• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
چهار شنبه 20 اسفند 1399
کد مطلب : 126402
+
-

معرفی 10فیلم انگیزشی موفق سینمای جهان

نمایش امید و اراده بر پرده نقره‌ای سینما

تماشای ماجرای آدم‌هایی که در تنگنای شرایطی سخت گرفتار شده‌اند، اما برای عبور از آن سختی‌ها تلاش کرده‌اند و از پا ننشسته‌اند، یکی از بهترین راه‌ها برای تقویت احساس امیدواری و پیدا کردن انگیزه است. حتی شاید در مسیر زندگی با همان موقعیت‌های موجود در فیلم روبه‌رو شوید و بتوانید با الهام‌گرفتن از واکنش‌های قهرمانان فیلم‌ها، مسائل خود را به بهترین شکل حل کنید. حالا که تعطیلات نوروزی در پیش است و فرصت مناسبی برای فیلم دیدن خواهیم داشت، 10فیلم انگیزشی و امیدبخش را برایتان فهرست کرده‌ایم تا با تماشای آنها، با راه‌حل‌ها و انتخاب‌های دیگران برای مواجهه با سختی‌ها آشنا شوید. تماشای این 10فیلم جز ساعتی سرگرمی، حتما برایتان تجربه تأثیرگذاری از باور به توانمندی‌ها و اهمیت حفظ امید و انگیزه خواهد ساخت.

 فارست گامپ؛ دویدن با پاهای بسته

«فارست گامپ»، یکی از بهترین و تماشایی‌ترین فیلم‌های انگیزشی است که داستان آن زندگی شخصی به نام فارست گامپ است که در همان ابتدای فیلم و با دویدن با وجود فلج بودن پاها، شما را شگفت‌زده می‌کند. این فیلم از همان ابتدا به شما می‌گوید که هرگز تسلیم نشوید و در هر شرایطی هر چه در توان دارید به‌کار ببندید تا به موفقیت برسید. فیلم با بازی تام هنکس، جوایز بسیاری را به دست آورد و توانست توجه تماشاگران زیادی را به ‌خود جلب کند. قهرمان فیلم، مرد ساده‌دلی است که در ایستگاه اتوبوسی منتظر نشسته ‌است. با آمدن خانمی، خود را معرفی و داستان زندگی‌اش را تعریف می‌کند. فارست کودکی با بهره هوشی پایین‌تر از همسالانش است و تمام دنیایش، مادرش (سالی فیلد) است که حوادث اطرافش را با زبانی ساده برایش توصیف می‌کند. او در کودکی مجبور به استفاده از اسکلت و داربست فلزی بوده که به پایش بسته می‌شده است. بچه‌های همسالش او را دوست نداشتند. اما یکی با او همبازی شد: جنی. طی حادثه‌ای، آن اسکلت مزاحم فلزی درهم می‌شکند و توانایی فارست در دویدن پدیدار می‌شود. فارست که حالا بالغ شده در راگبی به افتخار می‌رسد. دیالوگ «مامان همیشه می‌گفت زندگی مانند یک جعبه شکلات است. شما هرگز نمی‌دونید که چه چیزی اتفاق خواهد افتاد»، به‌عنوان چهلمین دیالوگ برتر از ۱۰۰ دیالوگ منتخب توسط انجمن فیلم آمریکا انتخاب شد.

 هوانورد؛ داستان وسواس در پیروزی

این فیلم با بازیگری لئوناردو دی کاپریو و عنوان «هوانورد»، در سال 2004در سینماهای سراسر جهان اکران شد. شخصیت اصلی این فیلم خلباین ماهر و تهیه‌کننده موفق سینماست. تنها مشکل او این است که از وسواس شدید رنج می‌برد. این رنج همیشه و در همه حال همراه با اوست و حتی یک لحظه او را تنها نمی‌گذارد. این فیلم پر از درس‌های ارزشمند و آموزنده است که به ما یاد می‌دهد موفقیت در زندگی و کسب‌وکار اهمیت دارد و ما باید در این راستا نهایت تلاش خود را بکنیم ولی به هیچ عنوان قرار نیست در این مسیر آن‌قدر حساسیت به خرج دهیم که دچار وسواس شویم. داستان این فیلم بخشی از زندگی هاوارد هیوز کارگردان و تهیه‌کننده و خلبان پرآوازه آمریکایی از اواخر دهه 1920تا اواسط دهه1940 است. او که دچار اختلال وسواسی جبری بود، همواره به‌دنبال شکستن رکوردهای سرعت و فاصله پرواز بود و با این کار، تمام پیروزی‌ها را به کام خود تلخ می‌کرد. فیلم به‌سرعت مورد توجه منتقدان و سینماگران قرار گرفت و توانست نامزد و برنده جوایز معتبر سینمایی، مانند اسکار و گلدن‌گلوب باشد.

