فتانه احدی ـ روزنامهنگار
در سال گذشته پایه حقوق کارگران یک میلیون و 835هزار تومان تعیین شد که با تصویب شورایعالی کار در سال 1400، این رقم 39درصد افزایش یافت. اما شورایعالی کار براساس گزارش مرکز آمار ایران، سبد هزینه خانوار هر خانواده کارگری را 6میلیون تومان تعیین کرد؛ یعنی 4میلیون تومان اختلاف دخل و خرج وجود خواهد داشت. از این اختلاف فاحش میتوان نتیجه گرفت که تصمیمگیران هیچ درک درست و واقعی از وضعیت جامعه کارگری و شرایطی که در آن قرار گرفتهاند، ندارند. این مسائل باعث شده که زمان، گذشتِ عمر و امید به آیندهای روشن دیگر برای کارگران معنایی ندارد. اینها محکومانی هستند که باید این وضعیت را تحمل کنند. از لابه لای حرفهای این محکومان جبر زمانه میتوان ناامیدی، درد و تالمی عمیق را دید که هیچ راه علاجی مگر مرحمت مسئولان و تغییر و تحول در اوضاع اقتصادی کشور ندارد. در اینباره با چند کارگر که با حداقل حقوق و دستمزد مجبورند چرخ زندگی را بچرخانند به گفتوگو نشستیم تا بدانیم افزایش 39درصدی تا چه میزان زندگیشان را متحول میکند.
زندگی بخور و نمیر دارم
آنچه این روزها دردناک است و بسیاری را عمیقا ناراحت کرده نگرانی از آینده است. این آینده چه خواهد شد؟ آیا اوضاع بدتر میشود؟ بعد از انتخابات قرار است قیمتها کاهش یابد یا نه همهچیز گرانتر میشود؟ این سؤالات دغدغه همه مردم بهویژه کارگرانی است که حداقل دستمزد را میگیرند و با آن زندگی بخور و نمیری را میگذرانند. وحید، کارگر یکی از نهادهاست که نمیخواهد نامش را ببرد. کارش به گونهای است که باید همه روز بار خالی کند؛ از سویی بهسوی دیگر. تنها زمانی میتواند استراحت کند که بار نیامده باشد. او توضیح میدهد: « در سال گذشته حقوقم واقعا کفاف زندگی را نمیداد. ازدواج کرده و یک پسر سهساله دارم. همیشه بدهکارم. اگر روزی یک اتفاق غیرمنتظره بیفتد، پساندازی ندارم که دلم قرص باشد. امسال نیز با افزایش حقوق چیزی عوض نمیشود چون اجناس گرانتر شده است. حقوق ما هر اندازه هم افزایش یابد، گرانی از آن سبقت میگیرد». وحید عصبی و ناراحت پک محکمی به سیگارش میزند و ادامه میدهد: « در سال 95ازدواج کردم، گرانی و خرج و دخلی که با هم نمیخواند باعث شده هنوز نتوانم فیلم و عکسهای عروسیام را بگیرم. سال بعد از ازدواجم نیز همسرم باردار شد و بعد از به دنیاآمدن پسرم و با گرانشدن پوشک، 400هزارتومان درماه فقط هزینه پوشک پسرم بود. با 2میلیون تومان حقوق نمیتوان زندگی خوبی داشت».
