• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
شنبه 11 بهمن 1399
کد مطلب : 123168
+
-

از تحریم تا برجام

22ماه مذاکرات فشرده در 23تیرماه1394 به نتیجه رسید

گزارش یک
از تحریم تا برجام


علیرضا احمدی 

از همان نخستین روزهای آخرین‎‌‎ دهه قرن‌چهاردهم خورشیدی مشخص بود که دولت دهم سال سختی را در عرصه اقتصاد و سیاست پیش‎‌‎رو دارد که نشانه‎‌‎های آن از ماه‌ها قبل مشاهده می‎‌‎شد؛ در سکوت سنگین اصلاح‎‌‎طلبان که ناشی از حوادث پس از انتخابات خرداد1388بود، حلقه محاصره اصولگرایان به‎‌‎دور احمدی‎‌‎نژاد و دولتش هر روز تنگ‎‌‎تر می‎‌‎شد و به‎‌‎نظر می‎‌‎رسید اصطکاک‎‌‎های دولت دهم و مجلس هشتم جدی‎‌‎تر از هر زمان دیگری است. طی سال‎‌‎های 88و 89 ابتدا اختلافات مجلس و دولت برسر قانون هدفمند‎‌‎سازی یارانه‎‌‎ها بالا گرفت و حتی کار به نامه‎‌‎نگاری احمدی‎‌‎نژاد به رهبر معظم انقلاب و گلایه از مجلس درباره نحوه اجرای این قانون کشید. بعد از آن ماجرای ادغام وزارتخانه‎‌‎ها، به شکاف میان دولت و مجلس دامن زد اما به‎‌‎نظر می‎‌‎رسید ریشه تنش‎‌‎ها به اختلافات گذشته رئیس دولت‌های نهم و دهم و علی لاریجانی برمی‎‌‎گردد.
در ابتدای دولت نهم و زمانی که پیگیری پرونده هسته‎‌‎ای ایران به علی لاریجانی به‎‌‎عنوان دبیر شورای‎‌‎عالی امنیت ملی سپرده شد، پس از مدتی به‎‌‎نظر می‎‌‎رسید در نحوه هدایت مسئله هسته‎‌‎ای اختلاف‎‌‎نظرهایی میان رئیس دولت و مذاکره‎‌‎کنندگان ایرانی وجود دارد و آنان معتقدند که مواضع تند احمدی‎‌‎نژاد در مجامع‎‌‎جهانی بر دشواری و پیچیدگی پرونده هسته‎‌‎ای ایران می‎‌‎افزاید. نارضایتی مذاکره‎‌‎کنندگان ایران از دوگانگی در اعلام مواضع هسته‎‌‎ای ایران نیز از مواردی بود که اگرچه هیچ‎‌‎گاه به‎‌‎صورت علنی مطرح نشد اما همواره در محافل سیاسی ایران گمانه‎‌‎زنی‎‌‎هایی پیرامون آن مطرح می‎‌‎شد. با انتخاب علی لاریجانی به‎‌‎سمت رئیس مجلس هشتم، طرح اختلافات اصولگرایان با احمدی‎‌‎نژاد جدی‎‌‎تر شد؛ اختلافاتی که از اواخر دولت نهم و به‎‌‎ویژه از تابستان1387که اسفندیار رحیم‎‌‎مشایی نظرات جنجالی خود را درباره «دوستی با مردم اسرائیل» مطرح کرد، قابل رویت بود اما ائتلاف ناگزیر اصولگرایان با احمدی‎‌‎نژاد در انتخابات خردادماه1388 به فروکش‌کردن انتقادات دوطرف منجر شد که البته دوام چندانی نداشت و با تشکیل دولت دهم و ماجرای انتصاب رحیم‎‌‎مشایی به‎‌‎عنوان معاون اول رئیس‎‌‎جمهور و تحولات پس از آن، وارد فاز تازه‎‌‎ای شد.
از سال1389 و با رایج‌شدن اصطلاح «جریان انحرافی» درباره طیفی از حلقه یاران احمدی‎‌‎نژاد، موج جدیدی از انتقادات علیه دولت دهم آغاز شد که هر روز ابعاد وسیع‎‌‎تری به‎‌‎خود می‎‌‎گرفت و حتی طیفی از اصلاح‎‌‎طلبان در موضع‎‌‎گیری علیه دولت با اصولگرایان هم‎‌‎نوا شدند. دراین میان وقوع یک رشته حوادث به اختلافات دامن می‎‌‎زد؛ طرح اصطلاح «مکتب ایرانی» ازسوی رحیم‎‌‎مشایی در همایش ایرانیان مقیم خارج‎‌‎از کشور در اوایل مردادماه1389و انتشار مستند «ظهور بسیار نزدیک است» پاییز و زمستان1389 که به جریان انحرافی منتسب و با واکنش گسترده فعالان سیاسی اصولگرا و روحانیان مواجه شد، دو موردی بود که بر حجم تنش‎‌‎های سیاسی افزود.
