سازههای بیناظر
محمدعلی پورشیرازی - عضو هیأت مدیره انجمن شرکتهای ساختمانی
از حق نگذریم قوانین ایران درباره ساختمانسازی و مقاومسازی خیلی خوب و دقیق است. اگر قوانین ساختمانسازی نهادی چون شهرداری یا سازمان نظام مهندسی را بررسی کنید، متوجه میشوید قوانین کاملی هستند و حتی برخی از آنها از کشوری مانند فرانسه وام گرفته شده و براساس آن ناظر یک ساختمان 3طبقه با یک ساختمان 6طبقه با توجه به تخصص و تجربه متفاوت تعیین میشود، اما مشکل اصلی، شیوه اجرای قوانین و نظارت بر اجرای آن است.
مهندسان ناظر به جای حضور مستمر در فرایند ساختوساز فقط ماهی یکبار سر ساختمان حاضر میشوند و یک صورتجلسه امضا میکنند. این چه نظارتی است؟ در طول یکماه اسکلت یک ساختمان ساخته میشود و دیگر چطور میتوان روی مصالح و ساخت آن نظارت کرد؟ بخش دیگری از مشکلات هم مسائل اقتصادی است و سازندگان برای ارزان تمام شدن ساختوساز از مصالح با قیمت پایینتر استفاده میکنند که این مسئله شامل مردم عادی و مالکان خرد هم میشود، اما نباید فراموش کرد مردم و حتی بنایی که سر ساختمان است، اطلاعات و آگاهی کافی ندارد.
مردم برای ساختوساز به شهرداری مراجعه میکنند و شهرداری هم آنها را به سازمان نظام مهندسی ارجاع میدهد و سازمان نظام مهندسی بهعنوان یک مرجع باسواد و متخصص باید با توجه به نوع ملک در کمیسیون، ناظر تعیین کند. ظاهر ماجرا و اینکه مثلا یک تیرآهن 14یا 16باشد برای مردم تفاوتی ندارد و حتی تفاوت آن را تشخیص نمیدهند و بهنظر میرسد برای رفع این مشکل باید نهادهای مربوطه همکاری نزدیک و تعامل بیشتری با هم داشته باشند.
نکته دیگری که نباید فراموش کرد این است که مردم نه میدانند و نه میتوانند کار تخصصی انجام دهند و حتی در مقابل آنهایی که در بافتهای فرسوده و حاشیه شهرها در خانههای سست ساکن هستند و تصمیمی برای مقاومسازی ندارند هم باید متخصصان امر ورود کنند. به این ترتیب که مثلا کارشناسان شهرداری بهعنوان نهادی که متولی اصلی است ضمن بازدید مستمر از شهر، ساختمانها و تحرکهای ساختمانی را بررسی کنند به شهرداری ناحیه یا منطقه گزارش دهند و همزمان مالک ساختمان را هم مطلع کنند. مالک ساختمان با یک برخورد منطقی و اطلاعرسانی صحیح مجاب به بازسازی و مقاومسازی خواهد شد و اینجاست که مهندس ناظر ورود میکند.
مردم درصورت اطلاعرسانی درست قطعا مجاب میشوند و وقتی تجربههای موفق و خوب را ببینند محال است در مقابل کار صحیح و همگانی مقاومت کنند. درباره روستاها و شهرهای کوچک البته کمتر جزئیات مورد توجه است. تحرک، تردد و تجمع در روستاها مانند شهرهای بزرگ نیست و به همین دلیل سازهها کمتر آسیب میبیند، اما در روستاها هم مقاومسازی اهمیت بسیاری دارد و نباید آنها را رها کرد. در واقع به اعتقاد من اجبار به اصلاح ساختوساز و راهنمایی مردم در فرایند ساخت، مهمترین نکته در مقاومسازی ساختمانهاست و نباید فراموش کرد این اجبار قرار نیست با برخورد قهری همراه باشد و مهم، آگاهی، اطلاعرسانی و حضور مستمر ناظر باسواد همراه مردم است.