ماجرای جالب نامگذاری «باغنظر» دزاشیب
حسن حسن زاده
اگرچه با توسعه ساختوسازها در شمیران بسیاری از باغها و چنارهای تنومند دزاشیب هم جای خود را به آپارتمانها و برجهای بدقواره دادند ولی هنوز هم ردیف درختان کهنسال در دل کوچههای تودرتوی این محله یادآور خاطره روزگار گذشته اینآبادی باصفاست.
هرکدام از باغهای دزاشیب قصهای در دل خود پنهان کرده بودند که سینه به سینه میان اهالی نقل میشد. قصه باغ نظر یکی از آن قصههایی است که هنوز هم میشود ردپای آن را در مجالس و دورهمیهای موسفیدان دزاشیب جستوجو کرد.
«علیرضا زمانی» تهرانشناس میگوید: «وقتی رابطه فتحعلیشاه قاجار و برادرش حسینقلی خان شکراب شد، فتحعلیشاه به برادرش غضب کرد و برای او تبعیدگاهی در نظر گرفت. فتحعلیشاه میخواست برادرش را به نقطهای دور از دارالخلافه تبعید کند.» همین شد که به اجبار پای برادر شاه به یکی از باغهای سرسبز شمیران باز شد؛ باغی که البته نه بهعنوان تفرجگاه بلکه در حکم تبعیدگاهی برای برادر شاه بود.
زمانی درباره علت نامگذاری این باغ میگوید: «فتحعلیشاه فقط به تبعید برادرش راضی نشد. میان اهالی دزاشیب معروف است که شاه برادرش را پس از تبعید به این باغ در حمام قدیمی اینآبادی کور کرد. پس از این ماجرا بود که باغ تبعیدگاه حسینقلیخان میان اهالی دزاشیب به باغ نظر معروف شد.»