ا‎‌‎ینها درحالی بود که در زمستان1389 اختلافات مجلس هشتم و دولت دهم ابعاد جدیدتری به‎‌‎خود می‎‌‎گرفت؛ ماجرا از گنجاندن یک جمله حاشیه‎‌‎ساز در ماده53 قانون برنامه پنجم توسعه که به ادغام وزارتخانه‎‌‎ها می‎‌‎پرداخت، آغاز شد. نمایندگان در پایان این ماده جمله «وظایف و اختیارات وزارتخانه‎‌‎های جدید با پیشنهاد دولت به تصویب مجلس شورای اسلامی می‎‌‎رسد» را گنجاندند که اختلاف برسر تفسیر آن، به بلاتکلیفی چندماهه تعدادی از وزارتخانه‎‌‎ها انجامید. دولت اعتقاد داشت براساس ماده53، پس از نهایی‌شدن ادغام‎‌‎ها فقط باید شرح وظایف وزارتخانه جدید را به تصویب نمایندگان برساند اما مجلس معتقد بود که دولت پیش از هر اقدامی باید شرح‎‌‎کار وزارتخانه‎‌‎های تازه‎‌‎تأسیس را برای تصویب به مجلس ارائه دهد.
تشکیل وزارت ورزش و جوانان از ادغام سازمان تربیت‌بدنی و سازمان ملی جوانان، براساس قانون مصوب مجلس و تأیید نهایی شورای نگهبان در30بهمن ماه1389 که با مخالفت جدی رئیس‎‌‎جمهور مواجه شد، آغاز دور جدیدی از اختلافات دولت و مجلس بود. پس از آن استیضاح حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری، در جلسه علنی 12بهمن‎‌‎ماه1389مجلس بعد از سقوط هواپیمای تهران - ارومیه نمود دیگری از اختلافات دوطرف را رقم زد. پس از استیضاح بهبهانی، کشمکش‎‌‎های دولت و مجلس با برکناری تعدادی از وزرا به بهانه ادغام وزارتخانه‎‌‎ها ادامه یافت که اوج آن در حواشی برکناری وزیر نفت بود و احمدی‎‌‎نژاد شخصا سرپرستی این وزارتخانه را برعهده گرفت تا ادغام وزارت نیرو و وزارت نفت به سرانجام برسد که با مخالفت مجلس و شورای‎‌‎نگهبان مواجه شد و جنجال‎‌‎های آن تا مردادماه1390 ادامه داشت.
تحولات سیاسی کشور در آغاز سال1390 به سمتی پیش می‎‌‎رفت که دیگر نمی‎‌‎شد دامنه اختلافات را به مجلس و دولت یا احمدی‌‎‌‎نژاد و لاریجانی محدود کرد بلکه به‎‌‎نظر می‎‌‎رسید فرایند خروج رئیس دولت دهم از دایره اصولگرایی کلید خورده است و ماجرای خانه‎‌‎نشینی او پس از حاشیه‎‌‎های استعفای وزیر اطلاعات که از آخرین روزهای فروردین‎‌‎ماه تا 11اردیبهشت ادامه داشت، هم مزید بر علت شد. علاوه بر مجلس، احمدی‎‌‎نژاد با قوه قضاییه به ریاست آیت‎‌‎الله صادق آملی لاریجانی هم اختلافاتی داشت که در تیرماه و پس از دستگیری برخی مقام‎‌‎های دولتی بالا گرفت و رئیس دولت را وادار به واکنش کرد؛ «کابینه خط قرمزی است که اگر بخواهند به آن دست‎‌‎اندازی کنند، دیگر من باید وظیفه‎‌‎ قانونی خود را انجام دهم و این حتما به کشور آسیب می‎‌‎زند.» پس از افزایش تنش‎‌‎ها میان قوا، رهبرانقلاب در نخستین روزهای مردادماه دستور تشکیل «هیأت ‎‌‎عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه‎‌‎گانه» به ریاست آیت‎‌‎الله سیدمحمود هاشمی شاهرودی را صادر کردند اما تنش‎‌‎ها فروکش نکرد و در نهایت به طرح سؤال از رئیس‎‌‎جمهور، دراسفندماه، برای اولین‎‌‎بار در تاریخ ایران هم انجامید.
