بررسی چرایی و چگونگی خروج ایران از پروتکل الحاقی در گفتوگوی همشهری با امیر علی ابوالفتح، کارشناس امور بینالملل
سناریوها بررسی و مصالح سنجیده شدهاند
اصغر صوفی ـ خبرنگار
درحالیکه دولت جو بایدن طی یکماه گذشته، با وجود وعدههای انتخاباتی، تمایلی برای بازگشت به برجام از خود نشان نداده است، جمهوری اسلامی ایران قصد دارد که یک گام دیگر در مسیر کاهش تعهدات برجامی خود بردارد. توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، تصمیمی است که براساس مصوبه اخیر مجلس موسوم به «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» اتخاذ شده است و ضربالاجل اجرای آن هفته اول اسفند به پایان میرسد. درباره پیامدها و آثار این تصمیم با امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل بینالمللی گفتوگو کردهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
هفته اول اسفند، ضربالاجل ایران به طرفهای برجام، مبنی بر توقف اجرای پروتکل الحاقی است؛ مفهوم این تصمیم ایران چیست و چه اقداماتی براساس این تصمیم صورت خواهد گرفت؟
براساس اظهاراتی که سخنگوی وزارت خارجه اخیرا در اینباره مطرح کرده، ایران بر مبنای برجام پذیرفت که بهصورت داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجرا کند. مطابق پروتکل الحاقی، نظارتهای دقیقتر، اعزام بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بازدید از مناطق مورد درخواست آنها امکانپذیر میشود، اما از آنجایی که جمهوری اسلامی این پروتکل را به تصویب مجلس نرسانده است، تاکنون برای نشان دادن حسن نیت و اثبات صلح آمیز بودن برنامه هستهای خود، آن را بهصورت داوطلبانه اجرا کرده است، ولی براساس مصوبه مجلس شورای اسلامی موسوم به «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها»، ایران در هفته اول اسفند، اجرای پروتکل الحاقی را متوقف خواهد کرد. مفهوم این اقدام ایران آن است که هر آنچه بازرسان براساس این پروتکل در اختیار داشتند، اعم از بازدیدهای سرزده و استفاده از روادید چندباره از آنها سلب خواهد شد. اما بهدلیل اینکه ایران همچنان عضو NPT است ملزم به اجرای مقررات پادمانی این پیمان است و همچنان نظارت آژانس بر فعالیتهای ایران اعمال خواهد شد. اما آن دسته از نظارتها که در چارچوب پروتکل الحاقی است، با توقف اجرای این پروتکل کنار گذاشته خواهد شد.
بهنظر شما پاسخها و واکنشهای احتمالی کشورهای اروپایی و آمریکا نسبت به تصمیم ایران در زمینه توقف اجرای پروتکل الحاقی چه خواهد بود؟
این کشورها قطعا به اقدام ایران اعتراض خواهند کرد. پیشبینی میشود که بیانیههای تندی در این زمینه صادر و ادعا کنند که ایران با کنار گذاشتن نظارتها، قصد حرکت به سمت سلاح اتمی را دارد. همچنین پیشبینی میشود که یک فضای روانی و تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران تشکیل دهند. برخی گمانهزنیها مطرح است که اگر تقابل ایران با طرفین اروپایی و آمریکایی برجام تشدید شود، این کشورها به کمیسیون حل اختلاف برجام متوسل شوند و رأیگیری معکوس و فعالسازی مکانیسم ماشه را در دستور کار خود قرار دهند. اما آمریکاییها بهدلیل خروج از برجام امکان استفاده از مکانیسم ماشه را ندارند. تلاشهای قبلی آنها در دولت ترامپ در این زمینه به ثمر نرسید. 3کشور اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان با توجه به عضویتشان در برجام همچنان امکان استفاده از این مکانیسم را دارند.
آیا به لحاظ حقوقی و فنی امکان ارجاع پرونده ایران به شورای حکام آژانس و تشکیل جلسه برای بررسی موضوع وجود دارد؟
به هر حال، آژانس بینالمللی انرژی اتمی مسئول تأیید صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای کشورهاست و میتواند این موضوع را در شورای حکام مطرح کند یا به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد. ممکن است همان اتفاقی که سالها پیش رخ داد و تحریمهای شورای امنیت علیه ایران تصویب شد، تکرار شود، اما این امکان هم وجود دارد که خارج از سازوکارهای حقوقی، به استفاده از مکانیسم ماشه و کمیسیون حل اختلاف رو بیاورند و از این طریق، پرونده ایران را در شورای امنیت مطرح کنند. این هر دو روش میتواند یک نتیجه واحد داشته باشد و آن ازسرگیری تحریمهای شورای امنیت علیه ایران است.
