• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
شنبه 18 اردیبهشت 1400
کد مطلب : 130063
+
-

زنان خانه‌دار کرونازده

گپ و گفت با زنانی که در روزهای شیوع کرونا بیشترین آسیب‌های فردی و اجتماعی را متحمل شده‌اند


فتانه احدی ـ روزنامه‌نگار

زمانه‌اش کرونازده است، خودش کرونازده است و کرونا‌زدگی امری عادی و معمول و رسم زمانه‌ای شده که در آن باید زندگی را به چنگ و دندان بگیرد. چشم‌هایش روبه‌رو را نشانه گرفته بود، چنان تیز و خیره که گویی لحظه شلیکی سهمگین فرارسیده است. افکار مانند غباری پیچ می‌خورند و در هوا گم می‌شوند. مدام تکرار می‌شوند، پیدا و پنهان می‌شوند، کم‌رنگ و پررنگ می‌شوند. نگاهش از روبه‌رو لغزید و روی زمین افتاد و بیشتر درآنچه بر سرش آمده بود غرق شد. آنچه از یک سال و اندی پیش بر سرش آمده بود را واکاوی کرد. از کار بیکار شده بود، ملکه آشپزخانه شده بود، معلم سرخانه دختر و پسرش شده بود، پرستار همسرش شده بود و باید متن و سخنرانی و جلسات خانگی هر روزه همسرش را که به‌دلیل دورکاری از خانه برگزار می‌شد، تحمل می‌کرد. یادش آمد چه روزها و چه وقت‌هایی مانند سرباز زره‌پوش در خانه به ضدعفونی پرداخته و در مقابل ابتلای همسرش به کرونا مانند یک سرباز وظیفه‌شناس در خط مقدم علیه کووید- 19 جانفشانی‌ها که نکرده. شرایطش چقدر ویژه شده باید علاوه بر نقش‌های معمول گذشته، در قالب نقش‌های جدیدی برود و زندگی از نوع دیگری را اداره کند و بیشتر وقت خود را باید در خانه باشد. اکنون متوجه شده کم‌کم دارد کم می‌آورد و دیگر توان ادامه دادن نیست مگر معجزه‌ای شود. در دوران کرونا زنان خانه‌دار بیشترین آسیب‌ها را متحمل شده‌اند. هرکدام به نوعی با این شرایط سخت دست و پنجه نرم می‌کنند.

مادرانی که معلمان سرخانه هستند
با سیستم آموزش از راه دور آموزش و پرورش، زنان ناچارند کار آموزش فرزندان را نیز به‌عهده بگیرند و زمان زیادی را صرف رسیدگی به تکالیف و مسائل آموزشی فرزندانشان به‌ویژه در دوره ابتدایی کنند.
سحر مادری خانه‌دار با دو فرزند در سنین ابتدایی و راهنمایی می‌گوید برای دختر بزرگش که در مقطع متوسطه تحصیل می‌کند زمانی صرف نمی‌کند اما دختر دومش که سال دوم ابتدایی است نمی‌تواند به‌خوبی از برنامه شاد استفاده کند و او از ساعت 8صبح تا 2بعد از ظهر دخترش را در همه کلاس‌ها راهنمایی می‌کند. از طرف دیگر بیشتر وقت‌ها صدای پیام صوتی معلمان کم و نامفهوم است و او مجبور است گوش کند و برای دخترش توضیح دهد، به‌طوری‌که تقریبا همه کلاس‌ها را برای او توضیح می‌دهد. البته بعد از ساعت ۱۲ هم ناچار است که تکالیف دخترش را رونویسی کند تا او حل کند، چراکه پرینت همه تکالیف به‌صرفه نیست. بنابراین بعد از تمام‌شدن کلاس‌ها یک تا 3ساعت در روز را صرف رسیدگی به تکالیف فرزندش می‌کند. سحر می‌گوید: «برای من کار خانه بیشتر نشده اما کار مادری بیشتر شده و برنامه‌ریزی، متفاوت؛ مثلا من حتما شب قبل ناهار فردا را آماده می‌کنم چون صبح نمی‌توانم هم سر قابلمه باشم و هم حواسم به پیام‌های صوتی معلم باشد».