2رویداد مهم در پاییز1390همه‎‌‎چیز، حتی تنش‎‌‎های موجود میان دولت و دو قوه دیگر را تحت‎‌‎الشعاع قرار داد؛ در 21آبان‎‌‎ماه سردار حسن تهرانی‎‌‎مقدم، فرمانده سازمان جهاد خودکفایی سپاه و پایه‎‌‎گذار صنایع موشکی ایران براثر انفجار محموله مهمات در پایگاه ملارد به شهادت رسید و چند روز بحران در روابط ایران و انگلیس اوج گرفت و در 8آذرماه همزمان با سالگرد ترور شهید مجید شهریاری، دانشمند هسته‎‌‎ای کشور، تعدادی از دانشجویان در اعتراض به سیاست‎‌‎های انگلیس درمقابل سفارت این کشور درتهران تجمع کردند که با ورود آنان به ساختمان سفارت، ماجرا ابعاد وسیعی پیدا کرد و در نهایت به قطع روابط دو‌کشور انجامید که 4سال طول کشید.
حاشیه‎‌‎ها در روابط قوای سه‎‌‎گانه کشور درحالی بود که در عرصه بین‎‌‎المللی نیز ایران روزهای سختی را پشت‎‌‎سر می‎‌‎گذاشت. تنگ‎‌‎ترشدن حلقه محاصره تحریم‎‌‎ها اقتصاد ایران را با مشکلاتی مواجه کرده و روابط خارجی کشور نیز تحت‎‌‎الشعاع قرار گرفته بود. درچنین شرایطی دور جدید مذاکرات ایران با طرف‎‌‎های اروپایی برای حل‎‌‎وفصل پرونده هسته‎‌‎ای از آخرین روزهای فروردین‎‌‎ماه1391در استانبول آغاز و خردادماه در بغداد و مسکو پیگیری شد و اسفندماه1391و فروردین1392درآلماتی قزاقستان ادامه یافت، اما طرفین به نتیجه‎‌‎ای نرسیدند. دراین‎‌‎میان مذاکرات محرمانه‎‌‎ای هم در مسقط و از سوی مذاکره‎‌‎کنندگان وزارت‎‌‎امورخارجه (در زمان وزارت علی‎‌‎اکبر صالحی) در جریان بود که با فرا‌رسیدن موسم انتخابات متوقف و به بعد از روی کار‌آمدن دولت بعد موکول شد.
24خرداد1392 مقطع مهمی در حوزه بررسی تحولات سیاسی معاصر ایران به‌شمار می‎‌‎رود؛ چراکه پیروزی حسن روحانی در انتخابات یازدهمین دوره ریاست‎‌‎جمهوری، زمینه‎‌‎ساز تغییر در برخی روندهای سیاسی در داخل و روابط خارجی ایران شد که ازجمله می‎‌‎توانست به گشودن گره مذاکرات هسته‎‌‎ای بینجامد. نخستین نشانه‎‌‎ها در ابتدای پاییز1392 ظاهر شد؛ روحانی و اوباما 5مهرماه و در حاشیه اجلاس سالانه مجمع‎‌‎عمومی سازمان ملل‎‌‎متحد به‎‌‎صورت تلفنی درباره لزوم پایان‌دادن به مناقشه هسته‎‌‎ای، گفت‎‌‎وگو کردند که بازتاب‎‌‎های وسیع داخلی و جهانی به‎‌‎همراه داشت. به‎‌‎دنبال آن با محول‌شدن مسئولیت مذاکرات هسته‎‌‎ای از شورای‎‌‎عالی امنیت‎‌‎ملی به وزارت امورخارجه، در پاییز دور تازه‎‌‎ای از مذاکرات 1+5 در ژنو آغاز شد و 3آذرماه1392طرفین به توافق اولیه رسیدند و موافقت کردند که برای حصول توافق نهایی به گفت‎‌‎وگوها ادامه دهند. مذاکرات و رایزنی‎‌‎های هسته‎‌‎ای درطول سال1393هم ادامه یافت و با آغاز تابستان1394دیگر همه‎‌‎چیز در کشور تحت‎‌‎تأثیر اخبار 1+5 قرار گرفته و چشم‎‌‎ها به وین دوخته شده بود تا خبر خوبی از مذاکرات برسد. 22ماه مذاکرات فشرده در 23تیرماه1394به نتیجه رسید و برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، که طی آن ایران برخی محدودیت‎‌‎های هسته‎‌‎ای را پذیرفت و آمریکا و اروپایی‎‌‎ها متعهد شدند تحریم‎‌‎ها را لغو کنند، به امضای طرفین رسید تا فصل تازه‎‌‎ای از نقش‎‌‎آفرینی ایران در نظام بین‎‌‎الملل گشوده شود.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید