ترقی، عضو شورای مرکزی موتلفه در گفتوگو با همشهری:
کاندیداها مردم را با شعارهای غیرقابل تحقق فریب ندهند
علیرضا احمدی ـ خبرنگار
اگرچه فضای سیاسی کشور در حدود2 هفتهای که از آغاز سال جدید میگذرد همچنان درگیر رایزنیهای انتخاباتی طیفها و جریانهای سیاسی است و هنوز صحنه رقابت انتخابات ریاستجمهوری در 2 اردوگاه اصلاحطلب و اصولگرا آنچنان که باید شفاف نشده، اما آنچه بیش از پیش برای فعالان سیاسی به دغدغهای اساسی تبدیل شده مشارکت حداکثری مردم در انتخابات است؛ موضوعی که به اذعان تحلیلگران و کارشناسان سیاسی یکی از اصلیترین پیشنیازهای آن ایجاد شور انتخاباتی در فضای سیاسی کشور است که طرح شعارهای تبلیغاتی ازسوی کاندیداها میتواند محرک ایجاد چنین فضایی باشد. یکی از انتقادهایی که همواره ازسوی افکار عمومی به دولتمردان وارد بوده، بر زمین ماندن شعارهایی است که در هنگامه رقابتهای انتخاباتی طرح شده که پس از انتخاب مردم یا بهدست فراموشی سپرده شده یا در اولویت اصلی قرار نگرفته است.حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی، معتقد است استفاده از ابزار «شعار انتخاباتی» اگر پشتوانه قانونی و زمینه مناسب برای تحقق نداشته باشد، میتواند نتیجه معکوس بر افکارعمومی برجا بگذارد و به دلسردی مردم در بلندمدت بینجامد. او موج سواری سیاسی با بهرهبرداری از ابزار تبلیغاتی را زمینهساز سلب اعتماد عمومی میداند؛ موضوعی که در دورههای گذشته به وفور دیده شده و امروز بخش عمدهای از انتقادات جامعه از فعالان سیاسی هر دو طیف را شامل میشود. مشروح گفتوگوی همشهری با ترقی پیرامون اهمیت شعارهای انتخاباتی در برگزاری انتخاباتی هرچه پرشورتر را در ادامه میخوانید.
شعارهای انتخاباتی که ازسوی کاندیداهای ریاستجمهوری مطرح میشود تا چه اندازه بر مشارکت حداکثری مردم در انتخابات اثرگذار است؟
طرح شعارهای انتخاباتی در فضای سیاسی کشور از اهمیت ویژه و محوری برخوردار است، چراکه میتواند کاربرد دوگانه داشته باشد که معکوس یکدیگر عمل میکنند؛ به این معنی که هم میتواند در افزایش مشارکت عمومی در انتخابات نقش بسزایی داشته باشد و هم ازسوی دیگر میتواند در جامعه دافعه ایجاد کند و درنهایت به کاهش مشارکت رأیدهندگان بینجامد. به هر میزان که شعارهای انتخاباتی کاندیداها امیدوارکننده باشد و متناسب با نیازسنجی جامعه و همسو با خواستها و مطالبات روز مردم ارائه شود، به همان میزان میتواند به افزایش انگیزه شهروندان برای حضور حداکثری در انتخابات کمک قابل توجهی کند. درمقابل اگر کاندیداها به طرح شعارهای دور از دسترس بپردازند و برنامه مدونی برای رفع نیازهای اساسی و در اولویت مردم نداشته باشند، این خطر وجود دارد که با ناامید شدن جامعه از رفع مشکلات موجود، فضای مشارکت در انتخابات به سردی گراید که این موضوع میتواند زیانهای بسیاری برای مردم و همچنین کشور به همراه داشته باشد. در چنین شرایطی باید اذعان کرد که جامعه ما با معضلاتی در حوزههای مختلف ازجمله اقتصاد مواجه و امیدوار است در انتخابات خردادماه فردی به ریاستجمهوری انتخاب شود که برنامه منسجمی برای رفع مشکلات داشته باشد.