تصمیم ایران برای توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی درحالی اتخاذ میشود که موضوع بازگشت آمریکا به برجام مطرح شده بود. فکر میکنید این تصمیم چه تأثیری بر روند بازگشت کشورها به برجام برای اجرای کامل تعهداتشان داشته باشد؟
بهنظر من، اقدام ایران تأثیر مستقیمی بر سیاستهای آمریکا نخواهد داشت؛ چراکه ایالات متحده فارغ از رویکردهای جمهوری اسلامی ایران، تصمیم خواهد گرفت. ایران پیش از آن اعلام کرده بود که صبرش تمامشده و امکان این را ندارد که برجام را یک طرفه اجرا کند. حتی ضربالاجل اولیه مجلس یکماهه بود که سپس به 2ماه افزایش یافت تا اگر آمریکا تصمیم بازگشت به برجام را داشته باشد، بازگردد. اما مسئله این است که آمریکاییها قصد بازگشت به برجام با شرایط موردنظر جمهوری اسلامی ایران را ندارند؛ بنابراین آمریکاییها چه با مصوبه، چه بدون مصوبه، چه با پروتکل الحاقی و چه بدون آن، قصد آن را ندارند که بدون گرفتن امتیازات بزرگ از ایران به تعهدات خود در برجام بازگردند و تحریمها علیه ایران را لغو کنند؛ از اینرو، اجرای مصوبه مجلس از سوی دولت ایران تأثیر چندانی بر تصمیمها و سیاستهای آمریکا نخواهد داشت. اگر درباره بازگشت آمریکا به برجام اطمینان لازم وجود داشت، مصوبه مجلس برای توقف اجرای پروتکل الحاقی میتوانست مخرب باشد، اما نظام جمهوری اسلامی ایران به این جمعبندی رسیده که آمریکاییها حتی با دولت بایدن قصد بازگشت به برجام را ندارند؛ بنابراین این تصمیم اتخاذ شد که تعهدات را کاهش دهند. آن چیزی که غربیها با عنوان «در آستانه ساخت سلاح اتمی» از آن یاد میکنند، ممکن است اروپاییها را به تحرک وادارد که شاید وارد فرایند اجرای برجام شوند. درواقع، این مصوبه آخرین شانس نجات برجام بود؛ چراکه بدون این مصوبه مرگ تدریجی برجام قطعی بود.
بهنظر شما دولت و دستگاه دیپلماسی بهعنوان متولیان برجام، در شرایط کنونی چه تدابیر و ابتکار عملهایی را میتوانند برای برونرفت از این شرایط در دستور کار قرار دهند؟
تصور من این است که موضوع هستهای، یک مسئله اجماعی در مجموعه نظام است و همه نهادها در تصمیمگیریها درباره آن مشارکت دارند؛ بنابراین وقتی تصمیمی اتخاذ میشود، جوانب آن قطعا پشت پرده سنجیده شده است. حال ممکن است در مواقعی مسئولیت یک تصمیمی را به یک نهاد خاص مانند مجلس، وزارت خارجه یا شورایعالی امنیت ملی و... واگذار کنند. بهنظر میرسد که در تصمیم اخیر، این مسئولیت بهعهده مجلس گذاشته شده تا چنین طرحی را به تصویب برساند، اما تردیدی نیست که این طرح با هماهنگیهای لازم درون نظام تصمیمگیری صورت گرفته است؛ هرچند ممکن است درباره جزئیات آن برخی اختلافنظرهایی هم وجود داشته باشد، اما وقتی که مورد تصویب قرار گرفت، بهعنوان یک تصمیم فرانهادی به آن نگاه میشود؛ بنابراین، مصلحتسنجیهای مصوبه مجلس قبل از تصویب آن انجام شده است و تمام مخاطرات احتمالی آن ارزیابی شده و سناریوهای محتمل مرتبط با آن نیز مورد بررسی قرار گرفته است. هرچند این تصمیم پرمخاطرهای است، اما بهنظر میرسد که برای نجات برجام هیچ راه دیگری به جز این وجود نداشته است؛ به همین دلیل بهنظر من، هدف نهایی مصوبه مجلس نجات برجام بوده است. بدون این مصوبه، عملا چیزی از برجام باقی نمیماند و ایران تنها بهصورت یکطرفه باید هزینه اجرای برجام را پرداخت کند و منفعتی از آن نبرد. نظام برای اینکه به این رابطه معیوب پایان دهد، یک تصمیم مخاطرهآمیزی اتخاذ کرد که براساس آن اگر منافع ایران تامین نشود، حداقل ضرر کمتری را متحمل شود.