بحران آب، خشکسالی، جنگ آب یا یک وضعیت عادی؛ بالاخره کدام درست است؟
از «نابودی تمدن» تا «وضعیت عادی»
خشکسالی، بحران آب، جنگ آبی و... جزو ترکیبها و واژههایی هستند که طی ماهها و سالهای اخیر بهشدت مورد توجه و بحث قرار گرفتهاند. وقتی با آب نمیشود شوخی کرد، طبیعیاست که مباحث مرتبط با آن هم بهشدت مورد توجه قرار گیرد. چه کسی دوست دارد در کشوری زندگی کند که در آن آب وجود نداشته باشد یا آب کم باشد یا مردمانش به خاطر کمبود آب دچار تنش با یکدیگر شوند؟ چنین چشماندازهایی میتواند هر کسی را بترساند. اما واقعیت امر چیست؟ واقعا ما با خشکسالی و حتی جنگ آب روبهرو خواهیم شد یا اینکه کمی در این موضوع اغراق شده است؟ در این گزارش، نیمنگاهی به نظرات موافقان و غیرموافقان خشکسالی و بحران آب در ایران انداختهایم.
مهاجرتهای آبی!
ماجرای خشکسالی در ایران به قدری فراگیر شده که حتی نیویورکتایمز هم در گزارشی به آن پرداخته است. این روزنامه مشهور آمریکایی در تایید بحران آب در ایران، اشاره کرده که نیمی از کشور خشک خواهد شد و 12استان از استانهای موجود کشور تا نیمقرن آینده تمامی سفرههای آب زیرزمینیشان را از دست خواهند داد و این، منجر به مهاجرتهای داخلی در کشور خواهد شد. این روزنامه صحبتهای خود را به اظهارنظرهای عیسی کلانتری ـ وزیر پیشین کشاورزی و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ـ نیز مستند کرده و جمعیت مهاجران آب را 50میلیون تخمین زده است! همچنین این روزنامه به صحبتهای هدایت فهمی ـ یکی از کارشناسان آب ـ اشاره کرده که دیگر برای اصلاح الگوی مصرف آب خیلی دیر شده و برای مصرف کنونی آب کشور، به سهبرابر منابع آب کشورمان نیاز داریم؛ چراکه ما نسبت به ظرفیت اکولوژیک خود، در حال مصرف سهبرابری هستیم.
این پایتختهای بیآب
شبکه خبری پربیننده یورونیوز نیز در خبرهای مکتوب خود، از هشت شهری صحبت کرده که با بحران آب روبهرو خواهند شد و جالب اینکه تهران را نیز در میان این هشت شهر گنجانده است. این شبکه در خبر خود آورده است: «با اینکه ۷۰درصد کره زمین از آب پوشیده شده، تنها ۳درصد این آبها قابل آشامیدن است و رقابت بر سر این مقدار، برای تامین آب مورد نیاز جمعیت بیش از هفتمیلیاردی جهان، بیشتر شده است. بیش از یک میلیارد نفر در جهان به آب پاکیزه دسترسی ندارند و ۲/۷میلیارد نفر دیگر نیز دستکم یک ماه در سال، دچار کمبود آب هستند. بر اساس بررسیهای انجامشده روی 500شهر بزرگ دنیا در سال۲۰۱۴ پیشبینی شده که از هر 4شهر، یک شهر در وضعیت «هشدار کمبود آب» قرار خواهد گرفت. بحران آب در بسیاری از شهرهای ایران به مرحله هشدار رسیده است. سرانه مصرف آب در تهران با جمعیت هشتونیممیلیونی، دوبرابر مصرف سرانه استاندارد جهانیاست. با اینکه ۷۰درصد از ذخایر آبی شهر تهران از منابع سطحی تامین میشود اما در فصول گرم و سالهای کمباران ۵۰درصد آب این شهر از منابع زیرزمینی به دست میآید. این در حالی است که مصرف بیش از اندازه منابع زیرزمینی و کمشدن این ذخایر، خطر آلودگی این آبها را افزایش میدهد. سهم سرانه آب در شهر تهران به ۳۵۰مترمکعب در سال رسیده و همین موضوع باعث شده که کمبود آب آشامیدنی در این شهر از وضعیت بحران عبور کند». سائوپائولو، بنگلور (هندوستان)، پکن، قاهره، جاکارتا، مسکو و استانبول، از دیگر شهرهایی هستند که در این گزارش به آنها اشاره شده است.