ترمینال؛ روایتی از در راه ماندن

«ترمینال»، نام فیلمی کمدی-درام به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و نویسندگی اندرو نیکول و ساشا گرواسی است که در سال2004 به نمایش درآمد. هنرپیشه‌های اصلی این فیلم تام هنکس و کاترین زیتا جونز هستند. این فیلم، روایت داستان مردی است که از کشوری به نام کارکوزیا، به فرودگاه بین‌المللی جان اف کندی آمده است و به‌دلیل کودتا در کشورش توسط گروهی شبه‌نظامی، اجازه ورود به آمریکا را پیدا نمی‌کند. در عین حال به‌علت وقوع انقلاب در کشورش، امکان بازگشت هم برایش وجود ندارد. هدف او از سفر به آمریکا، تکمیل امضاهای هنرمندان جاز در عکس روزی عالی در هارلم است. فیلم ماجرای تلاش قهرمان فیلم برای رهایی از این مخمصه و رسیدن به هدفش را نمایش می‌دهد و امیدی که شخصیت اول فیلم، در سخت‌ترین لحظات هم آن را از دست نمی‌دهد. جالب است بدانید این فیلم از داستان مهران کریمی ناصری، پناهنده ایرانی، که به‌علت گم شدن مدارک پناهندگی خود از سال1988 تا سال2006 در ترمینال یکی از فرودگاه‌های نزدیک پاریس زندگی می‌کرد، الهام گرفته شده است. سال‌های سختی که این پناهنده پشت سر گذاشت در نهایت با پرداخت 250هزار دلار به او به فراموشی سپرده شد.

در جست‌وجوی خوشبختی؛ پدری با کوه مشکلات

 از دیگر فیلم‌های امیدبخش و آموزنده، «در جست‌وجوی خوشبختی» است. در این فیلم یک پدر با تمام سختی‌ها و مشکلاتی که در زندگی خود دارد، در پی رسیدن به خوشبختی است. بازی فوق‌العاده ویل اسمیت در این فیلم او را به بازیگری جاودانه تبدیل کرد. فیلم در جست‌وجوی خوشبختی نماد سختکوشی و تلاش کردن در هر شرایطی است، درس‌های بسیار زیادی می‌توان از این فیلم گرفت اما یکی از بهترین درس‌ این است که بعد از هر اتفاق سختی، خوشبختی ظاهر می‌شود و نباید در برابر سختی‌ها ضعف نشان داد. این فیلم داستان واقعی کریس گاردنر سیاه‌پوست، خرده‌فروش اسکنرهای پزشکی در سال 1981 است که به همراه لیندا و پسر کوچکش، کریستوفر، در سانفرانسیسکو زندگی بسیار سختی دارند. وضع مالی کریس بسیار بد است. او توانایی پرداخت اجاره خود را ندارد، صاحبخانه‌ بیرونش کرده و لیندا هم او را ترک می‌کند. کریس که هم باید پدر خوبی باشد و هم خرج کریستوفر را تأمین کند، دچار مشکل شده است. او سعی می‌کند در شرکتی استخدام شود و از سویی باید کریستوفر را حفظ کند؛ بنابراین مبارزه سختی برای زندگی کردن پیش روی کریس قرار دارد.

آملی؛ هدیه‌ای از جنس شادی

گاهی اوقات تنها چیزی که می‌تواند در روزهای کسل‌کننده شما را سرحال بیاورد، تماشای فیلمی با تصاویر دیدنی و کادرهای زیباست، دقیقا همان چیزی که در «آملی» (Amélie) پیدا خواهید کرد. فیلم پر از قاب‌بندی‌های دیدنی و سکانس‌های چشم‌نواز است که در عین روایت داستان، بیننده را در زیبایی‌های مناظر غرق می‌کند. داستان این فیلم که در سال2001 ساخته شده، در پاریس روایت می‌شود. فیلم روایت ماجرای آملی پولن، دختر تنهای عاشق است که تصمیم می‌گیرد تا جایی که می‌تواند با کمک کردن به بقیه، آنها را خوشحال کند. آملی، با بازی بی‌نظیر اودره توتو، موفق می‌شود آدم‌های اطرافش را خوشحال کند و در نهایت خودش هم شادی واقعی را تجربه می‌کند. او با وجود تنهایی و مشکلاتی که می‌تواند هر دختری شبیه به او را، گوشه‌گیر و غمگین کند، تصمیم می‌گیرد شعله شادی را در وجودش روشن نگه دارد و آن را به دیگران هم هدیه کند. تماشای این فیلم به‌خصوص به کسانی که احساس تنهایی و غمگینی دارند، پیشنهاد می‌شود. فضای کلی فیلم عاشقانه و پر از امید است و البته این اصلا عجیب نیست. یادمان نرود وقتی صحبت از ساخت فیلم‌‌های عاشقانه می‌شود، فرانسوی‌ها در این زمینه حرف اول را می‌زنند.

