زبان زنهای معمولی جامعه
فریبا وفی با نگاه تیزبین و طنازانه خود، روایتگر زندگی زنان طبقه متوسط جامعه میشود
حسنا مرادی
«پرنده من»، نخستین رمان فریبا وفی، شروع پرافتخاری برای او بود. وفی پیش از پرنده من، سه مجموعهداستان هم چاپ کرده بود، اما با پرنده من و سیل جوایزی که درو کرد، شناخته شد. کتابهای وفی از «در عمق صحنه» تا «روز دیگر شورا» همه روایتگر دردها و مشکلات دنیای زنان جامعه ایرانی بودند و برای هر نوع خوانندهای از فرهیختگان ادبی گرفته تا عامه مردم جذابیت داشتند و دارند. بیشتر قهرمانهای او زنان مختلفی از قشر متوسط جامعه هستند که زندگی معمولی خود را روایت میکنند. در نگاه اول، داستانهای وفی وارث سادگی و روانی نثر زویا پیرزاد بهنظر میرسند، اما نثر وفی ویژگیهایی دارد که آن را از زیر سایه پیرزاد بیرون میکشد. نخستین ویژگی خاص نثر وفی ایجاز اوست؛ در نثر وفی خبری از توصیفهای طولانی و صحنهپردازیهای مطول و احساسی نیست. جملههای وفی کوتاه و مستقیم هستند و نثر شستهورفته او چیز اضافهای ندارد و کلمههایش را در نهایت دقت و وسواس انتخاب میکند. ویژگی دیگر نثر وفی، طنز ظریف نهفته در نوشتههای اوست. این طنز گاه تلخ اگرچه در کلام و زبان داستانهای وفی بهخوبی دیده میشود، اما صرفا در کلمات معنا پیدا نمیکند، بلکه هوشمندانه در نگاه قهرمان و راوی داستان به اتفاقهای زندگی تجلی پیدا کرده است. وفی لفاظی نمیکند، با واژههای ناآشنا به جنگ خواننده نمیرود و با همین واژههای موجود در زبان روزمره مردم طبقه متوسط، داستانهای تأثیرگذار میآفریند.
«عیب کار این بود که قلب آقاجان سالم بود. پاها راه نمیرفت. مغز درست فرمان نمیداد. زبان الکن شده بود و حواس پریشان بود. آن وقت قلب در این هیروویر مثل فرماندهی بود که در میدان جنگ پایانیافتهای بیخودی نعره میکشید.
اولین بار که گم شد. مثل تمام چیزهایی که فقط بهخاطر نخستین بار بودنش خوب است، آقاجان چند روزی عزیز شد. داستان گم شدنش را برای همه تعریف کردیم و خودش بیشتر از همه به آن خندید. ولی کسی حال خندیدن به دومین گم شدن او را نداشت. مردی پیرتر از خودش او را به در خانه آورد و با لحنی سرزنشآمیز به ما تحویل داد. شلوارش خیس بود و میگفت زده بود به جاده.
دفعههای بعد میل به جاده بود که او را از زیرزمین نیمهتاریک بیرون میکشید. شهلا آدرس خانه را توی کاغذی نوشت و توی جیب کتش گذاشت. آقاجان مثل آقای متشخصی از شهلا تشکر کرد».