در شرایط کنونی کشور شعارهای انتخاباتی باید چه سمت وسویی داشته باشد؟
طبیعی است که با توجه به پایشهای اجتماعی که در چندماه اخیر در سطح جامعه انجام شده، شعارهای انتخاباتی کاندیداهای ریاستجمهوری باید حلال مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم باشد و با ارائه برنامههای مدون که پشتوانه این شعارها بهحساب میآید، بتواند باری از دوش مردم و همچنین کشور بردارد. نکته مهم اینجاست که جامعه باید احساس کند کاندیدایی که با طرح شعارهایی خود را در معرض رأی مردم قرار داده، از صداقت و توانایی کافی برای تحقق وعدههای خود برخوردار است و میتواند بهگفتههای خود جامه عمل بپوشاند، در چنین شرایطی است که مردم به او اعتماد میکنند. رویکردها باید بهگونهای باشد که وقتی رأیدهندگان شعارهای یک کاندیدا را در کنار سوابق و عملکرد گذشته وی قرار میدهند، انگیزهشان برای مشارکت در انتخابات دوچندان شود. شعارهای انتخاباتی باید بتواند شور و نشاط سیاسی در فضای جامعه ایجاد کند؛ در چنین شرایطی است که مردم احساس میکنند میتوانند سرنوشت آیندهشان را بهدست خودشان و در بهترین شرایط رقم بزنند.
اشکال کار کجاست که بعضا شعارهای زیبایی که ازسوی کاندیداها مطرح میشود، در روند کاری آنان نمود مؤثری ندارد؟
باید توجه داشت که طرح شعارهای انتخاباتی یک پاشنه آشیل هم دارد که اگرچه گاهی زیبا هستند، اما در روند کاری کاندیدای انتخاب شده در سالهای تصدی مسئولیت دیده نمیشود؛ این پاشنه آشیل طرح شعارهای غیرقابل تحقق است. شعارها باید بهگونهای باشد که امکان قانونمند شدن و زمینه تقنینی داشته باشد. گاهی اوقات دیده میشود کاندیداها شعارهایی مطرح میکنند که از یک سو با قوانین عادی و اسناد بالادستی و کلان کشور همخوانی ندارد و ازسوی دیگر زمینه مناسبی هم برای تصویب آنها بهعنوان مثال در مجلس وجود ندارد و بهطور طبیعی عملیاتی نخواهد شد. این درصورتی است که اگر شعارهای مطرح شده در چارچوب قانون و اختیارات فرد باشد و بداند میتواند با توجه به اختیاراتی که دارد آنها را محقق کند، چنین مشکلی پیش نمیآید.
این ناهمخوانی چه دلایلی دارد؟
عمدتا این نوع از ناهمخوانی شعارها و حوزه اختیارات 2 دلیل اصلی دارد و در شرایطی رخ میدهد که کاندیدا یا به شرح وظایف خود واقف نیست یا اینکه میخواهد با سوءاستفاده از فضای تبلیغات، صرفا به جذب آرای مردم بپردازد. گاهی دیده میشود برخی کاندیداها با موج سواری سیاسی و درواقع با تبلیغات پوپولیستی فقط به جذب آراء میاندیشند و با وجود اینکه میدانند شعارهایی که مطرح کردهاند، ربطی به حوزه اختیاراتشان ندارد، اما برای جلب نظر افکارعمومی و بهرهبرداری از فضای احساسی که معمولا در ایام انتخابات در کشور ما ایجاد میشود، حرفهایی میزنند و شعارهایی مطرح میکنند که زمینه مناسبی برای تحقق ندارد.
حال چگونه میتوان از ایجاد چنین فضایی جلوگیری کرد؟
معتقدم شعارهای انتخاباتی صرفا باید منطبق با برنامه مدون و قابل تحقق و به دور از موج آفرینیهای سیاسی باشد تا مردم بتوانند واقعیت مسائل مبتلابه جامعه و همچنین شخصیت کاندیداها را کشف کنند؛ به هیچ وجه نباید مردم را با شعارهای پر طمطراق و غیرقابل تحقق فریب داد و موجبات گسترش دلسردی درازمدت در بستر جامعه را فراهم کرد.