رسم سازگاری با خشکسالی
گپوگفت با کارشناسان درباره دلایل شکست پروژههای مدیریت آب در ایران
مائده امینی ـ روزنامهنگار
این یک سیکل معیوب است؛ جنگلها و مراتع را از بین میبریم، از طبیعت بهرهکشی کرده و آن را دستکاری میکنیم، خشکسالی میرسد، هشدارها آغاز میشود، برای مبارزه با آن برنامههایی تدوین میشود، بعد باران میآید، سیل تخریب میکند، فکر میکنیم مشکل حل شده و برنامهها نیمهکاره رها میشوند و بعد دوباره بعد از مدتی ترسالی دوباره به خشکسالی برمیگردیم؛ به نقطه صفر. نیم قرن است که هشدارهایی شبیه «ایران کشور کم آبی است»، «آب برای آیندگان نداریم»، «جنگ آب در راه است» و... داده میشود و مشابه این گزارهها به گوش همه ایران آشناست اما واقعیت این است که در تمامی سالهای گذشته فقط یک بار، بندی تحتعنوان برنامه جامع خشکسالی در برنامه چهارم توسعه گنجانده شده و این بحران هرگز، بحران مهمی برای سیاستمداران ما نبوده که مبارزه با آن را در اولویتهای خود قراردهند. طبق گزارشها میزان بارندگی از اول مهر تا ۱۵فروردین سال۱۴۰۰ نسبت به میانگین دوره مشابه درازمدت ۳۳درصد و نسبت به دوره مشابه پارسال حدود ۴۸درصد کاهش داشته است. علی ارواحی مشاور مدیریت زیستبومهای تالابی در اینباره میگوید: باید بپذیریم که سرزمین ما، خشک و نیمهخشک است. شاید بعد از پذیرش این واقعیت، مدل برنامهریزی در کشور ما تغییر کند و بتوانیم امیدوار باشیم که در آینده نزدیک، به تعادلی در بهرهبرداری از زیستبومهایمان برسیم. نباید بیش از این زمان را از دست دهیم. باید هرچه سریعتر نهاد یا سازمانی به شکل غیرسیاسی تمام هم و غم خود را برای مبارزه با خشکسالی بگذارد و پشتوانه قانونی آن را هم از مجلس بگیرد تا ضمانت اجرایی پیدا کند.
خشکسالی در ذات ایران است
خشکی و کمآبی ایران حقیقت غیرقابل انکاری است. هدایت فهمی رئیس مرکز تحقیقات پژوهابگستر در اینباره به همشهری میگوید: بر اساس آخرین گزارشها، تا بیستماردیبهشتماه، 142میلیمتر بارندگی داریم که نسبت بهمدت مشابه سال قبل 52درصد کاهش یافته است. حجم مخازن ما نصف شده است و نسبت به سال گذشته ذخیره سدها، 10درصد کاهش پیدا کرده است. ایران در منطقهای واقع شده که خشکسالی در ذات آن وجود دارد و ما باید با آن سازگار شویم. فراموش نکنیم که خشکسالی و سیل دو روی یک سکهاند.
سیاستگذاریهای غلط ادامه دارد
وزارت جهادکشاورزی حدود 3دهه است که سرمایهگذاری قابلتوجهی در سیستمهای آبیاری تحتفشار، انجام داده است اما متأسفانه بهنظر میرسد این پروژهها با وجود هزینههای بسیار بالایی که داشتهاند، راه به جایی نبردهاند. علی ارواحی مشاور مدیریت زیستبومهای تالابی به همشهری میگوید: امروز میبینیم که اغلب دشتهای ما در وضعیت بحرانی قرار دارند و تعدا قابلتوجهی از آنها دچار فرونشست شدهاند و افت سطح آب زیر زمینی در چند سال گذشته به چند متر رسیده است. همه این اتفاقها به ما یک پیام را منتقل میکند: «رویکردها و سیاستگذاریها چه در حوزه کشاورزی، چه در حوزه صنعتی، چه در برنامههای توسعه منابع آب، پاسخگوی نیاز کشور نیستند».
راهحلهای مبتنی بر طبیعت را پیدا کنیم
ارواحی درباره راهکارهای موجود توضیح میدهد: امروز دنیا به راهحلهای مبتنی بر طبیعت توجه ویژهای میکند و این تغییر نگاه به چند دلیل اتفاق افتاده است. نخستین دلیل کمهزینه بودن حرکت روی این ریل است. دومین دلیل پایین بودن تبعات منفی زیستمحیطی این نوع نگاه است و در نهایت از همه مهمترکشورهای پیشرفته دنیا امروز به خوبی میدانند طبیعت خودش میداند که بشر از چه راهی میتواند به بالاترین سطح سازگاری برسد.
مشاور مدیریت زیستبومهای تالابی میگوید: بر اثر نوع بهرهبرداری ما از مراتع و سوءمدیریت امروز میبینیم پوششهای هیرکانی و زاگرسی نگاه کنید میبینید که پوششهای جنگلی و مرتعی کاملا از بین رفته است. همین عوامل زایندهرود را خشک میکند. درحالیکه چهارمحالوبختیاری میتواند برج آب کشور باشد، رودخانهای که از این استان میگذرد آب ندارد.