 دست‌نیافتنی‌ها؛ از تلخی به شیرینی

«دست‌نیافتنی‌ها» یکی از جذاب‌ترین فیلم‌هایی است که به‌خوبی روند تغییر خلق‌وخو و روحیات فردی بیمار و ناامید را به تصویر می‌کشد. اگر از گذشته خود رنج می‌برید، ولی دوست دارید آینده خوبی برای خودتان رقم بزنید حتما فیلم دست نیافتنی‌ها را که سال 2011 ساخته و روانه بازار شده تماشا کنید. درسی که می‌توان از این فیلم گرفت این است که هر انسانی با هر پیشینه و سابقه می‌تواند تحت‌تأثیر محیط و شرایط قرار بگیرد و تغییر کند. داستان فیلم اقتباسی از یک داستان واقعی است. فیلم قصه نویسنده ثروتمندی به نام فیلیپ است که در اثر سقوط با چتر از گردن به پایین فلج می‌شود و برای پرستاری از خود، مردی به اسم دریس را استخدام می‌کند. فیلیپ تا قبل از استخدام دریس، مردی بداخلاق و غیرقابل تحمل است اما با حضور دریس که شخصی است که سابقه سرقت و زندان نیز دارد، زندگی و شخصیت فیلیپ متحول می‌شود. دریس زندگی فیلیپ را به‌طور کامل عوض می‌کند. زندگی کسل‌کننده فیلیپ با ورود دریس آن‌قدر تغییر می‌کند که او از بیرون رفتن با آمبولانس، به بیرون رفتن با ماشین‌های مازراتی مدل‌بالای خود رو می‌آورد. فیلم محصول کشور فرانسه است و 113دقیقه، زمان نمایش آن است.

رستگاری در شاوشنگ؛ امیدواری در بند

طرفداران سینما حتما در فهرست فیلم‌هایی که هر مخاطب این هنر باید ببیند، نام فیلم «رستگاری در شاوشنگ» را می‌نویسند. رستگاری در شاوشنگ یکی از قدیمی‌ترین فیلم‌های انگیزشی است که با وجود گذشت سال‌ها از نخستین اکران و نمایش آن، همچنان محبوب و انگیزه‌بخش است. بسیاری از علاقه‌مندان به این فیلم گفته‌اند که آن را بارها تماشا کرده‌اند اما هر بار برایشان جذابیتی تازه داشته است. داستان این فیلم درباره امید است، امید داشتن و مراقبت از این احساس معجزه‌گر. در این فیلم سلسله اتفاقاتی باورنکردنی و سخت برای قهرمان داستان (تیم رابینز) رخ می‌دهد، ولی او همیشه امید را در وجود خود زنده نگه می‌دارد و زیبایی فیلم در همین نکته است. بسیاری از تحلیلگران و منتقدان بر این باور هستند که این فیلم با بازی تیم رابینز و مورگان فریمن، بهترین فیلم تاریخ سینماست. فیلم محصول 1994، براساس رمان کوتاهی از استیفن کینگ به نام «ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنگ» ساخته شده و توانسته نظر مردم و منتقدان در سراسر دنیا را به ‌خود جلب کند. شخصیت اول فیلم، بانکدار جوانی است که به جرم قتل همسرش به حبس ابد در زندان ایالتی شاوشنگ محکوم می‌شود. او تأکید می‌کند که این جرمی است که مرتکب نشده، ولی قاضی تشخیص می‌دهد که گناهکار است. او سال‌های متعددی را در این زندان می‌گذراند درحالی‌که تنها سرگرمی‌اش دست‌وپنجه نرم کردن با افرادی از پایین‌ترین طبقه جامعه است.

 ذهن زیبا؛ جادوی اراده

«هر چیز که در جستن آنی، آنی»؛ این مصرع زیبا از مولانا را بسیار شنیده‌اید و این بار می‌خواهیم فیلمی به شما معرفی کنیم که مصداق همین موضوع است. فیلم «ذهن زیبا» نشان می‌دهد انسان با کمک نیروی اراده خود، می‌تواند به تمام چیزهایی که دست‌نیافتنی به‌نظر می‌رسد دست پیدا کند. این فیلم در مورد ماجرای زندگی یک ریاضی‌دان بسیار موفق در تحصیل و کار است. جان نَش (با بازی راسل کرو) از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده و به سمت استادی برگزیده می‌شود. او توانایی خارق‌العاده‌ای در کشف رابطه بین اشکال و اعداد به‌هم‌ریخته دارد. ازدواج با آلیشیا (جنیفر کونلی) به زندگی او رنگ و لعابی دیگر می‌دهد تا اینکه ظاهراً ویلیام پارچر (اد هریس) مأمور سیا به سراغش می‌رود و از او می‌خواهد با توجه به استعداد بی‌نظیرش در زمینه فعالیت‌های رمزشکنی، به این سازمان کمک کند. ماجراهای پیچیده فیلم در مواجهه قهرمان با شرایط سخت از همین جا آغاز می‌شود. راسل کرو برای بازی در این فیلم، برنده جایزه اسکار بازیگر نقش اول مرد شد. این فیلم در سال 2001 براساس کتابی به همین نام نوشته سیلویا ناسار و به کارگردانی ران هاوارد ساخته شده‌ است.

این خبر را به اشتراک بگذارید