام شورای شهر برای به کارگیری فعالان حوزه معلولان در کنار خود بهعنوان ناظرین بر طرحهایی که مدیریت شهری در حوزه معلولان اجرا میکند.
کنشگران محلی و مدنی باید وارد شوراها شوند
حسین ایمانی جاجرمی- جامعهشناس شهری
انتخابات شوراهای شهر و روستا از آن جهت مهم است که تأثیر مستقیمی در زیست فردی و اجتماعی شهروندان دارد و میتواند شهر را فضایی مطلوب برای زندگی آنها و فرزندانشان کند یا بالعکس برای آنها محدودیتها، موانع و دشواریهایی را رقم بزند.
داشتن نگاه اجتماعی به مسائل ریز شهری از مهمترین ویژگیهایی است که اعضای شورای شهر باید داشته باشند. آنها باید برای هر برنامهای که میخواهد در شهر پیاده شود، یک پیوست اجتماعی که زنان، کودکان، سالمندان، عابران پیاده، معلولان و فقرا در آن دیده شده، از مدیران شهری مطالبه کنند.
به عقیده من، بهترین کسانی که شهروندان میتوانند در انتخابات شوراهای شهر برگزینند، افرادی هستند که کنشگری محلی و مدنی داشته باشند و اهداف اجتماعی را دنبال کنند اما باید دید چگونه میتوان شرایطی را فراهم کرد که این افراد جلوه کنند. یک راه این است که انتخابات شوراها، چارچوب و سازوکار ویژه خود را داشته باشند. شوربختانه، نهتنها سازوکار انتخابات محلی عین انتخابات سیاسی دیده شده و افراد بسیار سختگیرانه تأیید صلاحیت میشوند، بلکه اساسا هرم شوراهای محلی در شهرهای ایران ناقص است. برای همین لازم است در کلانشهرها ابتدا انتخابات شورای محله و شورای منطقه برگزار و سپس از میان منتخبین محلهها و مناطق، اعضای شورای شهر انتخاب شوند.
تا زمانی که انتخابی برای شوراهای محله و مناطق نداریم، فعالان مدنی کمتر دیده میشوند و در لیستها قرار میگیرند و تا مادامی که انتخابات شورای شهر به سبک انتخابات سیاسی دنبال میشود و معمولا اعضای لیستهای سیاسی اصلی پیش روی شهروندان قرار میگیرد، نمیتوان انتظار داشت که اتفاق خاصی در برنامهریزی شهری بیفتد.
بهنظر میرسد تدوینکنندگان قانون شوراهای شهر، اطلاع چندانی درباره سیاست محلی نداشته و این باور که اساس زندگی شهری در اجتماعات محلی نمود پیدا میکند، در نگاهشان پررنگ نبوده است. خیلی از مسائل نظیر کودکان، مسکن و اشتغال یک سطح محلی دارد اما آنهایی که ملی فکر میکنند، متأسفانه این ساحت محلی را نمیبینند. در دستگاه محلی مینشینند اما در همان قالب ملی عمل میکنند و درنهایت دستگاه اداره شهر، تقلیدی از سبک اداره کشور میشود. نتیجه هم این خواهد شد که کارکردهای مورد انتظار از شوراهای محلی محقق نمیشود.
این در حالی است که اگر بتوانیم برای تعیین نمایندگان شهروندان در شوراهای شهر، ابتدا انتخابات شوراهای محله و شهرداری محله را با رأی مستقیم مردم داشته باشیم و سپس به هر منطقه سهمیه متناسب با جمعیت برای داشتن نماینده در شورای شهر داده شود، میتوان به کارآمدسازی این نهاد امیدوار بود. در نتیجه این سازوکار حتی شهردار هم میتواند از سوی مردم به شکل مستقیم انتخاب و در اداره شهر از پشتوانه سیاسی مهمی برخوردار شود.
در سازوکار منطقی و کارآمد برای تعیین اعضای شورای شهر و به مرحله ظهور رساندن فعالان مدنی، راهی جز بسط فعالیت احزاب وجود ندارد. لازم است احزاب سیاسی در شهرهای بزرگ، نسبت به راهاندازی شعبههای محلی خود اقدام کنند و کاندیداهای مناسب برای این سطح سیاسی را شناسایی و به مردم معرفی کنند. انتظار این است که احزاب سیاسی حداقل در شهرهای بزرگ به اصلاح رویکردشان بپردازند، نسبت به تربیت نیرو برای سطح محلی اهتمام داشته باشند و برای این منظور تشکیلات و اتاق فکر داشته باشند.
تجربه نشان میدهد بهترین افراد برای شوراهای شهر، نیروهایی هستند که عقل سلیم بیشتری نسبت به تخصص دارند. داشتن عقل سلیم سیاسی در حوزه مسائل شهر در این قالب معنا میشود که کلان فکر کنیم و توانایی تشخیص دادن اینکه چه چیزی به نفع شهر است را داشته باشیم. شوراهایی که چنین خصلتهایی دارند، شهر را به سمت شهر انسانمحور میبرند و آن را چندان اسیر تکنولوژی، جریانهای مالی و نظام دیوانی نمیکنند. در این چارچوب بهترین نمایندگان آنهایی هستند که برای شهر تلاش کرده و به آن اندیشه و نسبت به مسائل شهر درک کلی خوبی دارند.