تهدید یک تمدن!
البته حساسیت نسبت به مشکل آب، تنها خاص رسانهها نیست؛ شخصیتهای مختلف نیز حساسیتهایی در این زمینه از خود بروز دادهاند. رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، روزگاری از بیتوجهی به کمبود آب در کشور صحبت کرده و آن را مسئلهای دانسته بود که حالا وارد مقولههای امنیتی شده است. علاءالدین بروجردی گفته بود که در همین زمینه، کمیته امنیت آب در مجلس تشکیل شده و چون «کشور به لحاظ منابع آبی بسیار محدودیت دارد و جزو کشورهای کمآب دنیا هستیم، بحران داریم و بحران آب عملا وارد مقوله امنیتی شده است». این نماینده مجلس به یک نکته بغرنج دیگر هم اشاره کرده بود؛ اینکه فاضلابها وارد رودخانههای کشور میشود و آب سالم را از بین میبرد. در همین راستا، حمید چیتچیان ـ وزیر سابق نیرو ـ نیز یکیدو سال پیش هشدار داده بود: «ادامه حیات و تمدن و بقای ایرانی بهدلیل شرایط آبی کشور در معرض تهدید قرار دارد. ما ناچاریم در وضعیت مصرف آب تجدیدنظر کنیم و در رابطه با کاهش مصرف آن، به اشتراک و اتفاقنظر برسیم». همچنین ارگان رسانهای دولت، یعنی روزنامه ایران نیز طی گفتوگویی با حسین صدقی ـ کارشناسارشد نیرو ـ از قول او نوشته بود که معضل آب در ایران 20سال است که ایجاد شده و با یکیدو بارندگی حل نخواهد شد. این کارشناس معتقد است که امروز مسئله آب در ایران، تبدیل به یک بحران شده است؛ چراکه تقاضا افزایش یافته و جمعیت ایران، افزایشی 50میلیونی را نسبت به گذشته تجربه میکند.
نیمقرن غفلت
نگاه منتقدانه دیگر در این حوزه را مشاور عالی وزیر جهادکشاورزی داشته است. محمدحسین شریعتمدار با اشاره به اینکه نیمقرن در زمینه آب، غفلت کردهایم میگوید: «اگر در برنامه ششم توسعه در حل بحران آب موفق نباشیم، فرصتها از دست خواهد رفت و با گذشت زمان، هزینههای این مدیریت بحران سنگینتر میشود و حتی ممکن است به نقطه غیرممکن نیز برسد». او کشوری چون سوریه را مثال میزند که با وجود تمدن کهنی که داشته، به خاطر خشکسالی و مسائل دیگر در خطر ازدسترفتن موجودیتش قرار گرفته است. همچنین در ادامه واکنشها به مشکل خشکسالی، پس از اعتراض کشاورزان اصفهانی و آسیبرساندن به لولههای انتقال آب به یزد که باعث قطعشدن آب شرب در بخشهایی از این استان شد نیز اظهارنظرهای زیادی صورت گرفت که این اتفاق را سرآغاز چالشهای آبی در کشور دانستند.