امور شخصی‌ام تعطیل شده است
در زمانه کرونا لزوم افزایش سطح رعایت مسائل بهداشتی و ضدعفونی کردن و شست‌و‌شوی اقلام، وسایل و بخش‌های مختلف خانه و تفکیک و ضدعفونی لباس‌ها مسئولیت‌های جدیدی را در این زمینه بر عهده زنان گذاشته است. همچنین با دورکار شدن اعضای دیگر خانواده به‌طور کلی کار خانگی شامل پختن غذا، پذیرایی از افراد خانواده و شست‌و‌شو هم بیشتر می‌شود. مریم مادر و همسر است. دو پسر دارد و انجام این امور وقت زیادی از او می‌گیرد، کارهای شخصی‌اش به کلی منتفی شده است. می‌گوید: «من همیشه منتظر مهر بودم چون در تابستان با حضور بچه‌ها در خانه نمی‌توانم هیچ کاری برای خودم انجام دهم. مثلا قبل از اینکه پسر کوچکم به مدرسه برود، هر روز صبح پیاده‌روی می‌کردم اما الان دیگر امکان ورزش‌کردن هم ندارم. برای رعایت مسائل بهداشتی مدام در حال ضدعفونی کردن و شست‌و‌شو هستم. پخت‌وپز و بقیه امور نیز بر عهده من است چون همسرم در دورکاری به سر می‌برد و مدام جلسات کاری در خانه برگزار می‌شود».

پرستار شش دانگ خانواده
علاوه بر این شیوع ویروس کرونا وظایف مراقبتی بیشتری بر عهده زنان گذاشته، چراکه از طرفی به‌دلیل خطرات ملاقات با پرستار در خانه و حضور در بیمارستان‌ها و از طرف دیگر به‌دلیل وخیم شدن شرایط اقتصادی، این وظایف هم بیش از پیش بر عهده زنان گذاشته می‌شود. سحر یکی ازاین زنان است که علاوه بر همه وظایفی که در خانه دارد، باید در نقش پرستاری همه‌فن‌حریف هم در خانه ظاهر شود.
 او می‌گوید: «مادرم و همسرم هر دو کرونا گرفتند و من نمی‌دانستم باید به کدامشان برسم. باید هر کاری می‌کردم برای دو نفر در دو جبهه انجام می‌دادم و ترس از اینکه خودم و دیگران مبتلا نشوند باعث شده بود در شرایط روانی بدی قرار بگیرم. اسم کرونا خود به‌تنهایی ترسناک است و حواشی‌اش نیز زندگی را سخت‌تر می‌کند». او می‌گوید: «در این حین خواهرم و پسرش نیز به کرونا مبتلا شدند. چندین هفته در این وضعیت بودم تا کم‌کم بیماران یکی پس از دیگری حالشان بهتر شد. یک روز ناگهان از فشار کار زیاد و فشار روانی از حال رفتم. بعد از مدتی استراحت حالم بهتر شد. به هر ترتیب روزهای بدی را پشت سر گذاشتم».

کار خانه تمام نمی‌شود
لیلا با یک دختر پنجم ابتدایی، حالا با شیوع ویروس کرونا مجبور به دورکاری است. روزها همزمان درگیر دورکاری، کار خانه و درس دخترش است و زمان زیادی برای رسیدن به کارهای شخصی ندارد. شاید فقط بتواند چند صفحه کتاب بخواند یا در حد محدود به کارهای عقب‌مانده رسیدگی کند. او می‌گوید: «زمانی که در خانه هستم بیشتر شده اما زندگی از نظم خارج شده است و امکان برنامه‌ریزی وجود ندارد. البته با توجه به اینکه دخترم بزرگ است و بیشتر کارهای خودش را انجام می‌دهد ممکن است در روز یک ساعت برای مدرسه‌اش وقت بگذارم اما کار خانه خیلی بیشتر شده است. با وجود اینکه وقت بیشتری را صرف رسیدگی به امور خانه می‌کنم، تمام نمی‌شود و حتی وقت برای کار خانه کم می‌آورم اما پیش از کرونا و اشتغال در بیرون از خانه عموما فقط آخر هفته‌ را صرف کار خانه می‌کردم».
 

این خبر را به اشتراک بگذارید