او ادامه میدهد: در پاییندست تالابهای ما قرار میگیرد. تالابهای ما نقش بسیار مهمی در تغذیه سفرههای آب زیرزمینی دارند اما همان سوءمدیریتها و احداث سازههای آبی مختلف، باعث شده که تالابها از حقابه موردنیاز محروم بمانند. از کوهستان در بالادست تا تالاب در پاییندست، در بر همین پاشنه میچرخد. به راحتی بستر رودخانههامان را تخریب میکنیم. لایروبی در مسیرها و رودخانهها را جدی نمیگیریم. شکل طبیعی رودخانهها را تغییر میدهیم.
این کارشناس تأکید میکند: اگر خشکسالی و نگرانی از آن، واقعا یک دغدغه باشد، باید بهمعنای واقعی، دنبال مدیریت منابع آب باشیم. باید جنگلها و مراتعمان را احیا کنیم تا هم از سیلاب جلوگیری کنند هم در نگهداشت آب به ما یاری برسانند. هماکنون کارگروهی تحتعنوان سازگاری با کمآبی در دولت فعالیت میکند اما خروجی این فعالیتها و فرایندها یا این کارگروه چیست؟ امروز در پایان این دولت نگرانی فعالان محیطزیست تشدید شده است چرا که بهنظر میرسد صرفا مطالعات و برنامههایی جسته و گریخته انجام شده و چندان به مرحله اجرا نرسیده و چارچوبی برای آیندگان طراحی نشده است. با آمدن دولت جدید ممکن است این فرایند دوباره تکرار و مدیریت متأسفانه از نقطه صفر شروع شود. بررسی عملکرد چند سال گذشته میتواند بهترین کلاس درس برای ما باشد؛ در مدتی که گذشت کدام اقدامهای ما در حوزه خشکسالی مؤثر واقع شده و کدام اقدامها بیفایده بودهاند. همچنین خوب است که با استفاده از دانش و پژوهش به شیوههایی برسیم که کشاورز آن را میپذیرد و سودش هم در آن تضمین شود.
باید به استانداردهای جهانی نزدیک شویم
بعضی از کارشناسان اصرار به تدوین برنامههای تازه دارند. دکتر هدایت فهمی در اینباره میگوید: برنامه جامع سازگاری با خشکسالی عموما در 3مرحله تدوین میشود؛ کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت. ما به چنین برنامهای نیاز داریم. برنامههای درازمدت باید بهصورت مستمر ادامه داشته باشد. در این مورد باید حتما به ایجاد سامانه هشدار خشکسالی و سیل اهمیت بسیار زیادی دهیم و آن را جدی بگیریم. این سامانه میتواند پیش از وقوع این بحرانها آگاهیرسان باشد.
او توضیح میدهد: برای نیل به این اهداف همچنین باید مصارف را کاهش دهیم و با اینکه یک کشور کمآب هستیم کنار بیایم. باید به نرمال جهانی برسیم و مصرف آب را در حوزههای مختلف کم کنیم؛ چرا که ما در همه حوزهها بیشتر از حد استاندارد جهانی آب مصرف میکنیم.
بدون استراتژی برای مدیریت منابع آب، ایران خشک میشود
کمبود آب در برنامههای توسعه جایی ندارد. امروز 90درصد آب کشور توسط بخش کشاورزی مصرف میشود و از 86درصد منابع طبیعی ایران استفاده میشود؛ این یک سم و تهدید بزرگ است. هدایت فهمی کارشناس منابع آب بر این باور است که تدوین استراتژی و تعیین دکترین توسعه برای کشور باید در دستورکار قرارگیرد. او توضیح میدهد: باید بدانیم که آیا قرار است کشوری صنعتی باشیم یا کشاورزی؟ امروز ملغمهای از همه حوزهها وجود دارد و تصویر گنگی از آینده، ارائه میشود.
فهمی تأکید میکند: با بخشنامه و دستورالعمل مسئله کمآبی کشور حل نمیشود. حتما باید همه مردم در تصمیمگیری برای مقابله با خشکسالی مشارکت داشته باشند. همه باید بدانند که در آینده اگر قرار باشد با این رویه ادامه دهیم تا 30سال دیگر اکثر دشتهای مهم کشور ما دچار خشکی میشوند.
به عقیده این کارشناس، در برنامههای میانمدت هم الگوی کشت و الگوی مصرف باید اصلاح شود. برنامههای سازگار با خشکسالی باید تدوین شود و در دستور کار قرار بگیرد و برای اجرای آن اهتمام جدی بورزد و بودجه کافی به این کار اختصاص دهد.
در بحث برنامههای کوتاهمدت هم به عقیده فهمی باید مطبوعات و رسانههایی مثل رسانه ملی به میدان بیایند و مدام نسبت به موضع آب در کشور اطلاعرسانی کنند. اما متأسفانه دولتها هم در این راه مدیریت کاملا انفعالی دارند. بعد از اینکه سیل و خشکسالی اتفاق میافتد تازه وارد عمل میشوند و به هشدار کارشناسان توجهی ندارند.