خشکسالی!؟ فقط کمآبی داریم
لابد به اندازه کافی ترسیدهاید؛ نه؟ پس بد نیست بدانید که بخشی از مسئولان و کارشناسان دیگر، تا این حد بدبینانه از خشکسالی صحبت نمیکنند و معتقدند که ماجرا آنطور که طیف مقابل مطرح میکنند، نیست. مثلا رضا اردکانیان ـ وزیر نیرو ـ همین چند روز پیش گفت: «پدیده خشکسالی موقتیاست. ما با پدیده کمآبی روبهرو هستیم. از آنجا که طی ۵۰سال گذشته بارشها هر سال یک میلیمتر کم شده و هوا هر ۱۰سال 2درجه گرمتر میشود ما با پدیده کمآبی و نه خشکسالی روبهرو هستیم که این موضوعی دائمیاست». به روایت آقای وزیر، ما با پدیده کمآبی روبهرو هستیم که به خاطر جغرافیای ایران و شرایط آبوهواییاش، یک دغدغه همیشگیاست و تازگی ندارد.
اگر ما بحرانی هستیم، پس عربستان چیست؟
از بین دیگر چهرههایی که چندان موافق وجود بحران آب نیستند، میتوان به مدیرکل دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست اشاره کرد. او معضل اصلی را در ایران فرونشست زمین میداند، نه کمبود آب. محمد درویش طی نشستی در دانشگاه تهران گفته بود: «بدترین سناریویی که میتوانیم در مورد وضعیت آب ایران مطرح کنیم این است که هماکنون ۸۸ میلیارد مکعب آب قابل استحصال در یک سال داریم. این میزان، یک دهه پیش ۱۳۰میلیارد مترمکعب بوده است. اگر جمعیت ایران را 80میلیون نفر در نظر بگیریم، یکدهم از این آبها برای این جمعیت قابل استفاده است؛ یعنی 10درصد از آبهای قابل استحصال ایران، برای این جمعیت قابل استفاده است. عربستان ۳۰میلیون نفر جمعیت دارد و برای تامین آب شرب به ۳میلیارد مترمکعب آب نیاز دارد؛ درحالیکه کل آب قابل استحصال عربستان یک میلیارد مترمکعب است؛ یعنی باید ۳۰۰درصد بیش از منابعی که دارد آب تامین کند. اگر ما دچار بحران آب هستیم پس عربستان چه وضعیتی دارد؟». به روایت او، این شرایط با کمی بالا و پایین در دیگر کشورهای خاورمیانه هم وجود دارد. جالب است بدانید که این فعال محیط زیست از تعبیر جالب خشکسالی مدیریتی به جای خشکسالی آبی استفاده میکند.
هشدار درباره مهاجرتهای بزرگ
از دیگر واکنشهایی که نسبت به بحران آب صورت گرفت، نامه بنیاد آب ایران با امضای 100چهره دانشگاهی بود که تابستان سال گذشته رسانهای شد. در این نامه که خطاب به رئیسجمهور نگاشته شده بود، امضاکنندگان وضعیت آب در ایران را فوقالعاده بحرانی دانستند و نتیجه هرگونه درنگ در رفع مشکل را درگیرشدن با وضعیت ناهنجاری پیشبینی کردند که منازعات داخلی و مهاجرتهای گسترده ازجمله تبعات آن خواهد بود. در این نامه آمده است: «متاسفانه با بروز عینی آثار این هشدارها نظیر خشکشدن دریاچهها، تالابها، رودخـــانهها، تخـــلیه آبخـــوانهای زیرزمینی، آلودگی گسترده منابع آب و فروافتادن در کمآبی مزمن، مهاجرت لجامگسیخته و پیدایش ریزگردها، جامعه را در بسیاری از مناطق کشور غافلگیر کرده است... . بدون تردید در آینده نهچندان دور با گسترش رقابتها بر سر منابع آب، منازعات بر سرتقسیم آب در کشور شدت یافته و مهاجرتهای کلان نسبت به گذشته شکل متفاوتتری خواهد یافت و این عوامل همراه با فرایند جهانیشدن، تجارت آزاد، بیوتکنولوژی و تغییرات اقلیم، شرایط را پیچیدهتر از امروز خواهد کرد و هرگونه درنگ در تغییر این شرایط، مقابله با عوامل پیشگفته را با خطرات بیشتری همراه خواهد کرد».