واقعبین باشیم
حامد فوقانی ـ دبیر گروه شهر
«مردم رعایت کنند؛ هر آن امکان دارد موج جدیدی از شیوع کرونا آغاز شود؛ وارد پیک چهارم شدهایم و به حرفهایمان گوش نکردند، بهار سختی در پیش است؛ در واکسیناسیون با محدودیتهای جدی روبهرو هستیم»؛ اینها عبارتهایی است که نه فقط در چند روز اخیر از سوی مسئولان مطرح شده بلکه طی 412روزی که از اعلام رسمی شیوع کرونا در کشور میگذرد، بارها و به گونههای مختلف از زبان مدیرانی که نقش اصلی را در مدیریت این بحران و ویروس بر عهده دارند، شنیدهایم. آنچنان که گاهی مترو و اتوبوس به داشتن نقش نخست در دامن زدن به شیوع کرونا متهم شدهاند تا طرح ترافیک در ابتدای سال99 برای مدت زمانی لغو شود، گاهی حضور در سوپرمارکتها و رستورانها و بعد هم اینکه چرا مردم در نوروز1400 سفر رفتند. بعدها تحقیقات مشخص کرد که مترو و اتوبوس، در سیزدهمین ردیف مکانهای شیوع کرونا هستند و لغو محدودیتهای ترافیکی، هیچ تأثیری بر کاهش شیوع کرونا نداشته است.
اینکه شهروندان باید موضوع بهداشت، استفاده از ماسک، پرهیز از تردد غیرضروری در شهر، ضدعفونی کردن، اجتناب از تجمع و دورهمیها و همه توصیههای اصولی را همواره مورد توجه قرار دهند، بسیار اهمیت دارد و ضروری است. اما سؤال اینجاست که آیا در شهرهای کوچک یا استانهایی مانند هرمزگان، خوزستان و ایلام هم مترو یا محدودیتهای طرح ترافیک وجود دارد که اینگونه کرونا جولان میدهد؟ آیا همه پیکانهای بیداد کردن کووید-19را باید به سمت مردم گرفت؟
اکنون گفته میشود واردات واکسن با دشواریهای زیادی روبهرو شده. اگر همین الان فرض بگیریم تحریمها یکباره برداشته شدهاند، باز هم میتوانیم امیدوار باشیم که بهزودی واکسن مورد نیاز برای افراد دارای اولویت یک، تامین میشود؟ یا واقعیت آن است که کشورهای دیگر زودتر ثبت سفارش کردهاند و تا دوز واکسنهای لازم ساخته شده و نوبت به کشور ما برسد، چندین ماه دیگر زمان خواهد برد.
بنابراین از نظر نگارنده باید واقعبینانه با موضوع رفتار کرد. به یاد دارم که دکتر علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران اوایل سال گذشته یکروز به چند ایستگاه مترو رفت و پس از مشاهده شلوغی ایستگاهها و واگنها رو به دوربین صداوسیما گفت: «مردم باید رعایت کنند و بهنظر میرسد مترو پاسخگوی نیازها نیست.» اما ایکاش او میگفت که نیاز مترو چیست و چه حمایتهایی از مجلس و دولت میطلبد تا اینگونه مسافران در ساعات پیک مترو، فشرده بههم سوار قطار نشوند. ای کاش گفته میشد که شهرداری تهران با تمام بیمهریها و کمبودهای مالی، در شرایطی که همه از تحریمها گلایه میکنند، توانست دستکم 39کیلومتر مترو را گسترش دهد و 26ایستگاه جدید را به خطوط اضافه کند.
در واپسین روزهای سال گذشته نیز دکتر عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور در گفتوگویی تلویزیونی، از این گفت که به هرحال مردم خسته شدهاند و نیاز به سفر دارند، خیلیها باید به شهرستانی دیگر بروند تا بتوانند پس از مدتها به خانواده خود سر بزنند. شاید خیلیها حرف او را تأیید کنند اما پرسش اینجاست که آیا تمام اصول سفر رعایت شد؟ آیا اطلاعات لازم هنگام سفر با خودرو دائم گوشزد میشد که مسافران چه نکاتی را باید رعایت کنند؟ بهنظر میرسد در این مورد غفلت بزرگی صورت گرفت و خوراک لازم از سوی رسانه ملی تامین نشد. البته که پس از گذشت 13ماه و نیم از شیوع کرونا ظواهر امر هم، از عادیانگاری برخی مردم و برخی مدیران، حکایت میکند و باید سختگیریهایی دوباره اعمال شود. صدالبته که توصیههای بهداشتی در بیلبوردها هم کمتر از سال گذشته به چشم میخورد و نظارتها روی چند بخش کمتر شده است.
بهطور نمونه در ورودی تعدادی از درمانگاهها میزان دمای بدن و اکسیژن خون مراجعان پیش از ورود اندازهگیری میشد، اما اکنون برخی مراکز درمانی شهرداری نهتنها چنین کاری را انجام نمیدهند بلکه حتی مخزنهای ضدعفونیکننده دست خالی است؛ انگار که آنها هم از روی برخی بیمارستانها و مراکز درمانی الگوبرداری کردهاند. بنابراین اگرچه اعضای شورا انتقاداتی را به درستی نسبت به دولت مطرح میکنند اما بهنظر باید نظارتشان را بر رعایت چنین مسائلی قویتر کنند.
آنها بازوان کمکی مثل کارشناسان، نیروهای شهرداری و شورایاران را دارند.