معرفی 10فیلم ایرانی با موضوع آشپزی و غذا
ردپای طعمها در سکانسهای نمایشی
تاکنون فیلمهای زیادی ساخته شدهاند که سناریوی آن حول غذا و نوشیدنی میچرخد یا صحنههایی مرتبط با غذا در آن گنجانده شده است. ردپای غذا و طعمها همواره در سکانسهای تاریخی دیده میشود. برای مثال میتوان به فیلم بینظیر «پدرخوانده» اشاره کرد که در قسمت اول آن یکی از اعضای مافیا به مایکل کورلئونه (با بازی آل پاچینو) طرز پخت اسپاگتی اصیل ایتالیایی را آموزش میدهد. همچنین بارها و بارها در فیلم و سریالهای داخلی و ملی تماشاگر چنین صحنههایی بودهایم. در این چند سطر تعدادی از این آثار را بررسی کنیم.
مهمان مامان
داستان فیلم پیرامون دغدغههای یک زن خانهدار با وضعیت مالی نه چندان مناسب است که خواهرزاده و همسرش را به منزل خود برای پاگشا دعوت کرده است. این زن همه تلاشش را میکند تا میهمانان برای شام در منزل آنها نمانند تا خدای ناکرده آبروی آنها با سفره خالی نرود. اما همسر این زن دائما به میهمانان اصرار میکند که شام بمانند. میهمانان هم میپذیرند و شام مهمان مامان این خانواده میشوند. داستان از اینجا جذاب میشود، زمانی که همه همسایهها و هم محلیهای این خانواده دست بهدست هم میدهند تا آبروی این زن شریف حفظ شود. در نهایت سفره بزرگی پر از غذاها و خوراکیهای خوشمزه از میگو و ماهی تا ماکارونی تهیه میشود.
ماهیها عاشق میشوند
این فیلم داستان مردی را روایت میکند که پس از سالها به کشور بازگشته تا ملک پدری خود را که در شمال کشور قرار دارد بفروشد و برگردد. اما متوجه میشود که این ملک به مهمانسرایی تبدیل شده است که معشوقه دوران جوانی این مرد به همراه چند زن دیگر آن را اداره میکنند. زنان برای حفظ این میهمانسرا به روش خودشان عمل میکنند و با غذاهایی رنگین و خوشمزه که با چاشنی عشق تهیه شده، سعی در منصرف کردن این مرد از تصمیم خود دارند. انتخاب رستوران و استفاده درست از آن در این فیلم بهعنوان محل اصلی وقوع اتفاقات، شرایطی را فراهم آورده است که علاقهمندی به غذاهای مختلف بهعنوان یکی از علایق ایرانیها در فیلم به تصویر کشیده شود.
کافه ترانزیت
داستان فیلم پیرامون قهوهخانه و حواشی پیرامون آن است که برای زنی که اکنون مالک، آشپز و همهکاره آن است اتفاق میافتد. این قهوهخانه تنها دارایی این زن و ارثی است که از همسر مرحومش برای او باقی مانده است. این قهوهخانه در شهر ماکو و در مسیر ترانزیت کامیونهاست، کامیونهایی که انواع محموله را میان آسیا و اروپا جابهجا میکنند. دستپخت و هنر آشپزی این زن به قدری خوب است که اکثر کامیونها برای صرف غذا پای به این قهوهخانه میگذارند. اما مشکلاتی در اداره این رستوران برای این خانم جسور اتفاق میافتد. این اتفاقات از جایی شروع میشوند که این خانم آشپز به جای سرو یک غذای کنسرو که متعلق به یک راننده غیرایرانی است شروع به طبخ غذایی شبیه به آن را میکند.
آشپزباشی
سریال محبوب «آشپزباشی» که در سال ۸۷ ساخته و از شبکه یک پخش شد، برداشتی آزاد بود از یک داستان واقعی. این داستان پیرامون زندگی زن و شوهری میگردد که از صفر شروع کردهاند و اکنون صاحب یک رستوران موفق هستند. مرد خانواده سرآشپز رستوران است و خانم خانواده مدیر آنجا. مشکلات این خانواده زمانی شروع میشود که خانم مدیر به یک برنامه تلویزیونی دعوت میشود و در آن خود را عامل اصلی موفقیت رستوران معرفی میکند. صحنههای مربوط به آشپزخانه رستوران که نظم و نظافت آنجا یکی از جذابترین سکانسهای سریال بود، بازی رنگ و نور با غذاها شعبدهای میکرد که دل از تماشاچی میبرد. گرچه برخی میگفتند نشان دادن غذاهای اشتهاآور و گران قیمت، دل خانوادههای طبقه پایین جامعه را به درد آورده بود.
یه حبه قند
داستان فیلم درباره پسند، با بازی نگار جواهریان، آخرین دختر از یک خانواده سنتی یزدی است. پسند خانم در شرف ازدواج غیابی با پسر همسایه ثروتمند خود که در آمریکا زندگی میکند، است. این اتفاق باعث جمع شدن همه فرزندان و دامادها و نوهها به خانه قدیمی و باصفای دوران کودکیشان میشود. بخش مهمی از اتفاقات این فیلم و جذابیتهایش زمانی است که خواهران در آشپزخانه مشغول تهیه غذا هستند و با لهجه زیبای یزدی خود لحظات شیرین و با دستپختشان صحنههای خوشمزهای را رقم میزنند. یکی دیگر از سکانسهای هوسانگیز هم تعلق میگیرد به صحنه ناهار این خانواده. آنجا که سفرههای دراز پهن و پر میشود از شامی و سیبزمینی سرخ کرده و یک عالمه صفا و دورهمی ماندگار.
مادر
فیلم ماندگار «مادر» گرچه مستقیم به غذا و آشپزی مربوط نمیشود اما صحنههای بهیادماندنی زیادی در باب غذا دارد. آنجا که کباب وعده ناهار است و فرزندان مادر بهدلیل اختلافهایی که با هم دارند هر یک در گوشهای و به دور از سفره مشغول میل کردن غذا هستند و مادر از این اتفاق ناراحت میشود و سعی میکند تا خودش بر سر سفره بنشیند تا با شرمنده کردن فرزندانش درس بزرگی به آنها بدهد. یا آنجا که مادر در مورد حلوا و قیمه روز ختم صحبت میکند و به فرزندان گوشزد میکند که گوشتهای خورش را ریز خرد نکنند تا خدای ناکرده به میهمانان برنخورد و آنها ناراحت نشوند. این فیلم دیالوگهای ماندگاری دارد مانند: «سفره از صفای میزبان خرم میشه نه از مرصع پلو».
اجارهنشینها
فیلم ممتاز «اجارهنشینها» هم گرچه موضوع اصلیاش آشپزی و غذا نیست اما سکانسهایی از این فیلم حال و هوای سفره و غذاهای ایرانی را زنده میکند. یکی از شخصیتهای اصلی فیلم به نام عباس آقا سوپر گوشت، با بازی استاد عزتالله انتظامی، تعدادی کارگر را به آپارتمانی که در آن زندگی میکند و رو به ویرانی است میبرد. اختلاف بین همسایه باعث معطلی و دست به سر شدن کارگرها و نارضایتی آنها میشود. اکبر آقا و خانوادهاش هم برای اینکه از دل این افراد شریف در بیاورند یک سفره نوستالژیک ایرانی برایشان پهن میکنند. یکی برنج دم میگذارد و اکبر آقا هم مایه کوبیده را آماده میکند. دیگری مشغول پهن کردن سفره است و آن یکی نوشابههای شیشهای را در سفره میچیند. این سیخهای کباب است که یکییکی برای آماده شدن روی منقل میروند.
حکم
اگر بخواهیم به فیلم دیگری با محتوای آشپزی و غذا بپردازیم باید از فیلم سینمایی «حکم» هم یادی کنیم. حتما میپرسید چرا حکم؟ چون کثرت غذاهای لاکچری در فیلم حکم بر سر یکی میز از بزرگان مافیایی ایران طبیعتا میتواند هر تماشاگری را جذب خود کند. اما آنچه تمایل به این غذاهای خوشمزه و رنگارنگ را چند برابر میکند، حرص و ولع کاراکتر در خوردن این غذاهاست، آن هم وسط یک بحث کاملا جدی، بر سر مرگ و زندگی! بازی خسرو شکیبایی البته بهیادماندنی است و این ولع به خوردن را حتی میتوان در نگاهی که به غذاها میاندازد، احساس کرد. هرچند در این سکانس خود میز و انواع غذا زیاد نشان داده نمیشود و چندان مورد تأکید قرار نمیگیرد اما این حالت خوردن با ولع و لذت خسرو شکیبایی فقید است که دل تماشاگر را آب میاندازد.
زعفرانی
سریال «زعفرانی» داستانی شاد و دلنشین دارد. داستان درباره اتفاقاتی بامزه در یک خانواده است. پدر خانواده آقا ناصر است که نقش او را مهدی هاشمی ایفا میکند. همسرش نسرین است که نقش او را ستاره اسکندری ایفا میکند. خانواده ناصر و نسرین خانواده شادی هستند که رستورانی کوچک به نام زعفرانی دارند که فامیلی خودشان هم هست. این سریال یک موضوع کلی دارد و آن این است که خانواده رستوران کوچکی دارد و همایون که صاحب رستوران باغ همایون است بهخاطر اینکه رستوران کوچک آنها طرفدار و مشتریان بیشتر دارد تا باغ رستوران او، با این خانواده و بهخصوص رستوران کوچک زعفرانی سر دشمنی دارد. اینها را که کنار بگذاریم حال و هوای این رستوران و تماشای غذاهایی که در خلال فیلم به تصویر کشیده میشود، خالی از لطف نیست.
شام ایرانی
حالا که صحبت از مجموعههای تلویزیونی و سینمایی با موضوع غذا شده است، حیف است نامی از مجموعه ویدئویی «شام ایرانی» نبریم. سری اول این مجموعه به کارگردانی بیژن بیرنگ در زمستان سال ۱۳۹۰ ساخته شد، و قسمت اول آن در همان سال از طریق شبکه نمایش خانگی منتشر شد. سریهای بعدی این برنامه را نیز بهترتیب محمد شایسته، سروش صحت و سعید ابوطالب کارگردانی کردهاند. در هر فصل از این برنامه ۴ نفر از میان بازیگران، خوانندگان، ورزشکاران، استندآپ کمدینها و سایر افراد مشهور شرکت میکنند؛ و هر شب یک نفر میزبان میشود تا برای مابقی افراد شام آماده کند. پس از پایان هر شب، مهمانان و خود میزبان (از سری چهارم) به آن شب نمره میدهند؛ تا در نهایت در شب پایانی هر فصل برنده مشخص شود و به وی جایزه تعلق گیرد.