روزگار خوبی نداریم
حسن، کارگری با حداقل حقوق، یک کارگر فصلی است. او از زمین و زمان گله دارد. دستهایش را نشان میدهد؛ خطوط درهم، عمیق و زمختی پوست دستانش حکایت از رنج و درد دارد؛ حکایت از روزگاری که به قول خودش با او خوب تا نکرده است. او میگوید: «افزایش 39درصدی حداقل دستمزد در شرایط کنونی جوابگوی نیاز خانوادههای کارگری نیست. بالابودن نرخ تورم و افزایش قیمتها در کنار شیوع کرونا که به تعطیلی بسیاری از کسبوکارها انجامید، عملاً قدرت خرید کارگران را بهطور محسوسی کاهش داده است». حسن ادامه میدهد: «حداقل دستمزد سال گذشته یک میلیون و 835هزار تومان بود که این دستمزد به هیچ عنوان عادلانه نبود. امسال نیز 39درصد اضافه شده است. با این افزایش نیز ما نمیتوانیم نیازهای اولیه خود را برطرف کنیم. فعلا من در طبقه بالای خانه پدرم ساکن هستم. تا کی میتوانم آنجا بمانم. اگر برادر کوچکترم ازدواج کند باید از آنجا بلند شوم و فکر خانه باشم. با اجارههای سنگین خانه، حتی فکرش نیز کابوسی بیش نیست. به هر حال روزگار خوبی نداریم».
رویاهایمان را باید به گور ببریم
حمید جوادی، یک کارگر خدماتی نگران افزایش اجارهای است که از هماکنون صاحبخانه برایش تعیین کرده است. او میگوید: «افزایش 39درصدی دستمزد چه دردی از ما دوا میکند. مرغ کیلویی 50هزار تومان اما دستمزدها آنطور که باید افزایش نیافت. چند سال پیش با همین حقوق اندک میتوانستیم کالاهای مورد نیاز در حد خود را تهیه کنیم اما اکنون آن را هم نمیتوانیم. برای خرید لوازم ضروری باید مبالغ زیادی پرداخت کنیم درصورتی که کالاهای ضروری را نیز باید انگشتشمار تهیه کنیم. ما دیگر آرزویی نداریم و رویاهایمان را باید به گور ببریم. اکنون فقط به این فکر میکنیم که بتوانیم زندگی را بگذرانیم».
با افزایش حقوق، دردی از مردم دوا نمیشود
«با این حقوق چهکار کنیم؛ اجاره خانه بدهیم، خرج خانه بدهیم، چه کار کنیم، جمع کنید این بساط را.»؛ حرفهای پر از بغض و عصبانیت یک کارگر را چگونه میتوان هضم کرد؛ وقتی میدانیم درست میگوید و برای زندگیکردن دستش از همه جا کوتاه شده است. محمود نمیتوانست آرام صحبت کند؛ گویی میخواست خشمش را نشان جهان بدهد. میگوید: «از مسئولان میخواهم یک چرتکه دستشان بگیرند و حساب کنند یک کارگر با 3-2 دانشآموز و حداقل بالای ۴۰۰ هزارتومان اجاره خانه چگونه میتواند خرج و دخلش را مدیریت کند؟ حتی هفتهای یکبار نمیتوانیم به بچههایمان مرغ بدهیم. 3-2 سال یکبار ماهی و 2ماه یکبار هم گوشت البته اگر بتوانیم». او ادامه میدهد: «حقوق ما کارگران را باید کسانی تعیین کنند که حقوق کارگری میگیرند. آن وقت خواهیم دید که چگونه سر میزان دستمزد میجنگند. آنهایی که حقوقهای نجومی دارند درکی از حال و روز ما ندارند. از طرفی با افزایش حقوق، قیمت اجناس نیز چند برابر میشود و باز هم فرقی به حال ما نمیکند. انگار همه منتظر افزایش حقوق و دستمزد هستند تا قیمت همهچیز را بالا ببرند. همچنین هر قدر حقوق کارگر بالاتر رود، دولت بهکارفرما فشار بیاورد و آنها افزایش قیمت محصول و خدمات نداشته باشند، مجبور میشوند کارگرها را اخراج کنند و آمار بیکاری افزایش مییابد. باید مشکل اقتصاد کشور و تورم حل شود. با افزایش حقوق دردی از مردم دوا نمیشود».
سه شنبه 24 فروردین 1400
کد مطلب :
128019
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/G6oRr
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved